مستند افراد موفق دکتر بختیار ایجاد انگیزه در جوانان
قسمت سوم و پایانی
- شما چه منابعی را، به طور ویژه چه کتابها، فیلمها و چه نوع موسیقی را برای اقشار مختلف مردم پیشنهاد میکنید تا به درک بهتری از خودشان دست پیدا کنند؟
یکی از بهترین کتابها در این زمینه توسط غزالی نگاشته شده است. او کتابی به عربی با عنوان احیای علوم الدین نگاشت و پس از آن کتابی به زبان فارسی با عنوان کیمیای سعادت نگاشت. ما در انتشارات قاضی در شیکاگو ترجمه انگلیسی این کتاب را به چاپ رساندیم. از آنجایی که این کتاب در دو جلد و در هر حدود ۲۰۰ صفحه بود، بنابراین مشخص بود که برای خواننده ای که بخواهد در یک مرتبه آن را بخواند سنگین باشد، بنابراین نیاز بود تا فرمت آن را تغییر دهیم. از اینرو تصمیم گرفتیم تا آنرا در غالب کتابی تحت عنوان دموکراسینه کردن تربیت اسلامی در بیاوریم. از آنجا که غزالی شخصی بود با منطق بسیار قوی کتابش را به چهل بخش تقسیم کرده بود. ما هر بخش را به صورت کتابچهای ۳۲ صفحهای یا ۶۴ صفحهای در آوردیم و قیمت هر کتابچه هم خیلی معقول در آمد، در حدود چند دلار. هر کتابچه درباره مبحثی بود، برای مثال در باب توبه، در باب علاج دوستی دنیا، در باب امید و ترس. یکی از پرمخاطبترین این کتابچهها در باب خودشناسی و خداشناسی بود که در مقدمه کتاب اصلی قرار داشت. این کتاب یکی از بهترین آثاری است که از گذشته برای ما باقی مانده است. این مرد از اهالی طوس یا همان مشهد امروزی بود. نگارنده این کتاب الغزالی یا الطوسی نام دارد. او برای همه مسلمانان سخن میگوید. این کتاب در حوزه اخلاقیات است. او در این کتاب درباره فضایل سازنده و رذایل مخرب اخلاقی صحبت میکند. ما تصمیم گرفتیم تا هربخش را در غالب کتابچهای ارایه دهیم تا دانش آموزان بتوانند به عنوان کتاب درسی در هر مقطع از آن استفاده کنند. این کتاب به آنها تفکر انتقادی میآموزد، آن هم از طریق فرهنگ و بزرگان خودشان تا بتوانند به سوالات مربوط به مفهوم زندگی پاسخ دهند. دیگر کتاب مهم اخلاق ناصری از ناصرالدین طوسی است که میتوانید به شیوهای بسیار خلاقانه ارایه دهید. این کتاب فلسفی نیست، بلکه به طور مستقیم با حکمت عملی سروکار دارد. این کتاب با مسئله اخلاق سروکار دارد و به مسایل اقتصادی و سیاسی نمیپردازد، بلکه به طور مشخص به اخلاقیات میپردازد و موضوعاتی نظیر شفا را مورد توجه قرار میدهد و اینکه چگونه میتوانیم افراد بهتری شویم. همچنین میتوانید به ملاصدرا و کتاب سه اصل مراجعه کنید. او در این کتاب به موضوعاتی میپردازد که ما را از رسیدن به جنبه مثبت وجودمان و شناخت خودمان باز میدارند. آنچه فلاسفه و متفکران و روشنفکران بزرگ ما در گذشته بیان کردهاند و همچنین آنچه در قرآن بیان شده است و پیامبر و امامان نیز بیان داشتهاند، توجه به این نکته بوده است که خودت را بشناس و بدان که هستی و از کجا آمدهای؟ آنها سوالاتی هستند که اگر از خودت بپرسی و به آگاهی برسی آنگاه قادر خواهی بود با هر مسئلهای در زندگی کنار بیایی. پیشتر در این مورد صحبت کردیم که چگونه میتوانیم با غم و یا معضل اعتیاد و یا افسردگی کنار بیاییم. حال میخواهم تکرار کنم که این بستگی به شما دارد که چگونه با این مسایل کنار میآیید. برای مثال اگر من به عنوان مادر نتوانم خودم را جمع و جور کنم و تحت تاثیر غم و غصه قرار بگیرم، آن کودک هم تحت تاثیر رفتار من قرار خواهد گرفت. اما اگر من به عنوان بزرگتر مرگ را به عنوان بخشی از فرایند زندگی بپذیرم و آگاه باشیم که والدین ما زندگی خوبی داشتند و اشخاصی نیک بودند و البته دلمان برای آنها تنگ خواهد شد، ولی حداقل میدانیم که آنها نزد خداوند در جایی امن زندگی خوبی دارند، در اینصورت با غم و غصه بهتر کنار خواهیم آمد، تا اینکه احساساتی شویم و موهایمان را بکنیم و گریه کنیم. چون کودک این چیزها را خواهد آموخت. بنابراین ما الگوی فرزندانمان هستیم و بسیار مهم است که مراقب رفتارمان باشیم چراکه کودکان از رفتارمان میآموزند و نه آنچه به آنها میگوییم. متشکرم.
- به عنوان آخرین سوال، بسیاری از والدین در دنیای امروز مایلند که فرزندانشان افرادی مشهور و ثروتمند شوند. آنها دوست دارند فرزندشان پزشک و یا فوتبالیستی مشهور و یا مهندسی ثروتمند شوند. از طرف دیگر میدانیم که فرد مفیدی برای جامعه بودن در دنیای رو به توسعه امروز از اهمیت زیادی برخوردار است. شما چه ارزشهایی را معرفی میکنید تا والدین با آن ارزشها فرزندانشان را تربیت کنند تا فرد مفیدی برای جامعه شوند؟
بله، این سوال دشواری است که والدین در نقاط مختلف دنیا با آن مواجهند. برای مثال در جامعه آمریکا که برای سالها زندگی کردهام فزرندانی که که شاد و هماهنگ با محیط بودهاند و با جامعه در تعادل و توازن قرار داشتهاند، کسانی بودهاند که والدینشان از هر روز زندگیشان راضی بودهاند، چه اینکه پدر آنها مهندس، نجار، راننده کامیون و یا هر شغل دیگری داشته باشد، و مادرشان چه پرستار، پزشک و یا معلم باشد، از آنچه در زندگی هستند راضی و خشنودند و گلایه نمی کنند از اینکه برای مثال چرا ستاره سینما نیستند چون به نظرشان خیلی زیبا هستند و یا چرا فوتبالیست بزرگی در دنیا نیستند چون خیلی با استعداد هستند، ولی اقبال لازم را نداشتهاند و از این قبیل چیزها. بنابراین بازهم به والدین و رفتار آنها بستگی دارد تا کودکان گلایه نکنند که چرا پدرشان مشهورترین بازیکن فوتبال دنیا نیست و یا مادرشان زیباترین زن دنیا و یا ستاره سینما نیست، ولی هرجایی که قرار دارند خوشحال هستند و با هر تحصیلاتی که دارند به جامعه کمک میکنند و این همان کاری است که من هم دوست دارم با زندگیام بکنم. تمام این مطالبی که گفتم در مورد والدین ایرانی هم صادق است. اگر آنها هم از آنگونه که زندگی کردهاند خوشحال باشند، فرزندانشان هم خوشحال خواهند بود، اما پیش از هر چیز والدین چه در ایران باشند یا در آمریکا باید به فرزندانشان اجازه دهند آنچه بشوند که دوست دارند. نباید آنها را مجبور کنید که فوتبالیست مشهور و یا رقصنده یا بالرینی مشهور شوند. کودک باید خودش بخواهد تا به آن چیزها تبدیل