دیدگاه تطبیقی رویکرد عمر اریکسون و انیاگرام
رویکرد روانی اجتماعی
قسمت سوم
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در مقاله قبلی در مراحل مختلف رویکرد عمر اریکسون بهطور اجمال به مرحله اعتماد در برابر بیاعتمادی و مرحله خودمختاری در برابر تردید پرداخته شد. این که این مراحل در رویکرد انیاگرام چگونه بررسی میشود، موضوع مقالات بعدی است. در این مقاله به سایر مراحل رویکرد عمر اریکسون پرداخته میشود.
مرحله سوم، دوره بازی (۳ تا ۵ سالگی)
دوره ابتکار در برابر تقصیر و گناه
پیشرفت کودک در این مرحله منجر بهظهور نیروی بنیادی، هدف و هدفگرایی خواهد شد. در این دوره کودک از بزرگترها تقلید میکند و در همانندسازی با بزرگترها با ابتکارات خود، محیط بازی خود را بهتر میکند. او نقشهای متعددی را به خودش میگیرد و از تجربههایش استفاده میکند. در این مرحله کودک مکرر بین آنچه از همانندسازی با والدین و بزرگترها میآموزد با تجارب خودش در هم میآمیزد. در این دوره کودک اغلب با پرسشهایی همراه با چرا سخن میگوید و با این شیوه شناخت خود را کامل میکند. اریکسون در این مرحله مانند فروید، نقش جنسیت را مهم میپندارد و معتقد است، در این مرحله به والد جنس مخالف میل بیشتری دارد. همچنین فرد در این دوره باید به نقش اساسی خود در جامعه دست یابد. این نقش برای کودک، فامیل بازی است.
مرحله چهارم، دوره مکتب (۶ تا ۱۲ سالگی)
دوره کوشش و تلاش در برابر حقارت و خود کمبینی
در این دوره فرد باید به نیروی بنیادی، اسلوب و شایستگی برسد. دورهای که فروید آن را با هنفتگی برابر میداند. در این دوره فرد باید همت خود را بر آموختن قرار بدهد، مهارتهای متعددی را بیاموزد، دانشهای جدیدی را فرا بگیرد. در این مرحله فرد از رشد اجتماعی بیشتری نسبت به دورههای قبلی برخوردار است و رشد اجتماعی کودک، در این مرحله شکوفا میشود. اگر فرد در این دوره احساسات ناملایم از عدمپذیرش و ناتوانی در میان همسالان خود داشته باشد، اعتمادبهنفس او صدمه جدی میبیند. جهان و ارتباطات فرد در این دوره وسیعتر شده و مهمترین ارتباط او با همکلاسی و همدورهها است. این مرحله نقش همسالان بسیار پر رنگتر از والدین میشود. والدین نقش سابق خود را از دست میدهند و الگوهای بچهها در قالب همسالان، دوستان و اطرافیان مرتبط با آنها خواهد بود.
مرحله پنجم، دوره نوجوانی (۱۲ تا ۱۸ سالگی)
دوره هویت در برابر تعارض نقش
در این دوره فرد به نیروی بنیادی فداکاری و وفاداری میرسد. بهنظر اریکسون، این دوره رشد به این مفهوم بستگی دارد که او «چه میکند» آیا آنچه را که پشت سر گذاشته است، امروز به خوبی از آن بهره میبرد؟ این دوره فرد کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاسته است. دورهای که او باید بتواند مسایل پیچیده و دشوارتی را حل کند و به هویت خویش دست یابد. در این مرحله فرد باید بتواند در تعاملات اجتماعی پیشرفت کند. سهم بیشتری را بگیرد و به مسایل اخلاقی توجه کند. فرد در این دوره هویتی را از خود باز میشناسد تا با آن بتواند، تصویری از خود در جامعه بزرگتر پیدا کند. در این دوره فرد برای دست یافتن به یک بینش فلسفی برای زندگی باید کوشش کند تا این بینش بتواند مسیر راه او را هموار کند. این بینش باید همراه با واقعبینی همراه باشد و از آرمانگرایی دور باشد.
ادامه دارد…
دکترمهشید رضویرضوانی