به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: از اواخر اسفندماه ۱۳۹۷ شروع شد: سیل؛ و هنوز ادامه دارد بهنحویکه گلستان، لرستان و خوزستان را بهشدت درگیر خودش کرده است. این اتفاق بزرگ که بهاظهار مسئولین کشور کمسابقه یا حتی بیسابقه بوده، چه پیامدهایی با خود به همراه داشته است؟ در این نوشتار، « پیامد اجتماعی پدیده طبیعی » مانند سیل و زلزله را مورد بررسی قرار میدهیم.
خبر سیل، ترس و غم را بر جان ایرانیان انداخت و البته مثل همیشه روحیه همنوع دوستی را در اقشار مختلف جامعه بیشتر نمایان کرد. این حادثه اگرچه بهتعبیر برخی از کارشناسان میتوانست پیشبینی شود، اما بهصورت کاملا غافلگیرانه در زندگی مردم جاری شد و به مسکن، خودرو، وسایل منزل، زمینهای زراعی و احشام آنان خسارتهای شدید وارد کرد.
پیامدهای اجتماعی یا پیامدهای جانبی؟
« پیامد اجتماعی پدیده طبیعی »، بعضا جدیتر از پیامدهای جانی آن است: برخی افراد جان خود را از دست میدهند و از دنیا میروند، اما بازماندگان چه میکنند؟ چه باید بکنند؟
اگر « پیامد اجتماعی پدیده طبیعی » را در سه بخش سیاست، اقتصاد و فرهنگ مورد بررسی قرار دهیم، میتوان دریافت که بازماندگان چه میکنند؟ و در پی این بررسی میتوان ترسیم کرد که بازماندگان حادثه چه باید بکنند؟
ابعاد سیاسی یک پدیده طبیعی:
ابعاد سیاسی یک پدیده طبیعی مانند سیل و زلزله در قالب فرایندهای مدیریتی قابل مشاهده است که بهمنظور رفع آثار آن حادثه رخ صورت میگیرند. در واقع پس از حادثه سیل، زلزله، ریزش بهمن، رانش زمین یا هر حادثه دیگری از این دست، نیروهایی که بهعنوان مدیر و مسئول تلاش میکنند تا با تصمیمگیری درست با کمترین هزینهها بتوانند آثار حادثه را از بین ببرند و شرایط زندگی را به پیش از حادثه برگردانند بهنحویکه در حالت ایدهآل انگار هیچ حادثهای رخ نداده است.
مدیران، با چه درصدی از خطا و در چه مدت زمان میتوانند این ایدهآل را جامه عمل بپوشانند؟ این به تواناییهای مدیران، ابعاد حادثه، پشتیبانی مالی و تجهیزاتی، محل وقوع حادثه و زمان آن بستگی دارد. قطعا مدیری که آگاهی و تجربه مدیریتی کافی را داشته باشد اما تجهیزات مورد نیاز را در اختیار نداشته باشد، یا منابع مالی لازم برای انجام فرایندهای مورد نظرش را در اختیار نداشته باشد، نمیتواند کاری از پیش ببرد. برعکس احتمالا مدیری که تجربه چندان زیادی ندارد اما منابع مالی لازم و تجهیزات در اختیارش باشد، بهتر میتواند به کمک بیاید و در نتیجه یک برداشت سیاسی از طرف عموم صورت میگیرد: مدیر و مسئولی که در زمان سختی بهخوبی توانست به کمک ما بیاید شایسته جایگاه مدیریت است و نه گزینه اول!
بهرهبرداری سیاسی از حوادث طبیعی میتواند به همین سادگی رخ دهد. هر چند باید ابزار مناسبی برای اندازهگیری «کافی» و «لازم» داشت، اما آنچه قابل تشخیص است، زدوخوردهای سیاسی و بهرهبرداریهای سیاسی در پی حوادث طبیعی کاملا مشهود است.
ابعاد اقتصادی یک پدیده طبیعی:
پس از وقوع حادثه با کشتهشدن احشام (برای مناطق روستایی)، خسارت به زمینهای زراعی، خسارت به منازل مسکونی، واحدهای تجاری، آسیب جسمی برخی افراد، از بین رفتن وسایل زندگی و… ، بخش اقتصادی حادثه خودنمایی میکند. واقعیت این است که اگر هر شخصی بخواهد بهتنهایی و بدون کمک دولت، این خسارات را جبران کند، احتمالا واژه «امید» برای او چیزی بهجز خیال موهوم نیست. هر چند نقشآفرینی صرف دولت در جبران خسارات مالی بهنظر نادرست و ناشدنی باشد، چرا که دولت تمام منابع مالیاش برای تمام افراد جامعه است، اما مباحث سیاسی دخیل در اقتصاد، اجازه نمیدهد تا دولت بهراحتی کار درست را انجام دهد!
واقعیت این است که وجود بیمه حوادث طبیعی میتواند بهترین راهحل باشد. در این مورد، کشور ژاپن با بیمه زلزله، توانسته موفقیتهای چشمگیری بهدست آورد. جستوجوی Natural Disaster Insurance در موتورهای جستوجوی اینترنتی، اهمیت این موضوع را در کشورهای پیشرفته نشان میدهد.
خسارات مالی ناشی از حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله، بهطور جد میتواند زندگیها را از هم بپاشد.
ابعاد فرهنگی یک پدیده طبیعی:
بهنظر میرسد فرهنگ بتواند یک پدیده طبیعی مانند سیل و زلزله را در خود ببلعد یا آن را بیشتر نمایان کند: آنچه برای ما در پی بروز پدیدهای طبیعی رخ میدهد فرهنگ ما را بهخوبی نشان میدهد. همنوع دوستی و توجه به دیگری، یا تمرکز بر خود و غفلت از دیگری؟ اساسا با وقوع حوادث طبیعی، چه مباحثی ذهن ما را درگیر خود میکند؟
رفتار ناخودآگاه جمعی در پی بروز حوادث پیشبینینشده، برساخته فرهنگ است. اینکه بتوانم خودم را در جایگاه دیگری قرار دهم تا مشکلات او را بهتر درک کنم، آموزهای اخلاقی است که در فرهنگ ایران رواج دارد.
آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، نه صرفا کمک برای وسایل اولیه زندگی از جمله خوراک و پوشاک است، بلکه توجه به بازآفرینی زندگی اجتماع آسیبدیده است: ابعاد زیستی و روانی.
برای جلوگیری از بروز بیماریهای عفونی، جلوگیری از افسردگیهای شدید، پیشگیری از بروز اختلالات شخصیتی، مباحث مرتبط با فساد، فحشا و پیشگیری از غارت اموال، در هرجومرج پس از وقوع حوادث طبیعی، باید فرهنگسازی صورت گیرد. این که مردم چه کمکهایی کنند و دولت چه تدابیری بیندیشد باید از پیش اندیشیده شود و مورد توجه قرار بگیرد.
این فرهنگسازی بهطور ویژه برای کشوری که حوادث طبیعی از جمله سیل و زلزله با آن عجین است، یعنی ایران عزیزمان، باید مورد توجه قرار گیرد.
برای تحقق این مورد باید توسط دولت برای شهروندان برنامههای طولانیمدت و میانمدت ارائه شود و مطالبات متناسب از طرف ملت صورت گیرد، بهنحویکه افراد (اعم از مسئول و شهروند) در آشفتگیهای پس از حوادث طبیعی، به تشدید دامنه خسارات دامن نزنند. شاید آموزش و پرورش بهترین نقطه برای این آموزشها باشد.
محمدکاظم جاوید مدرس انیاگرام