چه کسی مراقب ذهن است؟
قسمت پنجم و پایانی
نوشته بندیکت کَری
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در طول چند مقاله قبل بندیکت کری به نتایجی رسید که برخی از این نتایج در ذیل میآید. در مقاله اول، دکتربارگ در اهمیت تاثیر ناخودآگاه میگوید: «برخی اوقات آن اهداف موافق قصدها و اهداف خودآگاه ما هستند و برخی اوقات هم نیستند».
در مقاله دوم یکی از نکات مهم این بود: «از این مقاله میتوان نتیجه گرفت که خیلی از اوقات ما تصمیم گرفتهایم کاری را دنبال کنیم و این کار میتواند با زمینههای قبلی ناخودآگاه ما هماهنگ باشد و شاید هم نباشد»!
در مقاله سوم محققان در طول آزمایشات بهطور تاثیرات تحریکات ناخودآگاه در تصمیمگیری و عمل توجه داشتند: «محققان مخفیانه از زمان عصرانه فیلم گرفتند و یافتند که این دانشجویان نسبت به یک گروه مقایسهای که در اتاقی بدون بوی خالص پرسشنامه مشابهی را پرکرده بودند، سه بار بیشتر خردههای بیسکویت را جمع کردند. هنک آرتز، روانشناس دانشگاه اوترخت و نویسنده ارشد این مطالعه میگوید: این تاثیری بسیار بزرگ است و آنها واقعا نمیدانستند که دارند این کار را انجام میدهند».
مقاله چهارم بیان شد: «دکتربارگ استدلال میکند، بدین معنی اهداف ناخودآگاه میتوانند بهعنوان عوامل نامحدود سازگار که به نفع اهداف گسترده رمزگذاری شده بهلحاظ ژنتیکی نظامهای خودکار بقا عمل میکنند، دیده شوند. دکتراسکالر میگوید: «بعضی اوقات تاثیرات ناآگاهانه در میزان، میتوانند از تاثیرات آگاهانه بزرگتر باشند، زیرا ما نمیتوانیم چیزهایی را که دسترسی آگاهانه به آن نداریم اداره کنیم و هدف فعال میماند». تا زمانی که هدف ناخودآگاه برآورده شود، یعنی وقتی متعاقبا جلوی آن برنامه گرفته شود؛ تحقیقات اینگونه نشان میدهد».
در قسمت پنجم و پایانی از مقاله ترجمه شده میخوانید:
آنچه شما نمیدانید
استفاده از علایم نامحسوس برای اصلاح خود مانند تلاش برای قلقلک دادن خود است. دکتربارگ میگوید: «تحریک، اگر شما از آن آگاه باشید عمل نمیکند. کنترل دیگران، هر چند ممکن است، اما خطرناک است. ما این را میدانیم که مردم به محض این که احساس کنند دارند کنترل میشوند، کار عکس را انجام میدهند و این نتیجه معکوس میدهد».
محققان هنوز نمیدانند دقیقا چگونه یا کی تمایلات ناخودآگاه ممکن است ناگهان خودآگاه شوند؛ یا تحت چه شرایطی مردم قادرند با نیروی اراده تمایلات پنهانی را نادیده بگیرند. بهطور مثال میلیونها نفر سیگار کشیدن را ترک کردهاند و تعداد بیشماری در برابر تمایلات شرارت بارتر برای بدرفتاری مقاومت کردهاند؛ آنقدر که حتی کاملا این را نمیفهمند.
با این وجود تحقیقات جدید درباره تحریک این را آشکار میسازد که ما در آگاهی خودمان تنها نیستیم. ما همنشین داریم، یک شریک نامحسوس که واکنشهای قدرتمند درباره جهان دارد؛ واکنشهایی که همیشه موافق واکنشهای خودمان نیستند؛ اما این مطالعات بهوضوح نشان میدهند که غرایز این همنشین، دست کم، همانطور که احتمال دارد برای دیگران کمککننده و دلسوزانه باشند، به همان شکل هم میتوانند برای آنها مختلکننده باشند.
دکترمهشید رضویرضوانی
منبع:
www.nytimes.com/2007/07/31/health/psychology/31subl.html?pagewanted=all&_r=0