به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در عصر کنونی، تولیدات سینمایی سهم قابل توجهی در انتقال پیام دارد. اگرچه تئاتر و نمایش با کیفیت بسیار اثربخشتر است، ولی با توجه به مخاطب خاص حوزه نمایش، استقبال از آثار سینمایی بیشتر است. فیلم بهطور مستقیم با بهرهمندی از دو حواس شنوایی و بینایی که بالاترین دریافت دادهها را دارد، بیشترین انتقال مضامین را با خود به همراه آورده و دیدن آن میتواند بر لایههای روان تماشاگر تاثیرگذار باشد.
فیلم پرفروش «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی، شرح حالی بر رویارویی شمس و مولانا بهقدر کافی برای هر مخاطبی در عرصه هنر، ادبیات، اخلاق و عرفان، تاریخ، جامعهشناس، روانشناس و… میتواند جذاب باشد.
در این اثر سینمایی که محصول مشترک بازیگران ایران و ترکیه است، نقش مولانا به بازیگر شناخته شده پارسا پیروزفر و نقش شمس به بازیگر معروف شهاب حسینی داده شده است. دو نقش اصلی از پیام اصلی این فیلم با عنوان «مست عشق».
از منظر تماشاگری با حداقل آشنایی به دانش شخصیتشناسی انیاگرام، در همان دقایق آغازین نقش ضعیف مولانا بسیار موجب تاثر بود! با توجه بر منابع تاریخی و ادبی حاصل از ابیات و اشعار مولانا، او شخصیتی با تیپ شخصیتی هنرمند یا تیپ ۴ انیاگرام است که در طول زندگی با همه بهرهمندی از بال پژوهش و تحقیق ۵ خودش، دغدغه معناگرا و اصالتگرایی در این تیپ شخصیتی بارز است.
این نگاه معناگرا و طالب حق و حقیقت بر ذات خودش چنان در بیخودی از خود قرار میگیرد و طالب آن عشق و معنا است که پارسا پیروزفر در نقش مولانا بسیار اندک و ناچیز این نقش را بازی کرده است. اگر دیالوگها برداشته میشد چه بسا حرفی دیگر هم نبود! همچنین نقش شمس با بازیگری شهاب حسینی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
بیشک بر هر نویسنده سناریست و کارگردان پوشیده نیست که باید ایفای نقش در درکی جامع از ایفای نقش توسط خود شخصیت بازیگر صورت بپذیرد. چنین هماهنگی و هارمونی به متن سناریست و کارگردان برمیگردد. فیلم «مست عشق» در نگاه شخصیتپردازی بر دو نقش موثر در فرهنگ ادبی و عرفانی شمس و مولانا بسیار ضعیف است.
پرده سینما برای انتقال چنین مضامینی ارزشمند در عرصه فرهنگ و هنر ایرانی و شخصیتهای تاثیرگذار فرهنگ این سرزمین، نقش مهمی ایفا میکند. اما اگر در پردازش به چنین مشاهیری در فرهنگ معنوی و ادبی موفق نباشیم احتمال آسیب بر ریشهها محتمل هست.
مخاطب از فیلمی با عنوان «مست عشق» برای انتقال مفاهیم غنی از مضمون عشق ورای عشقهای زمینی تا ارتقای اعلا برآن، جز در چند صحنه بسیار ساده چون مواجهه شمس و کیمیا و اسکندر و مریم فراتر نمیرود و به یکباره مخاطب را در میان انبوهی از صحنههای پاره پاره به هم منعقد نشده در مقابل سماع قرار میدهد که اسکندر به آن دست پیدا کرد…!
با آرزوی توفیق روزافزون بر همه هنرمندان این عرصه، امید که تلاشها با حوصله و غنای بیشتر همراه شود.
مهشید رضویرضوانی، پژوهشگر، مدرس و مشاور انیاگرام