ناخودآگاه در محیط کار چگونه است؟
جیمز بورسلی
قسمت اول
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: اغلب آنچه از ناخودآگاه شنیدهایم، تنها متوجه بخشی از فعالیتهایی است که فرد به آن آگاه نیست و به رفتاری منفی اطلاق میشود. اما این یونگ بود که نشان داد که ناخودآگاه فقط جنبههای منفی ندارد، بلکه برخوردار از ظرفیتی فوقالعاده در فرد است. آیا ناخودآگاه در محیط کار اثر منفی دارد یا خیر؟
پاسخ به این سئوال موضوع مقاله ترجمه شده جیمز بورسلی، محقق علوم اعصاب و روانشناسی دانشگاه کارنگی ملون است که در ادامه میآید.
ضمیر ناخودآگاه در کار
*برخی از راههایی که از طریق آن میتوانید زمانتان را در سر کار، فعالانه بگذرانید چیست؟
مطمئنا ملاقات با اربابرجوع و همکاران یکی از آنهاست.
نیز خواندن گزارشات، معاشرت در محل آب سردکن چطور؟ یا تمرین پاتِ (گلف)؟
*وسوسهانگیز است که به این فعالیتها اشاره کنیم (و با بیخیالی) سوت بزنیم، این یعنی «دزدی از شرکت».
اما اگر چنین مشغولیتهایی واقعا بخش مهمی از عملکرد، سودمندی و خلاقیت شغل یک نفر باشد چطور، حتی شاید مهمتر از عصرها اضافهکاری که صرف آن میشود برای یک مشکل همچنان لاینحل دیگر به مغز خود فشار آوریم؟
خوشبختانه برای علاقهمندان به پاتِ (گلف) و هواخواهان آب سردکن در میان ما این ممکن است از حقیقت دور نباشد.
*تحقیق اخیر توسط روانشناس، «ای پی دیجک استرهویس» و همکارانش نشان میدهد که زمانهای بیتوجهی به وظایف فرد میتواند واقعا به شخص کمک کند بهگونهای موفقیتآمیزتر از عهده آنها برآید.
اثر دیجک استر هویس بر روی تصمیمگیری متمرکز است:
شرکتکنندگان در مطالعات او عموما کار خود را با خواندن اطلاعاتی که چند ماشین را توصیف میکنند، شروع میکنند.
یک ماشین ممکن است بهلحاظ سوخت بازدهی داشته باشد، اما مثلا صندلیهای ناراحت داشته باشد، در حالی که دیگری کنترلپذیری عالی دارد اما درونش زشت است.
شرکتکنندگان پس از مطالعه درباره ماشینها بهطور تصادفی آموزش میبینند که یا بنشینند و آگاهانه درباره ماشینها فکر کنند و آنها را در ذهن خود بچرخانند یا یک تمرین حفظ شمارهها انجام دهند که شامل حفظ ترتیب ارقام است.
با انجام دادن این ترتیب نامرتبط «حواسپرتکن»، این گروه دوم بهطورخودآگاه از فکر کردن درباره ماشینها منع میشوند.
پس از آن هردو گروه شرکتکننده تصمیم خود را درباره ماشینها میگیرند که محققان به آنها امتیاز میدهند:
برخی ماشینها بهتر از بقیه توصیف شدند و یک منتقد دانا بر طبق آن درباره آنها قضاوت خواهد کرد.
*پس شرکتکنندگان در این دو گروه چگونه عمل میکنند؟
مطالعات دیجک استر هویس بهگونهای باور نکردنی نشان دادهاند که شرکتکنندگانی که حواس آنها به وسیله تمرین حفظ شمارهها پرت شده، معمولا نسبت به شرکتکنندگانی که زمان خود را صرف تفکر آگاهانه میکنند تصمیمات بهتری درباره ماشینها میگیرند.
چگونه میتواند اینگونه باشد؟
محققان بدیهی دانستهاند که هنگامی که شرکتکنندگان آگاهانه در حال انجام تمرین حواسپرتکن حفظ شمارهها بودند، مغز آنها بهطور ناخودآگاه در حال پردازش اطلاعات درباره ماشینها بود، در حالی که شرکتکنندگان از روی دادن این آگاه نبودند.
این پردازش ناخودآگاه اطلاعات که عنوانش «فکر ناخودآگاه» است، ظاهرا نسبت به فکر خودآگاه، بهگونهای بهتر متناسب با تصمیمات درباره ماشین بود.
ادامه دارد…
دکترمهشید رضویرضوانی
منبع:
- http://www.huffingtonpost.com/james-bursley/neuroscience-and-consciousness_b_3468999.html