loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ذهن ناخودآگاه / بخش پایانی

ذهن ناخودآگاه و نظریه های جان لارگ و ازکوئیل مورسلا

فهرست مطالب

ذهن ناخودآگاه

جان لارگ و ازکوئیل مورسلا

قسمت یازدهم و پایانی

 

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد: در طول ۱۰ قسمت قبلی لارگ و مورسلا به تحقیقات و پژوهش‌های متعددی اشاره کردند که به توصیف و توضیحات بیشتری از ذهن ناخودآگاه پرداخته بودند.

در این قسمت به ادامه مقاله و نتیجه‌گیری این دو محقق پرداخته می‌شود.

 

هدایت ناخودآگاه رفتار آینده

این چنین وانموده‌ها (۳) (محصولات شبیه‌سازی شده) بدون قابلیت ارزیابی، فاقد ارزش هستند. مثلا اگر افراد هیچ تصور و ایده درباره نتایج یک مباره مطلوب نداشته باشند، شبیه‌سازی الگو مبارزه بی‌فایده است.

شبیه‌سازی می‌تواند وانموده‌ها را بسازد، اما خودش نمی‌تواند آن‌ها را ارزیابی کند. ارزیابی کنش‌های بالقوه چالش برانگیز است چرا که باید ملاحظات متعددی را در نظر گرفت (مانند: عواقب فیزیکی یا عواقب اجتماعی).

بیشتر اطلاعات بسته به درجه اهمیت‌ در همه سیستم‌های کارگزار وجود دارند و قبل از شروع سرکوب مستقیما رفتار را کنترل می‌کنند. حالا این عوامل سرکوب شده به وانموده‌ها پاسخ می‌دهند انگار که آن‌ها یک محرک خارجی یا واقعی هستند.

این واکنش‌های درونی شده سبب قضاوت ارزشی و احساس نیاز به شبیه‌سازی می‌شوند. فرایندهای ناخودآگاه حل تضادها، اطلاعات باارزشی را در اختیار فرایندهای خودآگاه به‌منظور برنامه‌ریزی برای آینده، قرار می‌دهند.

با وجود محرک‌های قوی و التزام به کنش برنامه‌ریزی شده، طرح‌های مشخصی مثل «وقتی فلان اتفاق افتاد، من فلان کار را خواهم کرد» خودشان به‌طور اتوماتیک در موقعیت‌هایی که در آینده پیش بیاید، عمل می‌کنند. در تحقیق گولیتزر و همکارانش درباره انجام تصمیم‌ها نیز این امر تایید شد. (گولیتزر۱۹۹۹)

بنابراین فرایندهای ناخودآگاه فقط ما را با موقعیت‌های فعلی سازگار نمی‌کنند بلکه بر رفتارهای آتی ما هم تاثیرگذارند.

 

نتیجه‌گیری

برای اکثریت در تاریخ بشر، فقط تفکرات خودآگاه و رفتار هدف‌مند معنی و مفهوم دارد. در قرن نوزدهم دو پدیده مهم بسیار متفاوت-هیپنوتیزم و تئوری تکامل- هر دو به ناخودآگاه و علل ناخواسته رفتار آدمی تاکید کردند.

اما حدود دو قرن بعدتر، دانشمندان علم روان‌شناسی معاصر همچنان به الگوی آگاهانه محور فرایندهای ذهنی بالاتر وفادار مانده‌اند و کمک نمی‌کنند که دیدگاه ما نسبت به قدرت ناخودآگاه از تحقیق درباره پردازش اطلاعات نیمه‌خودآگاه فراتر رود.

تحقیق مذکور یک تعریف کاربردی از ناخودآگاه ارائه کرد، ناخودآگاه به‌عنوان سیستمی که تحریک نیروی نیمه‌خودآگاه توسط محیط پیرامونش، را کنترل می‌کند، و بدین طریق کمک کرد به تبیین و تثبیت مفهوم فرایندهای ناخودآگاه به‌عنوان اصل و ریشه اکثر- اگر نگوییم همه- رفتارها و قضاوت‌های انسان. (لوک و لاتمن ۲۰۰۲)

حالا ما گزینه دیگری را برای تعریف ناخودآگاه پیشنهاد می‌دهیم، در این تعریف ناخواسته بودن و فقدان ذاتی آگاهی ناشی از تاثیر و نفوذ محرک انگیزشی است و نه از خود محرک انگیزشی چرا که تقریبا تمام محرک‌های طبیعی، فراآستانه‌ای (۴) هستند.