شود. شاید لزوما کودک در آن کاری که میکند بهترین نباشد، ولی خوب باشد، چراکه شما را دیدهاست که در کارتان فرد خوب و مفیدی بودهاید و به دیگران کمک کردهاید و زندگی خوبی داشتهاید و از چیزی که هستید راضی هستید. هیچگاه آرزو نکردهاید که برای مثال اولین فردی باشید که روی ماه قدم گذاشتهاید. بنابراین همه چیز به این بستگی دارد که ما در مورد خودمان چه احساسی داریم. ولی اغلب چیزی که اتفاق میافتد آنست که والدین به چیزی که خواستهاند دست پیدا نکردهاند و از چیزی که هستند ناخشنودند و از اینرو فرزندان در رسانهها به دنبال افرادی میگردند که بخاطر چیزهای مختلف مشهور گشتهاند و برای مثال دیگر به دنبال پزشکی نمیروند که به روستایی در آفریقا رفتهاست و زندگیاش را به دیگران کمک کرده و در نهایت فقیر مرده است. من هنگامی که مشغول ترجمه کتاب فاطمه فاطمه است از دکتر علی شریعتی بودم به صحبتهایی از او برخوردم که در مورد سو استفاده غرب از زنان بود. مثلا از آنها در فروش محصولاتی نظیر خودرو و یا یخچال استفاده میشود. در آن میان چیزی بود که برای من بیدار کننده بود، چرا که تا به حال به آن برنخورده بودم و این مطلب بود که چرا ما چیزی از مادام کوری و یا بانوان دانشمند، معمار، پزشک و یا ریاضیدان نمیخوانیم. رسانهها بر روی جنبههای مثبت تمرکز نمیکنند بلکه بیشتر بر روی استثنائات تمرکز دارند تا سود بیشتری کنند. بنابراین اگر ما در جایی که قرار داریم خوشحال باشیم و گلایه نکنیم که میخواهیم بهترین باشیم و کمالگرا نباشیم -چراکه باید به خاطر داشته باشیم که این تنها خداوند است که کامل است و ما هرچقدر تلاش کنیم کامل نخواهیم شد- از اینرو کوکان نیز از آن چیزی که هستند و تصمیماتی که برای آینده خود میگیرند خشنود خواهند بود. همه اینها بستگی به این دارد که چگونه به آنها استدلال و تفکر انتقادی را بیاموزیم، چراکه والدین آنها نیز این شیوه تفکر را به آنها آموختهاند. شما چه در غرب باشید و یا شرق تحت تاثیر رسانههایی نظیر فیس بوک، تلویزیون و از این قبیل رسانهها هستید که از افرادی سخن میگویند که تبدیل به ستاره شدهاند و این ستارهها برای نسل جوان تبدیل به هدف میشوند، برای مثال زنی را به تصویر میکشند که ظاهرش را با بوتاکس تغییر میدهد و از ماتیکهای رنگارنگ استفاده میکند، به جای آنکه بر ابعاد درونی او تاکید کنند و نشان دهند که او تا چه حد دارای ویژگیهای معنوی است و تا چه حد به جامعه اش وابستگی دارد و تا چه حد به والدینش احترام میگذارد. بنابراین بسیاری از ارزشهای سنتی که جامعه به ما آموخته بود قدم به قدم در حال دور شدن از ما هستند، چراکه این ارزشها بهاندازه کافی به ما آموزش داده نمیشوند و ما به درستی خودمان را نمیشناسیم. بنابراین باید تاکید داشته باشیم که ما به عنوان انسان و عنوان یک فرد که هستیم؟ و هدفمان آن باشد که فردی عادل و منصف باشیم چه اینکه فوتبالیست باشیم یا یک بازیگر بزرگ، مهم آنست که خوشحال باشیم از اینکه میتوانیم به دیگران کمک کنیم و فرد عادل و منصفی باشیم.
