به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد، فرایند حکمرانی توسعهمحور، نه بهمنظور تحمیل اراده فرد یا گروه بر دیگری بلکه برای تسهیل ساحت اجتماعی زندگی افراد است. در واقع ملت، تشکیل دولت میدهند تا بتواند آنها را از گزند سختیها و دشواریهای قابل پیشبینی و پیشگیری، دور نگه دارد. دولت وظیفه دارد به مردم در راستای ارتقا و رشد سطح کیفی زندگی کمک کند بدون اینکه مانع آنها برای رسیدن به اهداف شخصیشان شود، بهنحوی که هیچ فرد یا گروهی، به تضییع حق دیگری نپردازد.
این وظیفه ذاتی دولت است، اما اگر فرد یا گروهی با جلب نظر ملت به قدرت رسیدند و بهبهانه حفظ نظم و امنیت، اقدام به سرکوب ملت نمودند، آیا باید همچنان عنوان دولت را برای آنها مناسب دانست؟
مشروعیت دولت به نظر ملت بستگی دارد، و وجود دولتی سرکوبگر که صرفا با تفکر تحمیل اراده خویش بر ملت به پیش میرود، قطعا هیچ فایدهای برای ملت ندارد، پس با خروج دولت از ناحیه مشروعیت، بهنظر میرسد کار دولت تمام شود، اما اینطور نیست!
دو ابزار قوی برای مشروعیتبخشی، یکی پروپاگاندا و دیگری نظارت پلیسی است. اولی به تحمیق گروههای ملت میپردازد و دومی به تهدید و ارعاب کل ملت تحت عناوین متفاوت. اما تمام وجوه دولت، محدود به ارتباط با عموم نیست، بلکه خواص نیز نقش عمدهای در مشروعیت بخشیدن به دولت حاکم دارند. به همین دلیل ابزار سومی به نام ارتباطگیری با خواص وجود دارد: خواص سیاسی، خواص اقتصادی، خواص فرهنگی و خواص اجتماعی.
پروژه «شعبان جعفری» از همین نوع سوم است. او بهعنوان صاحب منصب در بین گروهی از مردم، با امتیازاتی که گروههای پرنفوذ سیاسی به او دادند، توانست جایگاه خود را در بین مردم تهران ارتقا دهد. نقشآفرینی او در روز ۲۸ خرداد ۱۳۳۲ و به میدان آوردن اراذل و اوباش در میدان بهعنوان نیروهای خیابانی معترض به سیاستهای دکتر مصدق، نشان از نفوذ او در تهران داشت. پس از آن نیز با کنار گذاشته شدن دکتر مصدق و روی کار آمدن تیمسار زاهدی، بیشتر مشخص شد که ارتباطات او بهعنوان یکی از خواص اجتماعی چگونه بوده است!
وجود «شعبان جعفری»ها برای پیروزی عریان جناحهای حاکم بر یکدیگر، آنقدر مهم است که قدرتطلبان بهسادگی از کنار آن نمیگذرند. لشکرکشی خیابانی در جامعهای که فرهنگ اقتدارگرایی در آن موج میزند و اساسا کاریزما یکی از مهمترین منابع قدرت به حساب میآید، وجود «شعبان جعفری»ها را برای تثبیت قدرت ضروریتر میکند. در چنین جامعهای که دولت با تکیه بر فرهنگ عدم قانونگرایی باید به تثبیت خود اقدام کند، در مواقع بحرانی با کمک نیروهای خیابانی خود به لشکرکشیهایی دست میزند که عوام به دلیل ناآگاهی و تحمیق و خواص به دلیل فایده و تطمیع در آن حضور پررنگ و جدی دارند، و در همین حال مخالفان بهخاطر برخوردهای پلیسی و تهدید، احتمال حضور کمرنگتری در مقابل آنها دارند.
سهگانه تحمیق، تهدید و تطمیع مهمترین سهگانه برای استقرار و تثبیت و توسعه قدرت دولت است، حالآنکه برحسب فرهنگ جاری در جامعه، بهاشکال مختلف از این تاکتیکها استفاده میشود.
شاید برای اینکه دیگر «شعبان جعفری» در تاریخ ایران تکرار نشود، نیاز به آگاهسازی باشد تا نهتنها ابزار تحمیق (حداقل به سادگی) کارساز نباشد، بلکه امثال او نتوانند جزو خواص جامعه محسوب شوند، و همچنین دکتر مصدقها با هزینه کمتری سیاستهای خود را پیش ببرند تا توسعه روزافزون در کشور حاصل شود.
محمدکاظم جاوید