loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
یادداشت دکتر مهشید رضوی رضوانی به بهانه درگذشت کیومرث پوراحمد:
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
با انتشار خبر درگذشت کیومرث پوراحمد، تکانه‌ شدیدی به بافت روانی اجتماعی جامعه وارد شد؛ خبر فوت ناگهانی کارگردان برجسته کیومرث پوراحمد به‌نحوی که شنیده‌ایم و خوانده‌ایم و می‌دانیم.

فهرست مطالب

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد، هر یک از ما در لحظه به ظن و گمان خود تحلیلی بر این واقعه می‌کنیم که به‌سرعت چرا شد و چطور شد و با موجی از تاسف این لحظه و ساعات بعد و روزهای دیگر خواهد گذشت!

اینکه انگیزه کارگردانی چون کیومرث پوراحمد به حقیقت چه بوده را به‌راستی چه کسی می‌داند؟! اینکه در یادداشت بجا مانده از او چیست و چگونه بیان و تحلیل بشود و با چه کسی!؟ در این مجال قابل پرداخت نیست.

کیومرث پوراحمد متولد ۲۵ آذر ۱۳۲۸ که در آغازین ماه‌های ۷۴ سالگی خود اقدام به خودکشی کرد! در رویکرد روانکاوانه روانی_اجتماعی اریک اریکسون آخرین مرحله و مقطع سنی پس از دهه شصت معطوف به تاملی بر زندگی و تعارض و بحرانی بین عزت نفس در برابر ناامیدی‌ست که نقطه نهایی این تامل اساسا باید به خردمندی و یکپارچگی منتهی شود! این یکپارچگی اصولا به نوع ارتباط قابل توجه فرد به خود او و نوع بشر باز می‌گردد!

تداعی این مصراع از مولانا خالی از لطف نیست که می‌فرماید: «من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم»، در رویکرد انیاگرام، هر تیپ شخصیتی نیز همواره در مقابل دو نقطه شوک ۳ و ۶ دو سویه هیجان و ذهن خود قرار دارد که این دو نقطه در میدان اختیار فرد است. در نه‌گانه ایرانی مفهوم آگاهی بر آن به دستیابی به خرد و  خودآگاهی فردی دلالت می‌کند.

نوع رویکرد و تحلیل ما به موضوع به هر شیوه که باشد، در گذر از مراحل قبلی در کمال  آن، لازم و ضروری است و عبور از هر مرحله از زندگی‌مان هم نیازمند بسترهای مناسب خودش در پاسخگویی مناسب به بحران آن مرحله خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 + 14 =

اخبار مرتبط
اخبار پربازدید