سرنخهای جدید اعمال درونی ضمیر ناخودآگاه
قسمت اول
کریستوفر برگلند
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: ضمیر ناخودآگاه یک نظام شناختی مجزاست که میتواند بیاموزد و بهیاد آورد. در چند مقاله قبل با توجه به نقش پراهمیت ناخودآگاه به «قوانین ضمیر ناخودآگاه» و «کنترل ضمیر ناخودآگاه» کوشش بر استفاده اثربخش نقش ناخودآگاه در محیط زندگی و کار شد. همچنین در دو مقاله «نقش ناخودآگاه در تیپ های شخصیتی» بهتوصیف روشنتری از این که چگونه ناخودآگاه در هر تیپ شخصیتی میتواند موجب بروز عاداتی خاص در هر تیپ باشد پرداخته شد. در مقاله ترجمه شده زیر به اهمیت ناخودآگاه از دیدگاه محققان و متخصصان علوم روانشناختی و ذهن پرداخته میشود.
تحقیقات جدید دانشمندان سراسر دنیا تاکنون قویترین ادله را، مبنی بر این که دو نظام شناختی مجزا وجود دارد، ارایه داده است. سه مطالعه نامرتبط از مارس ۲۰۱۴ سرنخهای جدیدی از اعمال درونی دو نظام شناختی بسیار متفاوت ارایه میدهد. که یکی «نظام تلویحی» و دیگری «نظام آشکار» نامیده میشود. یادگیری تلویحی بهطور خودکار و ناخودآگاه از طریق شرطیسازی و تمرین اتفاق میافتد. در طرف نه چندان مهم قضیه، یادگیری آشکار به فهم خودآگاه و عقلانی دانش و روشهای خاص احتیاج دارد که میتوانید حفظ کرده و بهروشنی بیان کنید. نظامهای آشکار و تلویحی به ما اجازه میدهند یاد بگیریم و افراد، مکانها، مهارتها و تجاربی را بهیاد آوریم و ادراکات و تعاملات را با دنیای پیرامون شکل میدهند.
آموزش تلویحی احتیاج دارد فرد یاد بگیرد واقعا یک وظیفه را انجام داده و تمرین کند تا بر آن مسلط شود. کارهایی مانند دوچرخهسواری، زدن توپ تنیس و بستن بند کفش، همه به حافظه تلویحی احتیاج دارند.
چیزهایی مانند گفتن به یک فرد که کجا متولد شدهاید، نامخانوادگی پدر و مادر یا شماره تلفن همراه به حافظه آشکار احتیاج دارد.
دانشمندان بیش از یک قرن است که وجود «خودکاری» یا حافظههای تلویحی «روشی» را تصدیق کردهاند که به ما اجازه میدهند بدون فکر یا قصد خودآگاه، اعمال پیچیده را انجام دهیم. مهارتهای خودکار بر پایه یادگیری تلویحی شامل بیشتر فعالیتهای عادی روزمره و مهارتهایی است که از طریق تمرین، تمرین و تمرین بر آن مسلط میشویم.
فلسفه «شیوه ورزشکار» بر این اصل بنا شده که برای موفقیت در ورزش یا هر نوع مهارت که احتیاج به حافظه و راهبرد عضلانی دارد، باید یک توازن بهینه بین عملکرد قسمتهای آشکار و تلویحی مغز داشته باشید.
در وبلاگی با عنوان «روانشناسی در امروز» درباره مطالعه جدیدی از دانشگاه پنسیلوانیا نوشتم که به یاختههای عصبی خاص در مخچه -که سلولها و بافتهای بالارونده «پورکینجه» نامیده میشوند- میپرداخت که مرتبط با آموزش تلویحی هستند؛ عنوان این مقاله این بود: «عصبشناسان کشف میکنند چگونه کار نیکو کردن از پر کردن است».
ضمیر ناخودآگاه میتواند تجاربی که هنگام بیهوشی اتفاق میافتند را «به یاد آورد».
در نخستین مطالعه درباره ضمیر ناخودآگاه از مارس ۲۰۱۴، متخصصان بیهوشی جامعه آمریکا (ASA) نشان دادند که مغز موشها میتواند بوهایی را بهیاد بیاورد که بههنگام بیهوشی عمیق در معرض آنها بود. این یافتهها از یافتههای مطالعه ۱۹۹۸ که در «ژورنال علم عصبشناسی» منتشر شد، حمایت میکند؛ مطالعهای که نشان داد مخچه، نقشی فعال در حس بویایی انسان ایفا میکند. برخی دانشمندان از مخچه به عنوان «مغز بویایی» یاد میکنند.
این یافتههای جدید نشان میدهند که مغز ما نهتنها اطلاعات حسی را دریافت میکند، بلکه اطلاعات را در یک سطح ناخودآگاه سلولی ثبت میکند. هر چند موشها هنگام بیهوشی، هیچ حافظهای از قرارگرفتن در معرض بو نداشتند، اما تغییرات در بافت مغزی در یک سطح سلولی نشان داد موشها قرار گرفتن در معرض بوی ناآشنا زیر بیهوشی را «به یاد میآورند».
دکتریان ژو نویسنده اصلی و نائب رئیس علوم پایه در دپارتمان بیهوشیشناسی در دانشکده پزشکی دانشگاه پیتسبور، گفت: «این [موضوع]، این پرسش را مطرح میسازد که آیا اطلاعات در جریان بیهوشی بهطرقی که برای ما قابل تشخیص نیستند، بر روی مغز ما در حال نقش بستن هستند یا خیر، زیرا ما به سادگی آن را به یاد نمیآوریم. این حقیقت که مغز بیهوش شده میتواند اطلاعات حسی را دریافت کند- و در جریان بیهوشی و پس از آن، تشخیص دهد که آن اطلاعات جدید آیا آشنا است یا خیر، حتی اگر فرد دریافت آن را بهخاطر نیاورد- نیاز به بازسنجی اینکه چگونه عمق بیهوشی باید بهگونه واقعبینانه اندازهگیری شود، را نشان میدهد».
ادامه دارد…
دکترمهشید رضویرضوانی
منبع: