loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آموزش کودکان برای اجتناب از قلدری

آموزش کودکان برای اجتناب از قلدری - قلدری کودکان

فهرست مطالب

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد، قلدری و سواستفاده در همه اشکال عادی شده و در جامعه امروزی بیداد می‌کند. کودکانی که به آن‌ها آموزش داده می‌شود نیروی آسیب‌رسان خود را مدیریت کنند، احتمال بیشتری برای زندگی سالم دارند. رفتارهای قلدری کودکان که توسط بزرگ‌سالان الگوبرداری شده و آموزش داده شده‌اند، به خانه‌های بسیار زیادی نفوذ کرده است. از این رو، مدارس نقش مهمی در آموزش در مورد قلدری کودکان و آزار در همه اشکال، چه توسط بزرگ‌سالان و چه توسط هم‌سالان، ایفا می‌کنند.

 

در سال ۱۹۹۷، وینسنت فلیتی و رابرت آندا تحقیقات گسترده خود را در مورد تاثیر سواستفاده بزرگ‌سالان در خانه بر کودکان به اشتراک گذاشتند که شامل افزایش قابل توجه سطح خودکشی بود. سایر بزرگ‌سالان یا هم‌سالان ممکن است آزار بزرگ‌سالان را در خانه در مدارس، ورزش‌ها، باشگاه‌ها و دیگر مکان‌ها تقویت کنند. از زمانی که نویسندگان بریتانیایی تیم فیلد و نیل مار در سال ۲۰۰۰ واژه قلدری را ابداع کردند، خودکشی عمدی به‌دلیل قلدری در بین کودکان و جوانان رایج‌تر شده است. همچنین طبق آمارها، از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸، خودکشی جوانان ۵۷ درصد افزایش یافته است.

 

برای مطالعه بیشتر در رابطه با خودکشی و پیشگیری به موقع از آن کلیک کنید

 

آموزش مناسب، راهی برای نجات

خودکشی علت اصلی یا دومین عامل مرگ و میر در جمعیت جوانان در کشورهای توسعه یافته است. در حالی که به‌نظر می‌رسد ما این واقعیت را عادی کرده‌ایم که جوانان به قلدری، سواستفاده و سایر عوامل استرس‌زای سمی با خودکشی پاسخ می‌دهند، اما مداخله آموزشی برای کاهش این فاجعه ایجاد نکرده‌ایم. مانند آموزش جنسی، بزرگ‌سالان باید بر ناراحتی خود با این موضوع چالش‌برانگیز غلبه کنند و بدانند که اسناد تحقیقاتی گسترده مبنی بر دانش مبتنی بر شواهد به کودکان و جوانان در انتخاب ‌های سالم‌تر، ایمن‌تر و کمتر ناامیدکننده کمک می‌کند. میل جنسی با داشتن آگاهی بهتر قابل مدیریت است. به همین ترتیب، پاسخ های محافظتی مغز را می‌توان با دانش بهتر مدیریت کرد. آموزش به کودکان در مورد آنچه در مغز هنگام خودکشی رخ می‌دهد می‌تواند بخشی از یک برنامه گسترده‌تر و غنی‌تر باشد.

 

همچنین آموزش به کودکان و نوجوانان در مورد آنچه در مغز آن‌ها هنگامی که مورد آزار و اذیت یا آزار قرار می‌گیرد نیز می‌تواند به آن‌ها قدرت دهد تا از خودکشی به‌عنوان یک راه فرار خودداری کنند. در عوض، آن‌ها می‌توانند اقدامات سالم‌تری برای محافظت از خود برای مقابله با موقعیت‌های سمی انتخاب کنند. کودکان همچنین باید بدانند که وقتی دیگران را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند، برای مغز آن‌ها و مغز قربانی مضر است. اگر به کودکان به‌طور منظم، غیرمستقیم و نمادین در مورد سیستم عصبی سمپاتیک و پاسخ مغز به استرس آموزش داده شود، بهبود خودتنظیمی حاصل خواهد شد. ما باید از سنین پایین به کودکان بیاموزیم که مبارزه و انتقال خشونت به بیرون علیه دیگران یا به سمت درون بر علیه خود، واکنش طبیعی مغز به موقعیت‌های غیرعادی است.

 

 

از سنین پایین، ما باید به کودکان بیاموزیم که فرار – فرار از محیطی که فرد در آن احساس خطر می‌کند – یک واکنش مغزی طبیعی است که برای محافظت از خود در یک محیط ناسالم طراحی شده است. آن‌ها باید بیاموزند که انجماد زمانی اتفاق می‌افتد که مغز – در تلاش برای زنده ماندن – به‌عنوان راهی برای مدیریت یک محیط خطرناک، ساکن و ساکت شود. حتی در سنین پایین می‌توان به کودکان به‌طور نمادین از طریق داستان‌ها نشان داد که این رفتارها دقیقا همان کاری است که حیوانات برای تضمین بقای خود انجام می‌دهند. در واقع دنیای مدرن ما، مملو از محیط‌‌های غیرعادی، ناسالم و خطرناکی است، کودکان باید بدانند که این استرس‌ها، فشار زیادی بر مغز در حال رشد آن‌ها خواهد داشت.

