به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد، بررسی مفهوم ضمیر ناخودآگاه توسط اندیشمندان، سابقهای بسیار طولانی دارد.
با بررسی اندیشههای افلاطون گرفته تا فیلسوفان معاصر همچون لایب نیتس، شوپنهاور و نیچه، میتوان به اهمیت این موضوع در شناخت رفتارهای انسان نزد متفکران غربی پی برد.
همچنین با بررسی اندیشههای برخی از متفکران اسلامی میتوان به اهمیت این موضوع پی برد.
عارف و اندیشمند بزرگ، مولانا جلال الدین محمد بلخی معروف به مولوی، چنین میسراید:
هست پنهان حاکمی بر هر خرد هر که را خواهد به فن، از سر برد
اما کسی که مفهوم ضمیر ناخودآگاه را بهشکل منظم و سازماندهی شده به جامعه علمی عرضه کرد، زیگموند فروید بود که منجر به بنیانگذاری مکتبی در روانشناسی تحتعنوان روانکاوی شد.
تعریف فروید از مفهوم ناخودآگاه بسیار کامل و جذاب است:
- ناهشیار مخزنی است از: تکانههای غریزی و دست نیافتنی، تجربیات سرکوب شده، خاطرات دوران کودکی قبل از رشد زبان و تمایلات نیرومندی که ارضا نشدهاند.
شاید به بیانی خودمانیتر بتوان گفت رفتارهای ناخودآگاه ما همان رفتارهایی هستند که بدون اینکه دقیقا در مورد آنها فکر کنیم، صرفا انجامشان میدهیم.
اعمال زیستی ما اعم از تمامی مباحث مرتبط با علم پزشکی، همگی در حوزه ناخودآگاه تعریف میشوند و هیچ یک از ما هرگز به اینکه مثلا ضربان قلبمان را تنظیم کنیم حتی فکر هم نکردیم (البته چون نیازی هم نداشتیم چرا که بهطور خودکار توسط ذهن ناخودآگاه تنظیم شده است).
اما فراتر از آن، خیلی اوقات رفتارهایی از ما سر میزند که علتاش را نمیدانیم، بهویژه در حالتهای هیجانی.
باید ریشههای بسیاری از رفتارهای تکرارشونده خودمان را در ناخودآگاه بیابیم.
تمایلات سرکوب شده شامل تمامی خواستههایی که فرد بهویژه در دوران کودکی داشته ولی بهدلایل مختلف قدرت اجرای آن خواسته را نداشته است، عدم نوازشها در دوران نوزادی و خردسالی و … همگی بر رفتارهای تکرار شونده ما تاثیر بهسزایی دارند.
اما سئوالی که پیش میآید: رفتارهای من بهعنوان یک انسان صرفا ناخودآگاه است؟
آیا من هیچ رفتاری را که نسبت به آن آگاه باشم انجام نمیدهم؟
البته پاسخ به این سئوال بستگی به مورد بررسی دارد و شاید به جرات بتوان گفت شدت و ضعف این موضوع در مورد هر فردی متفاوت است (یکی از ملزومات مراجعه به مشاوران روانشناسی همین است)
اما چیزی که بهطور کلی میتوان به آن اشاره کرد این است که برای رفتن به سمت خودآگاهی هر چه بیشتر باید بر کنترل تخیلات و خاطرهها پرداخت.
کنترل بهمعنای در نظر گرفتن هدف و در نظر گرفتن یک نقشه راه بهمنظور تحقق هدف و نه بهمعنای سرکوب (البته سرکوب میتواند بهعنوان نوع خاصی از کنترل شناخته شود اما باید توسط فرد متخصص و یا با تجربه تشخیص داده شود).
چرا تخیلات و خاطرهها را باید کنترل کرد؟
چرا که جایگاه بسیار مهمی در پایهریزی اندیشههای ما دارند و ما براساس اندیشههای خود به باورهای راستین خودمان میرسیم که این باورها منجر به عمل و رفتارهای عینی ما میشوند.
پس با کنترل منشا اصلی میتوان به کنترل رفتارهای ناخودآگاه دست پیدا کرد.
پرسش اساسی این است: آیا علم اخلاق در این حوزه صحبتی کرده است؟ به این پرسش در مقاله بعدی پاسخ داده میشود.
دکتر سکینه سلمانماهینی
دکتر مهشید رضویرضوانی
برگرفته از مقاله «جایگاه و اهمیت ضمیر ناخودآگاه در آموزش اخلاق»
ارائه شده در همایش ملی اخلاق، دانشگاه شهید رجایی، ۷ اسفند ۱۳۹۲