دیدگاه فردی آدلر و انیاگرام
مفاهیم اصلی روانشناسی فردی
قسمت اول
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: تاکنون به مقالات تطبیقی متعددی بین سایر رویکردهای شخصیت و رویکرد شخصیتشناسی انیاگرام پرداخته شده است. مقالههای انیاگرام در قاب پنج عاملی صفت مک کری و کاستا، ناخودآگاه در دیدگاه روانکاوی فروید و انیاگرام، انیاگرام و دیدگاه روانکاوی اجتماعی کارن هورنای، نگاهی بر روانشناسی انسانگرای مازلو و انیاگرام و همچنین مقاله انیاگرام و تیپهای شخصیتی یونگ که به تفصیل به آن پرداخته شد. در مقاله دیدگاه فردی آدلر و و انیاگرام به دیدگاه روانشناسی فردنگر، آدلر با رویکرد انیاگرام میپردازیم.
آلفرد آدلر (۱۹۳۷-۱۸۷۰) نو روانکاوی است که با رویکردی فردی به نظریهپردازی در روانشناسی شخصیت پرداخت. او بر این باور بود که ماهیت انسان در نوع خود بینظیر است. بهنحوی که فروید انسان را محکوم به غرایز و انگیزههای زیستی میداند، نیست. از منظر آدلر هر فرد در درجه اول موجودی اجتماعی است و شخصیت ما توسط محیط اجتماعی و تعاملهای وسیع و متفاوت شکل میگیرد.
آدلر بر این باور بود که منبع تلاشهای فرد، «احساسهای حقارت» در اوست. احساس حقارت بهعنوان نیروی برانگیزنده در رفتار فرد منعکس میشود. این احساس حقارت در کودکی شکل میگیرد و فرد با «جبران» به رشد و پیشرفت دست مییابد. ناتوانی در غلبه بر احساس حقارت با تشدید آن به «عقده حقارت» میانجامد.
عقده حقارت میتواند به سه صورت، «لوس کردن»، «حقارت عضوی» و «بیتوجهی نسبت به کودک» بهوجود آید. فرد در مقابل عقده حقارت، با تلاشهای بسیاری میکوشد تا به برتری و کمال دست یابد. هرگاه شخص به جبران افراطی و اغراقآمیزی از تواناییها و موفقیتهای خود بپردازد و از درون احساس برتری کند که نیاز به نشان دادن نداشته باشد، «عقده برتری» است. آدلر اعتقاد داشت که فرد «عقده برتری» را میتواند بهصورت یک احساس درونی نگه دارد و یا بهصورت افراطی کوشش بر موفقیتهایش کند که منجر به نخوت، غرور و خودمحوری او شود و دیگران را نیز سرزنش کند.
برخی مفاهیم مهم که در دیدگاه روانشناسی فردی آدلر وجود دارد، غایتنگری خیالی، سبک زندگی و علاقه اجتماعی و ترتیب تولد فرزندان یک خانواده است.
غایتنگری
آدلر مفهوم «غایتنگری خیالی» را به هدف نهایی اطلاق میکرد که حالت نهایی هستی و نیاز حرکت به سوی آن است. با وجود این نکته، هدفهایی را که فرد برای آن میکوشد، استعدادها و توانشهایی است که واقعیتها نیست. بهعبارتدیگر انسانها برای آرمانهایی تلاش میکنند که بهصورت ذهنی در آنها وجود دارد و آدلر بر این باور بود که این آرمانها خیالی است و نمیتواند در برابر واقعیت آزمایش شوند. آرمانهایی همچون انسانها برابر آفریده شدهاند. یا همه افراد ذاتا خوب آفریده شدهاند. در صورتی که هدف زندگی آدلر چیره شدن بر مرگ بود. آدلر اعتقاد داشت که مفهوم غایتنگری خیالی یا این عقیده که در جهت حالت کمال هستی تلاش میکنیم، اندیشههای خیالی، رفتار ما را هدایت میکنند و فراگیرترین آرمان کمال که انسانها تاکنون آن را بهوجود آوردهاند، مفهوم خداست.
بنابر نظر آدلر، انسانها بهطور مداوم برای این هدف خیالی و آرمانی خود میکوشند. چگونگی این کوشش در زندگی روزمره انسانها از مسیری است که آدلر به آن «سبک زندگی» میگوید.
سبک زندگی
آدلر بر این باور بود که هر فردی برای برتری و کمال میکوشد اما افراد دارای تفاوتهایی در رفتار خود هستند که تلاش آنها را متفاوت میکند. هر یک از ما الگوهای منحصربهفردی از ویژگیها، عادات و رفتارهای خود داشته و آدلر آن را منش متمایز افراد یا «سبک زندگی» مینامد. برای درک مفهوم سبک زندگی دو مفهوم «احساس حقارت» و «جبران» اهمیت دارد. هر کودکی با احساس حقارتهای خودش روبهرو است که در مقابل، مجموعهای از رفتارها را برمیگزیند تا به جبران احساس حقارتهایش برآید. این رفتارها بخشی از سبک زندگی او میشود. آدلر سن ۴ و ۵ سالگی را تبلور شکلگیری سبک زندگی کودک میدانست. سبک زندگی چارچوبی برای هدایت و راهنمایی کل رفتار بعدی هر فرد میشود. البته ماهیت سبک زندگی به تعاملهای اجتماعی فرد برمیگردد که در این تعاملها نقش خانواده و ترتیب تولد فرزندان حایز اهمیت است.
در مقالات بعدی به اهمیت مفهوم علاقه اجتماعی، سبکهای زندگی و ترتیب تولد فرزندان از نگاه آدلر پرداخته میشود.
دکترمهشید رضویرضوانی