 

کودکان و نوجوانان می‌توانند بررسی کنند که چگونه افکار خودکشی ممکن است رخ دهد وقتی این پاسخ‌های طبیعی مغز بیش از حد بارگذاری می‌شوند، گیج می‌شوند و شروع به کارکرد نادرست می‌کنند. این نوع معاینه، خودکشی را در عرصه پزشکی قرار می‌دهد تا به‌طور اخلاقی، مدیریت آگاهانه مغز در حال مبارزه را تشویق کند. این آموزش در مورد نحوه عملکرد مغز و به‌طور خاص نحوه مقابله آن با استرس مزمن به کودکان و جوانان در ایجاد واژگان ظریف و مبتنی بر شواهد برای بیان آنچه که تجربه می‌کنند کمک می‌کند.

 

در خودکشی فرد خودکشی می‌کند. در قلدری، قربانی قلدر را می‌کشد و دیگر قلدر را جدا از خود نمی‌شناسد. این انحراف مغزی یک برنامه قدرتمند برای بحث در مورد مفاهیم کلیدی مانند تفکیک، سندرم استکهلم، شناسایی با مهاجم و اختلال شخصیت مرزی فراهم می‌کند. برخی ممکن است فکر کنند این مفاهیم بسیار پیچیده هستند، اما می‌توان آن‌ها را توسط مربیان موثر توضیح داد و متناسب با گروه‌های سنی تنظیم کرد. با توجه به این‌که کودکان در سنین پایین‌تر دست به خودکشی می‌زنند، این نوع آموزش حتی قبل از نوجوانی نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

 

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با اختلال شخصیت مرزی کلیک کنید

 

اگر کودکان بتوانند به‌طور موثر مفاهیم زیستی پیچیده در مورد جنسیت و تولید مثل را بیاموزند، می‌توانند مفاهیم نسبتا پیچیده‌ای در مورد سلامت مغز و بیماری‌های روانی نیز بیاموزند. در حال حاضر، به‌نظر می‌رسد که کودکان از درماندگی آموخته شده رنج می‌برند. آن‌ها تسلیم پرخاشگری می‌شوند که به سمت بیرون یا درون هدایت می‌شود. آن‌ها از طریق خودکشی از محیط‌های استرس‌زا، قلدر و آزاردهنده فرار می‌کنند. کودکان واژگان لازم برای بیان ترس خود را ندارند. زمان آن فرا رسیده است که درک آن‌ها از اجتناب‌ناپذیری را با دانش جایگزین کرد.

 

 

کودکان و نوجوانان باید بدانند که ذهن بر مغز حکومت می‌کند و ذهن می‌تواند به‌خوبی برای مدیریت استرس به روش‌های بسیار سالم‌تری آموزش ببیند. ما باید به کودکان و نوجوانان بیاموزیم که مغز با انجام هر کاری که در توان دارد برای محافظت از خود با یک موقعیت نامطلوب کنار می‌آید. همذات‌پنداری با متجاوز – چه یک بزرگ‌سال بدرفتار یا یک هم‌سال قلدر – یک استراتژی برای بقا است. یادگیری کلید مدیریت این مکانیسم مغزی است. تشخیص این‌که مغز و بدن به یک واکنش سیستم عصبی سمپاتیک در برابر استرس سمی ناشی از قلدری و سواستفاده روی آورد‌ه‌اند، قربانی را قادر می‌سازد تا در صورت ایمن بودن، پاسخ پاراسمپاتیک را فعال کند. کودکان باید بدانند که چگونه این دو سیستم را مدیریت کنند و به هر یک به‌دلیل نقشی که در حفظ ایمنی و سلامت دارند احترام بگذارند.

 

یکی از عوامل موثر در خودکشی زمانی رخ می‌دهد که کودکان و نوجوانان در سطح مغز گیج می‌شوند. همان‌طور که تحقیقات مایکل مرزنیچ نشان می‌دهد، مغز زمانی که «نتواند به سوال پاسخ دهد» همه سیستم‌ها را تخریب می‌کند. اگر کودکی دیگر نتواند بین متجاوز و خود، قلدر و خود تشخیص دهد، در آن صورت درهم ریخته و آشفته می‌شود. زمانی که مغز قادر به درک واقعیت خود نباشد، پر از سر و صدا و پچ پچ می‌شود. ما نمی‌توانیم کودکان و جوانان را کاملا از آسیب در امان نگه داریم، اما می‌توانیم با آموزش‌های مکرر و گسترده در مورد چگونگی مدیریت سلامت روان و سلامت مغز، عوامل استرس‌زای سمی را متعادل کنیم.

 

نویسنده: کیمیا شراهی

با استفاده از : پژوهش ها و تحقیقات دکتر جنیفر فریزر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

6 + بیست =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​