loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خلقیات و منش ایرانیان / قسمت پنجم

خلقیات و منش ایرانیان

فهرست مطالب

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد، در مقالات قبل از خلقیات و منش ایرانیان، به مفهوم منش پرداختیم و توضیحی از این مفهوم که به‌طور جدی وارد حوزه علوم انسانی و دانش انسان‌شناسی شده، داده شد. در ادامه به مفهوم منش ملی ایرانی‌ها در شرح توضیحات و خصوصیات این ویژگی‌ها اشاره شده است.

در نوشته‌ای از آقای دکترمجتبی لشکربلوکی، این‌طور به خلقیات و منش ایرانیان اشاره شده:

«من نقی معمولی هستم تو چطور؟

در سریال «پایتخت» زمانی که در حال پخش از تلویزیون بود، من به نقی فکر می‌کردم. چقدر این نقی آشناست و چقدر فامیلی هوشمندانه‌ای دارد، معمولی!

او یک کاراکتر خاص نیست، معدل و میانگین جامعه ماست. نقی معمولی یعنی من و تو. چرا چنین چیزی می‌گویم؟ به‌نقاط شباهت نقی معمولی با مخاطبان میانگین جامعه دقت کنید، نقی معمولی راجع به همه چیز اظهارنظر می‌کند، تا به حال چنین دیالوگی از او نشنیده‌ایم: من نمی‌دانم، باید فکر کنم!

نقی معمولی جهان کوچکی دارد یعنی وقتی راننده نماینده مجلس می‌شود طوری رفتار می‌کند که نماینده مازندران در پارلمان است و یا نماینده پارلمان در مازندران است. روی ماشینش پرچم ایرانی می‌گذارد مانند ماشین روسای جمهور. کلت و هفت‌تیر به کمر می‌بندد. نقی معمولی اعتمادبه‌نفس دارد در سطح لالیگا. نقی پارتی‌بازی می‌کند. از همسرش می‌خواهد خبر بازگشت او را از حج در خبر استانی بگوید. حالا اگر نمی‌تواند در مشروح اخبار دست کم در خلاصه اخبار بگوید. نقی معمولی همیشه می‌خواهد بالا باشد، از اصرار در (هد فامیل بودن) تا سرگروه شدن در تمرین قبل از رفتن به حج. نقی معمولی راحت دروغ می‌گوید. حتی برای رفتن به خانه خدا هم دروغ می‌گوید، آن هم دقیقا شب قبل از رفتن. نقی معمولی کتاب نمی‌خواند. همین، خیلی ساده. و از همه مهم‌تر نقی معمولی خود تعمیم یافته ندارد.

نقی معمولی ویژگی‌های مثبتی هم دارد. خانواده دوست است. به بزرگ‌ترها احترام می‌گذارد.گاهی اوقات رفتار اخلاقی و جوانمردانه‌ای دارد. زحمتکش و جنگنده است و روی خانواده‌اش تعصب خاصی دارد. دیدید! نقی معمولی نماد جامعه ایرانی است. معدل و میانگین جامعه ماست.

آیا این به‌نحوی ویژگی‌ها و خلقیات و منش ایرانیان نیست؟»

آقای دکترلشکر بلوکی در این نوشته از خود تعمیم یافته می‌گویند که به مفهومی از دکترمقصود فراستخواه در توسعه یافتگی بر جامعه ایران در فضای آگاهی میان فردی و فرافردی اشاره دارد که در آنجا خود تعمیم یافته را توضیح می‌دهند.

در یادداشت‌های محمدعلی جمالزاده نیز در مجموعه کتاب «خلقیات ایرانی‌ها» نقل به صحبت هرودوت شده (تاریخ‌نویس یونانی):

«ایرانی‌ها در تربیت فرزندان‌شان مدنظر داشتند: راست گفتن، سواری بر اسب، تیر انداختن»

و همچنین نقل به‌صحبت پلوت درباره خلقیات و منش ایرانیان (شاعر رومی):

«ایرانی‌ها در عمل بنده و اسیرند و در قول و حرف آزاد»

و در نقل به صحبت مارسلینگ (مورخ رومی قرن چهارم ایرانی):

«ایرانی‌ها بسیار محتاط هستند به‌طوری که از ترس مسموم شدن و جادو وقتی در خارج از کشور خود هستند از میوه‌های درختان‌شان نمی‌خورند.

عموما دستبند و گردنبند طلا دارند و با اشیا قیمتی و به‌ویژه مروارید خود را می‌آرایند. مدام شمشیری به کمر دارند و حتی در مجالس مهمانی و جشن نیز آن را باز نمی‌کنند. خیلی پرگو و خودستا هستند. بسیار سخت و دژم هستند. چه در مواقع  کامکاری و چه در اوقات مصیبت همیشه لفظ تهدید و تخفیف بر لب دارند. مکار و متکبر و بی‌رحمند. راه رفتن‌شان خیلی سنگین، موقر، طبیعی و روان است. بهترین جنگجویان دنیا هستند ولی در کار جنگ خدعه و مهارت‌شان بیشتر از شجاعت‌شان است. در جنگ دورادور کسی حریف‌شان نمی‌شود. روی هم رفته با جرات هستند و خستگی را به آسانی تحمل می‌کنند. نسبت به غلامان و زیردستان با استبداد رفتار می‌کنند و خود را صاحب جان و مال آن‌ها می‌دانند. نوکران و گماشتگان‌شان حق ندارند در حضور آن‌ها لب بگشایند. در زمینه عیش‌ونوش و عیاشی رابطه با زنان حد و اندازه نمی‌شناسند. بزرگان‌شان عمر خود را به سواری اسلحه بازی جنگ و شکار و عیش‌ونوش و نشست با زنان می‌گذرند».

جمالزاده در این کتاب در ادامه پاره‌ای از توضیحات فرنگی‌ها در قرن‌های اخیر را نقل کرده و به نوشته‌های جیمز موریه انگلیسی در کتاب «سیاحت ایران ارمنستان آسیای صغیر و استامبول» در زمان فتحعلی‌شاه اشاره کرده که در مقالات بعدی به آن خواهیم پرداخت.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو + دوازده =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​