به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در میان همه وقایع متعدد نسبت به گرانی ارز و سکه، واقعه تکاندهنده ترور هموطنان اهوازی زخم سنگینی بر دل این جامعه نشاند. زخمی که برای هر یک از ما پیامی دارد؛ یکی فریاد برمیآورد که این کشت و کشتارها هیچ است و ما خم به ابروی خود نمیآوریم. دیگری چنان برآشفته است که خود را در پایان راه میبیند و شاید فردی دیگری در میان نوعی بهتزدگی قرار دارد که کلامی بر زبان نمیآورد. بهتعبیری دیگر گویی از آستانه درد او خارج شده و در نوعی کرختی بسر میبرد. تروریسم چهره زشت مقابله و بازی قدرت در عصر ماست.
چهرهای که همه معادلات سابق را به هم زده و بهعنوان موضوعی داغ، چالشهای امنیتی بسیاری را در کشورهای مختلف برانگیخته است. امروز ترس از تروریسم از میان جوامع در جای توسعه و خاورمیانه فراتر رفته و همه جا فرا گرفته است. حضور او جدی است. او حضورش را با رعب و وحشت بیان میکند تا برای خود اعتباری کاذب ایجاد کند.
جامعهشناسی بهعنوان علم بررسی جامعه، تروریسم را از سه سطح و منظر مورد بررسی قرار میدهد که عبارتند از:
سطح خرد: در این منظر افراد، ویژگیها و انگیزههای شخصی و شخصیتی تروریستها مورد بررسی و واکاوی روانشناسی –جامعهشناختی قرار میگیرند. طرد و محرومیتهای اجتماعی از منظر متخصصان این منظر از مهمترین انگیزهها در ابراز خشونت و همراهی افراد با چنین جریاناتی است. ضمن این که مطابق با نظریه روانشناسی تودهها شخصیتهای رادیکال و افراطی که با تحریکپذیری بالا از مافوق خود تبعیت میکنند، بهترین طعمه برای چنین جریانهایی هستند.
سطح میانی: در مدل کلاسیک از این سطح سازمانهای تروریستی با سلسله مراتبی خشک و سخت قرار دارند که از سلولهای کوچک و مجزا تشکیل شدهاند و اعضای آنها هیچ اطلاعی از آنان ندارند در حالی که امروزه این تصور منسوخ شده است. یعنی تروریسم سازمانی جدید تروریسمی شبکهای است که نه تنها درون مرز یک کشور محدود نیست، بلکه دیگر حتی سلسله مراتبی هم نیست. مانند تور ماهیگیری که هستهها، گروهها و جریانها، گرههای آن را تشکیل میدهند. این گرهها عمدتا در تعامل با یکدیگر حداکثر استقلال را برای ابراز خلاقیت و هویت خود دارند.
سطح کلان: در این سطح ساختارهای کلی و کلان یک جامعه که میتوانند تروریسم را ایجاد و تقویت کنند بررسی میشوند و سطح توسعه جامعه، شکاف طبقاتی و میزان تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی که در بروز خشونت موثرند مورد بررسی قرار میگیرند. اکثر خشونتهای رادیکال سیاسی به عواملی چون فرایند نوسازی و ناکارآمدی نیروی اجبار دولت و دگرگونی سریع نظام ارزشها نسبت داده شدهاند.
در این نوع تقسیمبندی تروریسم در هر سطحی که باشد، ترور توسط فرد و یا افرادی صورت میگیرد که از نگاه روانشناختی این فرد درگیر اختلالات شخصیتی بسیار قابل توجهی است که در همه این ویژگیها وجود خشونت بارز است. هر چند نوعی از تروریسمهای صورت گرفته با انگیزه سیاسی است.
تروریسم از هر سنخی که باشد، حامل پیام انسان عصر حاضر با همه عناصر آن است. بیان تعارضی آشکار از برآشفتگی خود او!
دکترمهشید رضویرضوانی