loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

قوانین ضمیر ناخودآگاه / قسمت دوم

قوانین ضمیر ناخودآگاه- قسمت دوم

فهرست مطالب

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شیدخرد، در مقاله قبلی به برخی از قوانین ضمیر ناخودآگاه پرداخته شد. برخی از این موارد شامل: ضمیر ناخودآگاه بین یک تجسم و واقعیت تمایزی قائل نمی‌شود؛ ضمیر ناخودآگاه احساس می‌کند زمان سریع‌تر می‌گذرد و همچنین این‌که، هر چه ضمیر ناخودآگاه به‌مدت طولانی‌تری به چیزی معتقد باشد، تغییر این اعتقاد در شما به هر شکل سخت‌تر خواهد بود. علاوه‌براین سه مورد ذکر شده به موارد دیگری از قوانین ضمیر ناخودآگاه در این مقاله پرداخته می‌شود.

 

آنچه شما انتظار دارید، در واقع مستعد آن هستید تا محقق شود

اگر شما اطمینان دارید که در امتحانی مردود می‌شوید، به‌راستی مردود می‌شوید، حتی اگر همه آن‌چه برای تلاش آن لازم بوده و انجام داده‌اید. افکار و انتظارات شما به‌مثابه یک برنامه اصلی در ضمیر ناخودآگاه‌تان وارد شده و عمل خود را به همراه خواهد داشت. بنابر این هرگاه به چیزی فکر می‌کنید، ضمیر ناخودآگاه شما به بهترین شکل خواهد کوشید تا آن را محقق سازد.

 

پیدا کردن شاهد مثال برای اعتقاداتتان آن‌ها را قوی‌تر می‌کند

اگر بر این باور باشید که شما خوش‌تیپ نیستید و فردی اظهارنظری بکند که این گمان شما را تقویت و تایید بکند، شما احتمالا بیشتر باور خواهید کرد که فرد خوش‌تیپی نیستید. در واقع هر پیامی در ناخودآگاه ما اثر خودش را همسو با پیام‌های قبلی تقویت می‌کند.

 

ضمیر ناخودآگاه همیشه در درگیری‌ها بر ضمیر خودآگاه غلبه می‌کند

اگر شما از تاریکی می‌ترسید و وارد یک اتاق تاریک شوید، شما قطعا احساس ترس و نگرانی می‌کنید، حتی اگر تلاش کنید تا آگاهانه خود را متقاعد کنید که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. این امر به این خاطر رخ می‌دهد که ضمیر ناخودآگاه شما قوی‌تر از ضمیر خودآگاه شما عمل می‌کند. این موضوع را می‌توان در سایر شرایط اضطراب و نگرانی‌های دیگر هم تعمیم داد.

 

یک عقیده هنگامی که پذیرفته می‌شود، بر جای خود باقی است تا این‌که عقیده دیگری بتواند جایگزین آن شود

تا قرن پانزدهم مردم بر این باور بودند که زمین مسطح است. ولی وقتی ثابت شد که زمین گرد است، مردم در آن زمان به آسانی این حقیقت جدید را پذیرفتند و عقیده جدید جایگزین عقیده قبلی گشت. البته بدیهی است که پذیرش این باور جدید، همراه با شواهدی بوده است.

 

هر چه تلاش خودآگاه بیشتر باشد، واکنش ناخودآگاه کمتر خواهد بود

این امر می‌تواند با مثال شخصی که از بی‌خوابی (ناتوانی برای خواب) رنج می‌برد، به بهترین شکل توضیح داده شود. تلاش خودآگاه برای خوابیدن تنها باعث می‌شود این فرد حتی مدت بیشتری بیدار باشد. با اجتناب از تلاش آگاهانه و به جای آن، فکر کردن به هر چیز دیگر، خوابیدن برای او آسان‌تر خواهد شد.

 

پیشنهادات می‌توانند برای «برنامه‌ریزی» ضمیر ناخودآگاه استفاده شوند

این اندیشه اصلی در پس خواب هیپنوتیزم به‌وجود آمد. این‌که ارسال و انتقال پیشنهاد برای ضمیر ناخودآگاه صورت بپذیرد. ضمیر ناخودآگاه همه پیشنهاداتی که به او ارسال شود را می‌پذیرد، به‌شرط آن که ضمیر خودآگاه وجود نداشته باشد. در این شرایط باید ضمیر خودآگاه غیر فعال باشد و این زمانی است که فرد در حالت هیپنوتیزم قرار بگیرد.

 

دکترمهشید رضوی‌رضوانی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − 14 =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​