با این تعریف از ناخودآگاه، که یکی از تعاریف بنیادین و تاریخی از آن است، بررسی شناختی اجتماعی معاصر بر روی تاثیرات اولیه وخودکار، وجود سیستم‌های ناخودآگاه هدایت‌کننده رفتارهای پیچیده، انعطاف‌پذیر و تطبیق یافته را اثبات کرده است. و این ارزش کاربردی بالایی دارد به‌ویژه زمانی که تمایلات رفتاری خودآگاه میل به گریز از زمان حال و رفتن به گذشته یا آینده دارند.

جالب است بدانید که ناخودآگاه، نگهبان این مخزن است وقتی صاحبش غایب باشد. در سایر علوم طبیعی، به‌ویژه علم عصب‌شناسی، تصور برتری خودآگاه آنقدر رایج نیست که در روان‌شناسی هست.

طرح هوشمندانه و پیچیده درباره موجودات زنده نشات گرفته از فرایندهای خودآگاه گیاهان یا حیوانات نیست، بلکه ناشی از فرایندهای تطبیقی کوری است که به‌وسیله گزینش طبیعی رخ می‌دهند.(دنت۱۹۹۵)

این بدین معنی نیست که خودآگاهی انسان هیچ نقش یا قدرتی در تبدیل، انتقال و کنترل اطلاعات ذهنی ندارد، بلکه منظور این است که خودآگاه لازم نیست هدایت‌گر رفتارهای پیچیده، تطبیقی و هوشمندانه باشد.

در جهان هستی فرایندهای ناخودآگاه، باهوش و تطبیق یافته هستند و همان‌طور که داوکینز (۱۹۷۶) ادعا کرد و بعدها شواهد تحقیقات روان‌شناسی تایید کردند این اصل ناخودآگاه در مورد همه انسان‌ها صادق است.

در طبیعت هستی «ذهن ناخودآگاه» یک قانون است و نه استثنا.

 

پاورقی مقاله

۱- پروموتور: در ژنتیک به بخشی از دی‌ان‌ای گفته می‌شود که رونویسی یک ژن ویژه را آسان می‌کند.

برانگیزنده‌ها در نزدیکی و روی همان رشته ژنی جای دارند که آن را بر می‌انگیزند.

آن‌ها در بالادست و همچنین در پایانه ۵ رشته الگو جای گرفته‌اند.

برانگیزنده‌ها معمولا از ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ جفت باز تشکیل شده‌اند.

۲- افراد مبتلا به این سندرم در گرفتن اجسامی که در مقابل دیدشان است دچار مشکل می‌شوند و شروع به رفتار نامناسب در زمان نامناسب می‌کنند. تحت‌تاثیر محیط پیرامون رفتارهای ناخودآگاه و ناخواسته‌ای از آن‌ها سر می‌زند.

۳- چیزی که به‌ظاهر شبیه چیز دیگری است اما خصایص و ویژگی‌های آن را ندارد. ریشه کلمه یونانی است.

۴- در تقابل با محرک‌های فراآستانه‌ای به هرگونه محرک حسی که پایین‌تر از آستانه مطلق فردی برای ادراک آگاهانه باشد اطلاق می‌شود.

مفهوم ادراک زیرآستانه‌ای ازاین‌رو شایان توجه است که می‌گوید اندیشه، احساسات و رفتار مردم متاثر از محرکی است که علی‌رغم عدم آگاهی از آن، ادراک می‌شود.

این پدیده ابتدا در سال ۱۸۹۷ مطرح شد، ولی در ۱۹۵۷ جستار «پیام‌های زیرآستانه‌ای»، هنگامی که آگهی‌سازان و چیره‌ دستان وادی تبلیغات، ادعای کاربرد بالقوه آن را در تحریک خریداران مطرح ساختند، به گفتمانی جنجالی بدل شد.

این در حالی است که پژوهش‌های علمی متعاقب، از سنجش بیشتر این ادعاهای بازاریابی، در غیاب یک اثر دارونمایی صرف، برای رسیدن به نتایجی درخور اعتماد، ناتوان بوده‌اند.

 

منبع:

ohn A. Loargh and Ezequiel Morsella (2008) The unconscious mind

Department of psychology yale university. P.O. Box 20820I, New Haven, CT

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − 11 =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​