loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اعتماد اجتماعی در زندگی و گروه / قسمت دوم

اعتماد اجتماعی در زندگی اجتماع و گروه-2

فهرست مطالب

اعتماد اجتماعی در زندگی اجتماع و گروه

قسمت دوم

 

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد: در مقاله قبلی اعتماد اجتماعی در زندگی به مفهوم اعتماد اجتماعی در رویکردهای مختلف جامعه‌شناسی پرداخته شد. این که برخی رویکرها از نگاه روان‌شناسی اجتماعی و نقش فرد را مهم قلمداد کرده و برخی دیگر به نظام و ساختار یک جامعه و در رویکرد سوم به ترکیبی از این دو توجه دارند. همچنین به اهمیت روابط اظهاری و ابزاری در اعتماد بین شخصی پرداختیم. در این قسمت به جنبه‌های دیگری از مفهوم اعتماد اجتماعی پرداخته می‌شود.

چلبی در نظریه خود علاوه‌بر تاثیر روابط اظهاری و ابزاری بر اعتماد بین شخصی به‌بررسی نقش این‌گونه روابط بر اعتماد تعمیم یافته می‌پردازد. به‌اعتقاد او، تمایل به ایجاد روابط اظهاری و تمایل به ایجاد روابط ابزاری معکوس یکدیگر هستند. معکوس از این جهت که روابط اظهاری تمایل به این دارند که در حریم گروه‌های اولیه و اجتماعات طبیعی باقی بمانند، در حالی که روابط ابزاری تمایل دارند در ورای گروه‌های اولیه و اجتماعات طبیعی مستقر شوند. بنابراین به‌ترتیب روابط ابزاری نقش بازکنندگی و روابط اظهاری نقش انسدادی را ایفا می‌کنند. با گسترش روابط ابزاری و باز شدن گروه‌های اولیه و اجتماعات طبیعی بر روی جامعه کل است که مسیر عبور روابط از درون گروه‌ها به بیرون آن‌ها بالقوه مهیا می‌شود. (چلبی، ۱۳۷۵) او معتقد است در جوامع معاصر یکی از محل‌های جوش خوردن و ترکیب روابط ابزاری با روابط اظهاری، انجمن‌های داوطلبانه است.

اغلب این نوع انجمن‌ها را می‌توان در محیط های همخوان‌تر یافت. در این محیط‌ها افراد برخوردار از ارزش‌های هماهنگ‌تری هستند.

پارسونز عامل ایجاد اتحاد و انسجام اجتماعی و ثبات و نظم را اعتماد می‌داند. به‌عقیده او، اعتماد، این باور را در افراد ایجاد می‌کند کـه دیگران به‌منظور دستیابی به یک موقعیت گروهی از منافع شخصی دست می‌کشند. اعتماد موجب می‌شود دیگران به تعهدات و مسئولیت‌ها عمل و موقعیت دیگران را درک کنند. او نظام منسجم را نظامی می‌داند کـه بتوان به عاملان آن در انجام وظایف اعتماد کرد که این امر خود به پایداری و نظم سیستم اجتماعی کمک می‌کند.

فوکویاما با نوعی رویکرد اقتصادی به مسئله اعتماد می‌پردازد و مبنای نظری و کانون تمرکز او برحفظ سرمایه اجتماعی به‌عنوان مجموعه معینی از هنجارها و ارزش‌های غیررسمی است و اعضای گروهی که با یکدیگر همکاری و همیاری دارند، در آن سهیم هستند. از دید فوکویاما این ارزش‌ها و هنجارها بایـد شامل سـجایایی از قبیل صـداقت، ادای تعهـدات و ارتباطـات دو جانبه باشد. به‌طوری که مشارکت در این ارزش‌ها و هنجارهای غیررسمی با چنین ویژگی‌هایی، توسط گروهی از افراد که با یکدیگر همکاری دارند اعتماد را به‌وجود می‌آورد. البته به‌نظر فوکویاما این همکاری و همیاری به‌منظور افزایش بهره‌وری اقتصادی صورت می‌گیرد؛ بنابراین او اعتماد را بر مبنای سرمایه اجتماعی و در عرصه اقتصادی مطرح می‌سازد.

فوکویاما اعتماد را مشارکت در ارزش‌ها و هنجارهای غیررسمی می‌داند که در میان اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان آن‌ها مجاز است. (تونکیس، ۱۳۸۷)

فوکویاما معتقد است جوامع توسعه‌یافته در مقایسه با جوامع دیگر از سطح اعتماد اجتماعی بالاتری برخوردار هستند. او می‌نویسد خوشبختی یک ملت و همین‌طور توانایی برای رقابـت منوط است به داشتن یک ویژگی فرهنگی واحد فراگیر که آن سطح اعتماد در جامعـه است.

فرهنگ اعتماد، پیوستگی فرد به اجتماع را قوی‌تر می‌کند. (خانواده، ملت، کلیسا) و به پیدایی احساس هویت کمک کرده و سبب انسجام گروهی می‌شود، که منجر به همکاری کمک متقابل و حتی آمادگی فدا شدن به نفع دیگران است. زمانی که فرهنگ اعتماد وجود دارد هزینه‌های مبادلاتی به‌صورت معنادار پایین آمده و شانس همکاری افزایش می‌یابد. به‌طور خلاصه زمانی که اعتماد موجود است امکان افزایش ظرفیت‌های تجربه‌ای و کاری بالا می‌رود. (پروساک و کوهن، ۲۰۰۱)

بـا اعتماد، روابط اجتماعی محکم و صلح‌آمیز حفظ می‌شود، که این‌ها به‌نوبه خود، پایه و اساس رفتارهای جمعی و همکاری‌های سازنده هستند. زندگی اجتماعی بدون اعتماد غیرقابل تحمل و حتی غیرممکن است. اعتماد را سطح اطمینان و عواطـف مشترک و تعلق طرفین درگیر در یک رابطه اجتماعی تعیین می‌کند که معیار انسجام، پیوستگی، هماهنگی و اتحاد میان افراد، گروه‌ها و نهادهای اجتماعی یک جامعه است.

 

دکترمهشید رضوی‌رضوانی

 

منابع:

امیر کافی، مهدی؛ اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن، فصلنامه نمایه پژوهشی، ۱۳۸۰، سال پنجم، شماره ۱۸٫

چلبی، م . ۱۳۷۵، (جامعه‌شناسی نظم، نشر نی)

تونکیس، ف . ۱۳۸۷، اعتماد و سرمایه اجتماعی، محمدتقی دلفروز، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی

Prusak .L & D, Cohen. (2001). in Good company How social capital makes organization work. Harward Business school press.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × چهار =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​