به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در مقاله قبل به نقش «ضمیر نیمهآگاه» و تاثیر آن بر روند بهره بردن از ضمیر ناخودآگاه، اشاره شد.
با توجه به آنچه از ضمیر ناخودآگاه میدانیم، ضمیر نیمهآگاه چیست؟
هر شخصی برخوردار از ضمیر ناخودآگاه و ضمیر خودآگاه است، نقش ضمیر نیمهآگاه چگونه توصیف میشود؟
بهترین شیوه برای فهم ضمیر نیمهآگاه، توجه به مثال فردی است که کوشش میکند رانندگی را یاد بگیرد.
او در شروع این یادگیری قادر نیست تا در حین آموختن و تمرکز بر رانندگی با کسی گفتوگو کند، زیرا در حال تمرکز بر روی حرکات مختلفی است که مستلزم رانندگی است.
در این حالت فرد میکوشد تا با تمرکز بر یادگیری، از ضمیر خودآگاهش بهره ببرد.
اما همین فرد پس از یادگیری و تسلط بر رانندگی چه میکند؟
این رفتار او یک عادت طبیعی میشود. حالا این فرد بدون نیاز به فکر کردن در مورد رانندگی میتواند آن را بهطور خود به خود انجام دهد.
در این شرایط حتی میتواند از تلفن همراه خودش در صحبت کردن با دیگران استفاده کند.
رانندگی در هر فردی بهصورت یک عادت به ضمیر نیمهآگاه فرد منتقل شده است.
در این شرایط ضمیر آگاه آزاد خواهد شد و برای صحبت کردن با تلفن همراهش استفاده کند.
ضمیر نیمهآگاه همه تجارب قبلی ما را اعم از اعتقادات، خاطرات، مهارتها، موقعیتهایی که زندگی کردهایم و همه تصاویری که در ذهن ما نقش بسته است را ذخیره میکند.
ضمیر نیمهآگاه ما مسئول احساسات، و هیجاناتی است که خودبهخود به وجود آمده است.
هرگاه ما در یک موقعیت جدید قرار میگیریم، این تجربه ناگهانی در ما ذخیره میشود.
برای مثال اگر شما بهعنوان یک سخنران در یک سخنرانی شرکت کردهاید، همه تجربههای احتمالی از هیجاناتی همچون ترس، نگرانی را که از آن لحظه داشتهاید، در واقع بهوسیله ضمیر نیمهآگاهتان فعال شده است.
در طرف مقابل این ضمیر خودآگاه شما مسئول استدلال، محاسبات و همه اعمالی است که به آن آگاه هستید.
چطور میتوانیم از ضمیر نیمه آگاه خود بهره ببریم؟
در مثال رانندگی روشن شد هرگاه اطلاعات درباره رانندگی در ضمیر نیمهآگاه فرد راننده قرار میگیرد، این رفتار در او بهصورت عادت در میآید.
به بیان دیگر این رفتار در راننده، بهصورت یک برنامه ذخیره میشود.
ذهن شما مانند یک کامپیوتر میماند. اطلاعات مربوط به چگونگی رانندگی هر زمان که نیاز باشد، میتواند بهطور خودبهخود به اجرا در آید.
این روند برای بسیاری از فعالیتها و احساسات دیگر هم وجود دارد.
اگر شخصی شما را خشمگین کند، برنامه نصب شده خشم به جریان میافتد و نتیجهاش رفتاری خواهد بود که احتمال پشیمانی را بههمراه میآورد.
با برنامهریزی در ضمیر نیمهآگاه شما میتوانید بسیاری از مشکلات شخصیتتان را با برنامههای جدید ترمیم کنید.
فقط باید اطمینان حاصل کنید که دستگاه خودکار هدایت شما بدون خراب کردن زندگیتان یا به وجود آوردن هر مشکلی برای شما، توانایی اجرای سیستم شما را دارد.
