loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خلقیات و منش ایرانیان / قسمت ششم

خلقیات و منش ایرانیان قسمت ششم

فهرست مطالب

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد، در مقاله پیش «خلقیات و منش ایرانیان» به موضوع منش ملی پرداختیم و نقدی از زبان دکتر لشگر بلوکی داشتیم به نقی معمولی در سریال «پایتخت». سپس به سراغ کتاب «خلقیات ما ایرانیان» نوشته محمدعلی جمالزاده رفتیم. این کتاب مرجعی برای معرفی خلقیات ایرانیان است.
مجموعه نوشته‌های محمدعلی جمالزاده در واقع منعکس کننده نگاه سیاحان و یا کسانی که باتوجه به مسئولیت‌ها و جایگاه‌هایشان سفری به ایران داشته‌اند که البته برخی از این دیدگاه‌ها را ما هم نسبت به خودمان داریم.

در این بخش به ادامه گفته‌های این کتاب خواهیم پرداخت.
جمالزاده به نقل از جیمز موریه، می‌گوید: «در تمام دنیا مردمی به لاف‌زنی ایرانیان وجود ندارد. لاف‌زدن از اساس وجود ایرانیان است. هیچ ملتی هم مانند ایرانیان منافق نیستند و چه بسا همان زمانی که دارند با تو تعارف می‌کنند باید از شرشان برحذر باشید.
ایرانیان تا دلتان بخواهد حاضرند به تو وعده بدند و اگر احیانا اسب یا خانه‌ای و مزرعه‌ای یا هر چیز دیگری داشته باشند فورا می‌گویند متعلق به خودتان است و عیب دیگری که دارند دروغ‌گویی نیز از حد تصور خارج است».

در جای دیگری از گوته نقل شده که: «این خصلت‌های عالی که در توجه به شعرای ایران است، تنها تعلق به شعرای این کشور ندارد بلکه می‌توان گفت اصولا تمام افراد ملت ایران باذوق، نکته‌سنج، نکته‌دان و هوشمند هستند. ذوق و شوری که خلاق واقعی شعر و هنر است در روح این ملت به حد اعلا وجود دارد.

پروفسور براون در «شجاعت ذاتی ایرانی‌ها»، می‌گوید: «اما از آن‌جایی که ایرانی‌ها بالفطره شجاع و طالب شنیدن سرگذشت قهرمانان هستند، توجهی به رسالت‌های تاریخی، به‌نحوی نمی‌کنند و این وقایع را معمولا با آب و تاب زیاد روایت کرده‌اند». 

و نقل می‌کند از یک معدن‌شناس بلژیکی که در توضیح ایرانیان می‌گویند: «که این‌ها ظاهر و باطن‌شان باهم فرق می‌کند». 

در ادامه این کتاب از زبان شاردن سیاح معروف فرانسوی در عهد صفویه، آمده است: «ایرانیان بیش از همه چیز دلشان می‌خواهد زندگی کنند و خوش باشند. آن سلحشوری سابق را از دست داده‌اند. تنها چیزی که از دنیا می‌فهمند عیش و نوش است و باور ندارند که عشرت و نشاط را در حرکت و تکاپو و در کارهای خطرناک و پرزحمت هم می‌توان بدست آورد. از این گذشته ایرانیان بسیار مخفی کار و متقلب و از بزرگ‌ترین متملقین عالم هستند و در دنائت و وقاحت هم بی‌همتا. به‌غایت دروغگو و کارشان پرگویی و قسم و آیه است و برای اندک نفعی حاضرند به دروغ شهادت بدهند. وقتی از کسی پولی یا چیزی قرض می‌گیرند پس نمی‌دهند و به محض این‌که دست‌شان برسد خودی و بیگانه را فریب می‌دهند و با او به دغل معامله می‌کنند. در خدمتگزاری عاری از صداقت هستند و در معاملات درستی نمی‌فهمند و چنان در خدعه و فریب مهارت دارند که محال است انسان به دام‌شان نیفتد».

ولتر دانشمند فرانسوی می‌گوید: «مشرق زمینی‌ها (که در گذشته ایرانی‌ها را مشرق زمین می‌نامیدند) تقریبا همه بنده و غلام بودند و از خصایص بندگی و بردگی یکی هم این است که در همه چیز با اغراق و مبالغه سخن می‌گویند و به همین ملاحظه علم فن بیان و فن و فصاحت مهیب و وحشتناکی دارند». 

سر جان ملکوم می‌گوید: «وسایلی که ملت ایران برای استقامت در مقابل تجاوزات و بیگانگان دارند نباید حقیر شمرد. این وسایل اغلب موانع طبیعی‌ست که برای از میان برداشتن آن مدت زیاد و تبدیلات و تغییرات عمده لازم است.
پیش از آن‌که قسمت بزرگی از ساکنین این مرز و بوم را بتوان مطیع و مراد ساخت ابتدا باید آن‌ها را با تمدن آشنا ساخت و الا نه خاک این سرزمین و نه محصولات آن بدان می‌ارزد که کسی در صدد استملاک و تصرف آن برآید.
هر دولت اروپایی که درصدد تسخیر ایران برآید نظر به‌اوضاع داخلی مملکت و در اثر روابط طبیعی و مناسبات جاریه بین این دولت با وحشی‌ترین و جنگجوترین ملت‌های آسیا به‌وجود می‌آید خود را به‌زودی با اوضاعی بس وخیم مواجه خواهد دید».
در مقالات بعد بیشتر با نگاه افراد خارج از ایران که از نزدیک با ایران و ایرانی‌ها مواجه بودند آشنا خواهیم شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × 5 =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​