loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

چشم‌اندازی از تعالی تیپ شخصیتی / قسمت دوم

تعالی تیپ شخصیتی

فهرست مطالب

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد، در مقاله قبلی به‌طور مختصر به اهمیت این‌که مقاله «چشم‌اندازی از تعالی تیپ شخصیتی» از نویسنده آن، توماس گرت ایشام پرداختیم، که در واقع ما را به نوع کارهای لاله بختیار مبنی بر توصیف و تبیین ریشه‌های انیاگرام با عنوان «نه‌گانه‌ ایرانی» و به‌ویژه اهمیت آن در نزد حکمای ایرانی، نزدیک می‌سازد. وقتی او با کتابی از فاطمه کریستلیب با عنوان «منشا انیاگرام کجاست؟» مواجه شد، به‌شرحی از ویژگی‌های شخصیتی افراد در قالب ماتریسی اشاره کرد که در بیان پویایی این مفهوم به‌برخی مفاهیم عمیق در انیاگرام اشاره می‌کند.  

او می‌گوید: «من کاملا کنکاش درباره جوانب و ابعاد افقی انیاگرام و معرفت نفسی که از طریق آن ممکن‌الوصول است را مورد تایید قرار می‌دهم. انیاگرام به‌عنوان ابزاری برای تیپ‌شناسی شخصیت همچون آینه‌ای است گرانبها که می‌توانیم خویشتن روان‌شناختی خود را به‌همان صورت که حقیقتا هم هست، مشاهده کنیم. با این حال کنکاش بی‌پایان جزییات بی‌اهمیت روان‌شناختی در طول زمان می‌تواند آگاهی از بعد متافیزیکی را مخدوش کند؛ بعدی که سنگ‌بنای این نماد است و با فرا گرفتن نقش آن به‌عنوان یک واسطه میان شخصیت و ماهیت‌مان و اشاره‌گری به حوزه متعالی وجودمان، از آن بهره می‌بریم».

ایشام توضیح می‌دهد که گرچه همواره دانش انیاگرام ما را به شناخت از خودمان نزدیک کرده است. اما اهمیت آن در نظام‌های دینی سنتی و معنوی همیشه هم شناخته شده نبوده و هر چند نویسندگان حوزه انیاگرام از آن تحت‌عنوان ماهیت/ شخصیت نام برده‌اند. اما این مفهوم و معادل عربی روح/ نفس در مسیحیت یا مفهوم مدرسی (اسکولاستیک) عقل کلی/ عقل جزیی و معادل یونانی آن یعنی نوما/ سایک و معادل عبری آن رواخ/ نفس موازی است. اصطلاح اول در هر یک از جفت کلمات مزبور به ارتباط انسان با حوزه‌های الهی و متعالی مربوط است و دومین اصطلاح به طبیعت روان انسان نظر دارد. واقعیت در هر یک از آن‌ها با هم هم‌پوشانی دارند؛ حتی اگر با جهان مادی هم‌پوشانی داشته باشند.

 

ایشام با درکی که از کتاب کریستیلیب داشته می‌گوید:

«در متافیزیک، ماهیت و روان انسان جایگاه خود را به تعبیر آرتور لاوجوی تحت‌عنوان «اصل فراوانی» (زنجیره بزرگ هستی) حاصل می‌کنند. زنجیره بزرگ در یک قالب یا قالبی دیگر در هر زمان و مکانی شامل تمام واقعیت در رابطه‌ای سلسله مراتبی می‌شود که از امر مطلق در بالای سلسله مراتب تا ناچیزترین وجود در پایین این زنجیره قرار می‌گیرد. در ادامه مطلب به نمونه‌ای از این سلسله مراتب اشاره می‌کنیم که اصطلاحات و تعیین مکان مقتضی بر این زنجیره از آن چارلز آپتان است که خود تحت‌تاثیر رنه گنون که در بالا به او اشاره کردیم، قرار داشت.

 

خداوند (یا امر مطلق)

مرتبه اول: ورای وجود، الوهیت یا ذات غیر قابل ادراک الهی واقع است.

مرتبه دوم: وجود بحت، خود خداوند، خداوند شخصی که خالق است، فرمانرواست، قاضی است و ناجی جهان هستی است. الله، «خدا». (چارلز آپتان یک صوفی است).

 

روح

مرتبه سوم: عقل، فعل قدیم خداوند برای شناخته شدن خود از نقطه نظر سوژه و ابژه. در اصطلاح مسیحیان، «خداوند پدر» و «خداوند پسر». عقل، پرتویی است از الوهیت درون موجودات، که در نزد فیلسوفان نوافلاطونی به نام «نوس» شناخته می‌شده. از نقطه‌نظر کارکرد خلاق، نوس یا همان عقل کلی روح قدسی خداوند است که «بر آب‌ها قرار دارد».

مرتبه چهارم: فرشتگان مقرب، قلمروی اسمای الهی و الگوهای مثالی جاودان، شاید هفت نور درخشان و چهار موجود زنده که تخت مسیح را در مکاشفه یوحنا حمل می‌کنند. اصول متافیزیکی جاودان یا مثل افلاطونی».

 

ادامه دارد

علاقه‌مندان برای مطالعه بیشتر در شناخت «نه‌گانه ایرانی» می‌توانند در همین سایت به فهرستی از مقالات در عنوان «نه‌گانه ایرانی رجوع کنند.

 

مهشید رضوی رضوانی

 

منبع:

Enneagram Monthly, 2017, Issue 234

Thomas Garrtt Isham

Fernan dez Chrislieb

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 + 7 =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​