loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ضمیر خودآگاه، نیمه‌خودآگاه و ناخودآگاه / قسمت اول

نیمه خودآگاه و ناخودآگاه

فهرست مطالب

ضمیر خودآگاه ، نیمه‌خودآگاه و ناخودآگاه، چگونه با هم کار می‌کنند؟

گذری در ذهن انسان

چگونه سه ضمیر- خودآگاه، نیمه‌خودآگاه و ناخودآگاه، با هم کار می‌کنند تا واقعیت شما را خلق کنند؟

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد، چگونه باید از آن دانش استفاده کرد تا عادت‌های‌تان را تغییر دهید و یک خود شادتر، آرام‌تر و با اعتمادبه‌نفس‌تر ساخت؟ زیگموند فروید، روان‌شناس مشهور اتریشی، احتمالا نخستین کسی بود که آن را به جریان غالب جامعه، آن‌گونه که ما امروز آن را می‌شناسیم، تعمیم داد. هر چند نظریه‌هایش در حلقه‌های روان‌شناسی به‌شدت مورد اختلاف قرار گرفته است؛ زیرا آن‌ها به‌سختی به‌لحاظ علمی اثبات می‌شوند، با این وجود فروید یک مدل سودمند از ذهن خلق کرد که آن را به سه‌لایه یا قسمت تقسیم کرد- من یا ضمیر خودآگاه، ضمیر نیمه‌خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه.

بهترین روشی برای نشان دادن مفهوم سه ضمیر با استفاده از یک مثلث

اگر تصور کنید که راس مثلث ضمیر خودآگاه شما است، تنها قسمت کوچکی از فضا را در بالا اشغال می‌کند، کمی شبیه به یک توده یخ شناور که تنها تکه‌ای از آن بالای آب نشان داده می‌شود و احتمالا نمایانگر حدود ۱۰ درصد ظرفیت مغز شماست.

در پایین مثلث قسمت بزرگ‌تری است که فروید ضمیر نیمه‌خودآگاه نامید یا آنچه که برخی از آن به‌عنوان ضمیر نیمه‌آگاه یاد می‌کنند و از ضمیر خودآگاه بسیار بزرگ‌تر است و حدود ۶۰ درصد – ۵۰ درصد توانایی‌های مغز شما را به خود اختصاص می‌دهد.

قسمت پایین مثلث، ضمیر ناخودآگاه است که کل پهنای قاعده مثلث را اشغال و ۴۰ درصد – ۳۰ درصد بقیه مثلث را پر می‌کند. این قسمت وسیع و عمیق و به میزان زیادی غیرقابل دسترس برای فکر خودآگاه و کمی شبیه اعماق تاریک اقیانوس است.

 

ضمیر خودآگاه

اگر از بیشتر مردم بخواهید تعریف کنند ضمیر خودآگاه چه‌کار انجام می‌دهد، جواب‌های متفاوتی خواهید گرفت.

برخی می‌گویند آنچه آن را از ضمیر نیمه‌خودآگاه (یا حتی ناخودآگاه) متمایز می‌کند، «آگاهی» است.

اما گفتن این‌که ضمیر نیمه‌خودآگاه، ناآگاه است کاملا غلط است. به‌خوبی مستند شده که شما می‌توانید توسط محیط اطراف‌تان یا آنچه مردم می‌گویند، حتی هنگامی که ضمیر خودآگاه کاملا غایب است (مثلا هنگامی که تحت داروی بی‌هوشی یا خواب هستید) تحت‌تاثیر قرار بگیرید. هنگامی که به‌سمت مقصدی با ماشین می‌روید، اما هنگامی که به آن‌جا می‌رسید هیچ خاطره‌ای از سفر ندارید چگونه است، در آن شرایط این ضمیر نیمه‌خودآگاه شماست که آگاه می‌ماند و عملکرد لازم را انجام می‌دهد.

استدلال دیگری که افراد مطرح می‌کنند این است که ضمیر خودآگاه جایی است که شما همه تفکرات و استدلال‌های منطقی‌تان را انجام می‌دهید، اما این هم کاملا آن را از ضمیر نیمه‌خودآگاه یا ناخودآگاه‌تان متمایز نمی‌کند. ضمایر ناخودآگاه شما محل ذخیره همه خاطرات، احساسات و عادات شماست و در حقیقت در استدلال و منطق بسیار خوب عمل می‌کند.

به‌طور مثال زمانی را در نظر بگیرید که نوزاد بودید. ضمیر ناخودآگاه شما هنوز به‌اندازه کافی بسط نیافته بود تا همه اطلاعات محیط‌تان را بیازماید و اندازه بگیرد؛ بنابراین در این سن در پیش زمینه قرار می‌گیرد و ضمیر نیمه‌خودآگاه و ناخودآگاه شماست که همه جمع‌آوری و استدلال داده‌ها را انجام می‌دهد- مثلا شناسایی این که بطری (شیر) یا نوک پستان منبع غذایی است، گریه کردن توجه شما را به خود جلب می‌کند و نوازش مادر یعنی ایمن هستید. در این مرحله، این، دو ضمیر دیگر شماست که سخت کار می‌کنند و الگوهای منطقی ارتباط (عادات، اعتقادات و احساسات) را شکل می‌دهند؛ الگوهایی که به شما کمک می‌کنند زنده بمانید.

تاکنون بهترین توضیحی که، برای دو تا از قوی‌ترین عملکردهایی که ضمیر خودآگاه کاملا بسط یافته شما می‌تواند انجام دهد و آن دوتای دیگر نمی‌توانند، این است:

  • توانایی آن برای هدایت تمرکز شما
  • توانایی آن برای تصور آنچه واقعی نیست

این، این دو توانایی بسیار مهم هستند و می‌توانند زندگی شما را تغییر دهند. بیایید نگاه سریع به هر کدام از آن‌ها داشته باشیم.

 

ادامه دارد

ترجمه: مهشید رضوی رضوانی

 

منبع:

John A. Bargh and Ezequiel Morsella, The unconscious Mind, Yale University,Volume3- Number1.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × 4 =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​