به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در مقاله قبلی بهطور اجمال به جمعبندی و مقایسه تطبیقی از رویکرد و دیدگاه عمر اریکسون با رویکرد انیاگرام پرداخته شد. همواره مقایسه این امکان را میدهد تا به وجوه دیگر از رویکردی که بهره میبریم آگاه شویم. در طول چند مقاله به رویکرد صفات شخصیت کتل، آیزنک و دیگران پرداختیم تا نقاط اشتراک و تمایز آنها را با رویکرد انیاگرام بیان شود.
رویکرد صفات شخصیت کتل
شخصیت آن چیزی است که امکان پیشبینی آنچه را که یک شخص در موقعیتی معین انجام خواهد داد، میدهد». این جمله بهقدر روشن و شفاف است که گویی میخواهیم به رفتار یک تیپ شخصیتی بپردازیم، اما پیش از هر توضیحی به مبانی دیدگاه کتل اشاره کنیم.
صفات شخصیت
کتل صفات را بهصورت گرایشهای واکنش نسبتا دائمی که از واحدهای ساختاری در شخصیت هستند، تعریف میکند. او این صفات را به چند شیوه طبقهبندی میکند. صفات مشترک و یگانه، صفات توانشی، خلقی، پویشی و صفات سطحی، عمقی و صفات سرشتی و محیط ساخته.
صفات مشترک و صفات یگانه
کتل صفات مشترک را صفاتی در افراد میشناسد که هر کسی تا اندازهای از آن بهره برده است. از این نوع صفات میتوان به صفاتی چون هوش، برونگرایی، جمعگرایی و … اشاره کرد. هر فردی این نوع صفات را تا حدی دارد. شاید برخی این صفات را بیشتر و برخی کمتر. کتل بر این باور است که این نوع صفات دارای ریشه ارثی در همه افراد است. زیرا این گروه از صفات در محیط اجتماعی انسانها شکل میگیرد.
صفات یگانه در فرد به جنبههایی از شخصیت در فرد برمیگردد که تعداد معدودی از افراد دیگر در آن سهیم هستند. صفات یگانه بهویژه در برابر تمایلات و نگرشهای ما آشکار میشوند؛ بهعنوان مثال علاقه فردی به پرورش زنبور و فرد دیگری به فوتبال.
صفات توانشی، خلقی، پویشی
صفات توانشی مشخص میکند یک فرد با چه کارایی قادر خواهد بود تا در جهت یک هدف حرکت کند. هوش میتواند یک صفت توانشی باشد، زیرا سطح هوش بهتعیین نحوه تلاش برای رسیدن بههدف تعیینکننده است. صفات خلقی، شیوه عادی و حالت هیجانی رفتار ما را توصیف میکند، برای مثال این که چقدر جسور، آسانگیر یا زودرنج هستیم. این صفات بر شیوه عمل و واکنش ما به موقعیتها تاثیر میگذارند. صفات پویشی، نیروهای برانگیزنده رفتار ما هستند و انگیزشها، تمایلات و آرزوها را توصیف میکنند.
صفات سطحی و صفات عمقی
نوعی دیگر در طبقهبندی صفات، یعنی صفات سطحی در برابر صفات عمقی است. طبق پایداری یا تداوم آنها است. صفات سطحی، ویژگیهایی در شخصیت هستند که به یکدیگر همبسته هستند. البته یک عامل شخصیت را تشکیل نمیدهد زیرا آنها توسط یک منبع واحد تعیین نمیشوند.برای مثال، چندین عنصر رفتاری مثل اضطراب، دودلی و ترس غیرمنطقی، صفت سطح روانرنجور خویی را تشکیل میدهند.
صفات عمقی که عوامل متحدکننده شخصیت محسوب میشوند پایدارتر و دائمیتر هستند. این صفات از اهمیت بیشتری برخوردارند.
دکترمهشید رضویرضوانی