این برنامهریزی ضمیر نیمهآگاه شما میتواند از طریق خواب هیپنوتیزم صورت بگیرد.
ضمیر نیمه آگاه با تکرار میآموزد.
در این آموختن استدلال و دلیلی نیاز نیست تا به ضمیر نیمهآگاه منتقل شود؛ شما در این مسیر کافی است تا به جای هرگونه استدلال و برهان، تنها به تکرار چند باره از استدلال خود بپردازید تا فردی متقاعد شود.
در چگونگی اثربخشی این شیوه میتوانید به مطالعه از دانش روانشناسی متقاعد کردن بپردازید.
اما بهواقع چگونه کسی را متقاعد میکنیم؟
همه کاری که باید انجام شود، این است که نظرتان را به شیوهای قاطعانه و در زمانی که شخص به میزان زیادی آمادگی دارد، بگویید.
هر چند این کار غیرممکن بهنظر میرسد و در لحظه کنونی کارآیی نداشته باشد،
اما این جملات، در ضمیر نیمهآگاه فرد مخاطب شما ذخیره میشود؛ جملاتی که بعدا بهخاطر خواهد آورد.
وقتی این جملات در ضمیر نیمهآگاه فرد برنامهریزی میشود، در موقعیت متفاوت دیگری میتوانید کاری کنید تا این رفتار در او تقویت و تشدید شود.
کافی است شما در موقعیت متفاوت دیگری، نظری کاملا متفاوت از آنچه میخواستید را بگویید؛ با این رفتار شما میتوانید آنچه را که میخواستید، بیشتر در فرد درونی کنید.
اگر این رفتار را هم توسط فرد دیگری انجام دهید که بهتر خواهد بود.
ما با گفتن نظرات متفاوت در موقعیتهای مختلف نسبت به افراد، این اطلاعات در ضمیر نیمهآگاه آنها انباشته خواهد شد.
این نظرات به آرامی اعتقادات مخالف این فرد را درباره این موضوع از بین خواهد برد.
شاید فردی را که ابتدا میخواهید متقاعد کنید، پذیرا نباشد، اما این جملات او را برای متقاعد کردن آماده میکند.
هر حادثه کوچک دیگری میتواند در این متقاعد کردن کمک کند؛ اگر این حادثه بهگونهای باشد که به اعتبار نظر شما بیافزاید.
در این شرایط احتمال تغییر نظر این فرد، بدون مداخله شما صورت میگیرد.
اگر باز هم عقیده او تغییر نکرده باشد، از مقاومت او کاسته شده است.
این کم شدن مقاومت او موجب نوعی سردرگمی در فرد خواهد شد که نسبت به پیشنهادات آینده شما استقبال بیشتری خواهد داشت.
این نوع متقاعد کردن از ضمیر نیمهآگاه فرد و برنامهریزی کردن در او صورت میگیرد.
چنانچه در طول مدتی که این برنامهریزی صورت گرفته است ولی همچنان رفتاری را در او شاهد هستید که تغییر نکرده است،
بهخاطر داشته باشید، تلاشهای شما از بین نرفته است، شما اطلاعات را در ضمیر نیمهآگاه او ذخیره کردهاید و او میتواند در گفتوگوهای بعدی که بهطور منطقی صورت میگیرد، از اطلاعات نیمه خودآگاهش بهره ببرد.
در این مقاله به نقش نیمهآگاه در احساسات و رفتار هر انسان پرداخته شد.
این که چگونه میتواند در هر یک از ما منجر به رفتار مطلوب یا نامطلوب شود.
همچنین راههای استفاده از هیپنوتیزم یا شیوه متقاعد کردن که در ضمیر نیمهآگاه ما اتفاق میافتد.
در مقاله بعد به قوانینی از ضمیر نیمهآگاه و ارتباط آن با ضمیر خودآگاه پرداخته خواهد شد.
دکترمهشید رضویرضوانی
منبع:
https://www.2knowmyself.com/subconscious_mind/subconscious_function