loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

محمدرضا شجریان؛ هزاردستان موسیقی ایران

محمدرضا شجریان

فهرست مطالب

خسرو آواز ایران محمدرضا شجریان 

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد، ذات بی‌انتها و شکوه‌مند هنر، سرشار از جلوه‌های خلق و خلاقیت و اثر است و هنرمند را رسالتی است در انتقال احساس و اندیشه و موسیقی، عالی‌ترین تجلی این قریحه است و پناه روح انسان که لحن و مقامش، فهم آدمی را از جسم و جان فراتر می‌برد و به او فرصت رهایی در خیال را می‌دهد که همانا «آنجا که سخن از گفتن باز می‌ماند، موسیقی آغاز می‌شود»(بتهوون) استاد محمدرضا شجریان از جمله متجلی‌کنندگان این عالم بی‌انتهای هنر بود که نه‌تنها یک هنرمند، که یک واقعه اثرگذار در تاریخ فرهنگ و هنر ایران به‌شمار می‌آید. او فرزند خلف نغمه و آواز بود که شور آوایش به سان چشمه گوارایی بود که پیوسته می‌توان اشتیاق و اصالت را جرعه‌جرعه نوشید اما سیراب نشد. این موهبت بزرگ ایران زمین، خالق کلام و نوای جان نوازی بود که هر آتشی را گلستان می‌‌کرد و حنجره‌اش نه گلوگاه صدا، که درگاه معرفت و عشق بود. هر نوای او صدای بی‌بدیلی بود که از ذات بی‌همتایش جان می‌گرفت و آسمان هنر این سرزمین را جان می‌بخشید و حال آوازش گره خورده به عشق و دلداگی بود و دگرگون می‌کرد احوال آدم را.

بر هیچ‌کس پوشیده نیست که استاد محمدرضا شجریان نه تنها با آثارش و تلاشی که برای حفظ میراث با ارزش موسیقی سنتی داشت، که با برخورداری از منش و بینشی شریف و اصیل نیز رد عمیقی بر آگاهی و وجدان جمعی جامعه  گذاشت و در تمام ابعاد زندگی سعی در فهم و نمود تعهدش نسبت به هنرش داشت. او باور داشت موسیقی دریچه اندیشه است و راهی به سوی کمال و ارزش عالی‌تر آن زمانی است که زبان حال مردم باشد و همگام و همراه حال آنان.

به‌واقع سخت است که بگوییم ما میزبان صفای وجودش بودیم یا او بود که ما را مهمان شب‌های روشن بی‌چراغ می‌کرد و مجال درک و دریافت هنر با برای ما میسر ساخت؛ و حقیقت آن است که «مدرسه هنر، مزرعه بلال نیست که هر سال محصول بهتری داشته باشد، در کواکب آسمان هم یکی می‌شود ستاره درخشان، الباقی سوسو می‌زنند» (از دیالوگ‌های فیلم ماندگار کمال‌الملک)

یگانگی محمدرضا شجریان در شخصیت و اثربخشی آوازش با انتخاب ابیاتی ناب و اصیل ستایش برترین شاعران و ادبیان را نیز برانگیخت، چنان‌که استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی در وصف ایشان سروده‌اند:

صدای توست جاده‌ای که می‌رود که می‌رود

به باغ اشتیاق جان وزان سحر برآورد

بخوان که از صدای تو در آسمان باغ ما

هزار قمری جوان دوباره پر برآورد

سفید شادی وطن صفیر نغمه‌های توست

بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد

 

یاد و حضورش همواره چون چراغی است در پهنای فرهنگ و هنر این سرزمین  و «آیین چراغ، خاموشی نیست» …

 

سمیه دقت‌دوست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

6 + 9 =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​