loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

طنز ما تلخ شد!

فهرست مطالب

 

خنده‌هامون به تلخی برگشت!

 

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد: یادداشتی از یک متن در کانالی جامعه‌شناسی برداشته و عین آن را برای باب کلام خود قرار می‌دهم؛

​​«دریافت‌های میلیاردی مهران مدیری و احسان علیخانی از موسسه ثامن‌الحجج

پرونده تخلفات موسسه ثامن‌الحجج موارد عجیبی دارد که دو مورد آن پرداخت میلیاردی به دو مجری سیماست. بنابراین گزارش در تاریخ ۹۱/۱۲/۱۴ و ۹۲/۷/۴، موسسه ثامن‌الحجج دو مبلغ ۱۸۰ میلیون‌تومانی و ۴۰۰ میلیون‌تومانی را به حساب مهران مدیری مجری دورهمی واریز می‌کند و عنوانی که روبه‌روی این اعداد در توضیح دلیل وجه ذکر شده، یک کلمه است؛ هدیه. اما رقم هدیه‌ای که نامبرده به‌عنوان هدیه دریافت کرده، در مقابل تسهیلات دریافتی او از ثامن‌الحجج تقریبا ناچیز است.

مهران مدیری از موسسه ثامن‌الحجج یک وام دو میلیارد ‌و ۹۰۰ میلیون‌ تومانی دریافت کرده که تنها ۸۰۰ میلیون تومان آن را بازگردانده است که البته این رقم بازگشتی را از هدیه دریافتی (۵۸۰ میلیون تومان) کم کنیم، به عدد ۲۲۰ میلیون تومان می‌رسیم که در واقع از جیب ایشان خرج شده و در مقابل دو میلیارد‌و ۷۸۰ میلیون تومان را در حساب خود نگه داشته است.

ثامن‌الحجج به مجری معروف دیگر تلویزیون احسان علیخانی هم بی‌توجه نبوده و به حساب او هم سه میلیارد تومان در قالب هزینه تبلیغات واریز کرده است».

منبع: روزنامه شرق

فردین علیخواه

 

این خبر از دکترعلیخواه و روزنامه شرق و همزمان پخش آن از سایر خبرگزاری‌ها، قطعا تلخی بر لبان هر یک از ما نشاند. ما که برخی از شب‌ها در کنار خانواده خود، امیدوارانه به تماشای تنها برنامه طنز دلپذیری می‌نشستیم تا با این شیوه مرهمی بر زخم‌های خود بگذاریم. روشی که با این وسیله می‌توانستیم کمی از آزردگی‌های ذهنی و روحی خود کم کنیم و گویی کسی درد ما را بازگو می‌کند و به گوش مسئولین امر می‌رساند. و هم با این شیوه انسی در روابط خانوادگی ایجاد کنیم و در کنار یکدیگر به نشاط سپری کنیم.

هر یک از ما به‌خوبی به‌یاد دارد که چگونه فرزندان‌مان با استفاده از الگوهای کلامی و رفتاری بازیگران و شرکت‌کنندگان در برنامه‌ها و سریال‌های «ساعت خوش»، «پاورچین»، «جنگ ۷۷»، «پلاک ۱۴»، «نقطه‌چین»، «شب‌های برره»، «باغ مظفر»، «نود شب»، «مرد هزارچهره»، «مرد دوهزارچهره»، «قهوه تلخ»، «ببخشید شما»، «ویلای من»، «شوخی کردم» و «در حاشیه»، استفاده می‌کردند تا به‌نحوی خود نمایشی دیگر برای هم‌سالان و دوستان خود باشند.

هنوز طعم شیرین تکیه‌کلام‌های دانش‌آموزان در برخورد با هم باقی است که این خبر تکان‌دهنده، این اطمینان بر حداقل شادی‌ها را نیز از ما گرفت.

در این شرایط موجود و در کنار فشارهای اقتصادی و اضطراب‌های هر روزه، جای نشاط و شادی کجاست؟! آیا نسبت به شادی و نشاطی که بتوان ایجاد کرد، جایی بر اهمیت از دست دادن آن لحاظ می‌شود؟

به‌یاد جمله‌ای از جامعه‌شناسی افتادم که می‌گفت، مردم ایران واقعا نجیب هستند!

 

دکترمهشید رضوی‌رضوانی


		

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − شانزده =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​