کلیپ تهران توکیو «ساسان حیدری یافته» (مشهور به ساسی مانکن) با واکنشهای زیادی که به دنبال داشته طبیعی است که ذهن هر نوع مخاطبی را جلب کند!
مخاطبان کلیپ تهران توکیو رده سنی کودک و نوجوان!
یا بزرگسالانی با نگاههای متفاوت!
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: نکته قابل توجه در این کلیپ استفاده از پورناستار در موزیک ویدیوی مذکور است. آیا مرجعی بر غیراخلاقی بودن و غیرقانونی بودن آن وجود دارد یا خیر؟
طبق قوانین بینالمللی ارائه صحنههای پورنوگرافی به کودکان ممنوع بوده و اگر کسی کودکان را به تماشای پورنوگرافی تشویق کند نهتنها با انتقاد و واکنش منفی عموم مردم مواجه خواهد شد بلکه بر اساس بند الف ماده ۳۴ کنوانسیون حقوق کودک و بند ۶ ماده ۱۰ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان باید مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.
این نکته از آنجایی اهمیت بیشتری پیدا میکند که این فرایند در واقع مراحل رشد کودک و نوجوان را مخدوش کرده است.
از این رو با توجه به ماده ۱۴ قانون جرائم رایانهای (ماده۷۴۳ق مجازات اسلامی) تولید اینگونه محصولات جرم محسوب میشود و بدیهی است مجازاتی در پی آن دارد.
انتشار چنین محصولاتی با چنین محتوایی که بهمنزله فعالیت شغلی فرد قرار گرفته بیش از هر چیز ذهن مخاطب منتقد و نقاد خود را متوجه کاستیها و تعارضات شخصیتی چنین شخصی میکند که عمل او موجب آسیبهای متعددی در جامعه است.
این نکته نه فقط برای خانوادههای ایرانی و حقوقدانان و وکلای ایرانی بلکه موضوع حقوق کودکان طبق کنوانسیون حقوق کودک است که آن را نقض کرده و اقداماتش مستوجب پیگیری قانونی و مجازات است.
البته بدیهی است این موارد در حوزه کار وزارت امور خارجه، دستگاه دیپلماسی، بخش بینالملل قوه قضاییه و معاونت حقوقی ریاست جمهوری باید این موضوع را بهطور جدی در دستور کار قرار دهد و از ظرفیتها و پتانسیلهای حقوقی بینالمللی استفاده کند و طرح دعوی آن صورت پذیرد.
اما فارغ از هرگونه قضاوت پرسشهای زیادی در این رابطه مطرح است و آن اینکه رسالت یک هنرمند چیست؟
ساخت و انتشار اینگونه محصولات چه پیامدهای فرهنگی و اجتماعی و .. میتواند به دنبال داشته باشد؟
آیا نشان دادن چهره یک زن با آن ابتذال،کودک و نوجوان را در مورد مادرش دچار تعارض نمیکند؟
کودک ایرانی چه برداشتی از مادر دارد؟
البته که سیاستهای اقتصادی منفعتطلبانه هر فرد انگیزه رفتارها و فعالیتهای اوست.
بحث اینجاست که پخش این ویدیو، چه تاثیری روی این گروههای سنی میتواند داشته باشد؟
آیا انتشار چنین ویدیویی برای ترانهای که مخاطبانی از گروههای سنی پایین هم خواهد داشت، باب توجه به اینگونه فیلمها را در میان این نسل بیش از پیش نمیگشاید؟
پرسش اصلی این است که نوجوان ایرانی، چقدر امکان بحث با والدین و خانواده و نمایندههای فرهنگ رسمی دراینباره را دارد؟
اینکه چه امکانی برای گفتوگو با نوجوان امروز ایران که بهسادگی بهمحتوای اینگونه ویدیوها دسترسی پیدا میکند، فراهم کردهایم؟
آیا او را بدون آگاهی در برابر چنین پدیدههایی، تنها گذاشتهایم یا عوض انکار کامل چنین محصولاتی که امکان درجهبندی سنی آنها در این فضا وجود ندارد، به نیازهای آنان توجه کردهایم؟
چشمان خود را نبستهایم و شرایطی ایجاد کردهایم که این نسل در خفا و بیدفاع، خود را در برابر چنین محصولاتی تنهای تنها نبیند؟
آیا ما به کودکان و نوجوانان خود آموزش دادهایم تا ابعاد مختلف مسئله را ببیند؟
بار دیگر تدابیر سیاستگذاران فرهنگی در مقابل این رفتارهای غیرفرهنگی چیست؟
آیا تدابیر اندیشیده ما را به این نقطه نرسانده است که دانشآموزان ما در مدارس با آهنگ «جنتلمن» همین چهره مورد بحث برقصند و هیچ مانعی وجود نداشته باشد؟
مقصر را کجا بیابیم؟!
آیا مادری که از رقصیدن دختر نوجوانش با آهنگ «دکتر» همین شخص فیلم گرفته و در فضای مجازی منتشر میکند میتواند مشاور و مراقب خوبی برای فرزندش در برابر اینگونه تهاجمات فرهنگی باشد؟
خود او چه نیاز فراموش شدهای دارد؟!
آیا سازمانهای مختلف از خانواده گرفته تا سازمانهای جهانی مرتبط با این موضوع چارهای در این زمینه اندیشیدهاند؟
آیا چارهی کار فیلترینگ شبکههای مجازی و عدم صدور مجوز به خوانندگان داخلی برای انتشار آثارشان است؟ تا با مهاجرت به کشورهای دیگر اینگونه به ارزشها و هنجارهای جامعه خویش دگرگون کرده و حرمتها را بشکنند؟
و از این نوع پرسشها که بدون شک یکی پس از دیگری در ذهن هر انسانی تداعی خواهد شد و در یک مقطع در یک هیاهو برجسته شده و مجدد کمرنگ می شود…