جشن یا حزن در فرهنگ ایرانی
شب یلدا
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در مقاله قبلی جشن یلدا ، شب میلاد مهر در فرهنگ ایران و ایرانیان باستان نشان از تولد دوباره خورشید، نور و روشنایی و اهمیتی است که ایرانیان به گاهشماری تاریخی می دادند. همچنین اشاره شد که ایرانیان چگونه در اهمیت به گاهشماری، همواره در جشنها و اعیاد متعدد و همچنین شب یلدا، به نیایش و عبادات میپرداختند و جشن بهمنزله عبادت، ستایش و نیایش بوده است. اما این نیایشها بهصورت جشن، با ورود اعراب و دین اسلامی که عرضه داشتند، رنگوبوی خود را هر روز بیشتر از قبل، حالوهوای غم و حزن به خود گرفته است. آیا جامعه ایرانی و احوال ایرانیان در طول تاریخ از شادی به حزن متمایل شده است؟ در تاریخ ایران باستان همواره کوشش ایرانیان بر این بوده است تا با تدابیر مختلف کوشش کرده تا غم را بزدایند و آنان بر این باور بوده تا در جشنها با شادی به عبادت بپردازند. شادی در ایران باستان هرگز با لذتگرایی و اپیکوریسم معادل نبوده است. ایرانیان هرگز در طول تاریخ زندگی را بیسرانجام تلقی نکردهاند. اما رفته رفته این نگاه بهسوی غم گراییده است.
زندگی چهرهای متعادل داشته و برخوردار از هر دو روی چهره است. غم و شادی در کنار هم قرار دارند. چنین نبوده و نیست که شادی به حذف رنج و غم و بیتوجهی و غفلت معطوف باشد. همچنین توجه به غم نیز چنین نباشد، بهحدی که هم اکنون در مراسمی گرامی چون ایام شهادت امام حسین بی علی(ع) نیز نباید یکسونگری شده و تنها بهوجه رنج و غم آن نظر شود. آیا در زیبایی که حضرت زینب(س) اظهار داشت، رنج معنایی جز نشاط به همراه دارد؟!
در فرهنگ اوستا همواره کردار نیک است که در آن ماندگاری و جاودانگی است، خداوند این سرزمین را آفریده تا با کار و کنش برایمان شادی و نیکبختی بیافریند. در میان امشاسپندانهای مختلف، اردیبهشت بهعنوان امشاسپند نظم و اخلاق الهی است که کوشش او معطوف به شادی و نشاط مردمانی است که با پارسایی خود راه به مکان پر از شادی، بهشت دست مییابند. این شادی پاداشی است که اردیبهشت بر دوستداران شادی میدهد. یکی از عواملی که به استواری پایههای شادی کمک میکند، باور داشتن به فرجام نیک است. این معنا به دیگر بیان در فرهنگ عرفان ایرانی نهفته است. از منظر هانری کربن، عرفان اسلامی که با اندیشه ایرانشهری بیگانه نیست، راهکارهای متعددی برای شاد زیستن را عرضه داشته است. یکی از این راهکارها، توجه به بقای روح و خوشبینی بر سرانجام امور است. در میان حکمای اسلامی هر چند سهروردی این نکته مهم را در حکمت خسروانی باز میگوید، اما ملاصدرا آن را به نگاهی جامع بیان داشته و اظهار میکند که چگونه میتوان به نشاطی کامل از همپیوندی مرگ و زندگی در رسیدن به وجود ناب و راستین دریافت. آنجا که در کلام عارفانه سهروردی به ناکجاآبادی اطلاق میشود، اما خشنودی راستین در آن محقق خواهد شد. این نگاه از نگاه ایرانیان باستان دور نبود که امید به میلاد دوباره خورشید داشتهاند.
دگر گفت آن چیست ای هوشمند
که آید خردمند را آن پسند؟
چنین گفت کان کو خرد پرورد
ندارد غم آن که زو بگذرد
اگر ارجمندی سپارد به خاک
نبندد دل اندر غم و درد و باک
دکترمهشید رضویرضوانی