اینها برخی از کارهایی هستند که انجام دادهام. آثارم با کتابی شروع شد که با همسر سابقم نادر اردلان نگاشتم با عنوان حس وحدت، سنت عرفان در معماری ایرانی که توسط انتشارات دانشگاه شیکاگو به چاپ رسید و به فارسی هم ترجمه شد که متاسفانه در حال حاضر در کنارم موجود نیست. بعد از آن به تألیف آثاری پرداختم، از جمله کتاب صوفی: اظهاراتی در طریقت عرفان که در لندن به چاپ رسید. پس از آن اقدام به ترجمه برخی آثار کردم. این کتاب یکی از جمله کارهای بااهمیتی بود که انجام دادم. این کتاب ترجمه قانون طب از بوعلی سینا است. این مجموعه شامل ۵۰۰۰ صفحه است با ضمایم کامل که در پایان هر فصل آورده شده. به مدت هزار سال بود که این کتاب به انگلیسی ترجمه نشده بود و ده سال زمان برد تا این کتاب ترجمه شد و توسط انتشارات قاضی در شیکاگو به چاپ رسید. این هم ترجمهای از قرآن است که میتوانید در یک طرف ترجمه انگلیسی و در طرف دیگر متن عربی آن را ببینید که به شکلی آیینهگون روبروی هم قرار دارند و یادگیری زبان عربی را آسان میکند. پس از آن کتاب معجم المفرس یا فهرست الفبابی لغات عربی قرآن عظیم را نگارش کردم و پس از آن بود که موفق شدم مجموعه تفکر انتقادی و قرآن زمانبندی شده در زندگانی پیامبر را به رشته تحریر درآورم. این مجموعهای ۳۰ جلدی است و به عنوان نمونه جلد ۲۰ و ۳۰ را اینجا آوردهام. این مجموعه با مؤلفه تفکر انتقادی آغاز میشود و سپس بخش قرآنی و پس از آن تفسیر آغاز میشود. پس از آن پیشنهاداتی برای معلمان ارایه میشود تا سوالاتی را از دانش آموزان بپرسند و آنها را مورد ارزیابی قرار دهند. هر ۲۴ درس این کتاب به یکی از ۲۳ماه واندی از دوران نزول قرآن بر پیامبر باز میگردد. درسهای ۲۵ تا ۲۸ به زندگانی سایر پیامبران باز میگردد که در کتابهای مجزا گنجاندهام. بنابراین ۲۴ جلد اول دقیقاٌ مطالبی هستند که بر پیامبر (حضرت محمد) نازل شدهاند و دیگر جلدها به حضرت موسی و عیسی و سایرین اختصاص دارد و جلد ۲۹ به زندگانی پیامبر تا زمان نزول قرآن اختصاص دارد و جلد ۳۰ راهنمای معلمان است. من پیشتر اشاره کردم که والدین ما هفت فرزند، دایم در رفت و آمد بودند. بنابراین من تصمیم گرفتم که ۱۵۰۰۰ صفحه نامهای را که میان پدر و مادرم رد و بدل شده بود گردآوری کنم و این یکی از جلدهای آنست. نامههای پدر من در دو جلد به چاپ رسید. این جلد اول آنست که نامههای پدرم ابوالقاسم بختیار است، اولین ایرانی که تحصیلات دانشگاهی پزشکی را در سال ۱۹۲۶ در ایالات متحده به پایان رساند و سپس به ایران بازگشت. این یکی از ۳۰ جلدی است که اینجا به شما نشان میدهم. من کارهای زیادی در حوزه ۹ گانه ایرانی انجام دادهام. در آمریکا آنرا اناگرام صوفی مینامند. این دانش از سنت اسلامی بیرون آمده است که در غرب به این موضوع توجه نمیکنند، ولی در حقیقت ریشههای آن به ایران باز میگردد. در ایران موسسه فرهنگی هنری ماه شید خرد این کتابی را که در دست دارم به فارسی ترجمه کرده است و حال در کار بر روی این سه جلد است با عنوان آیین جوانمردی و ما به تازگی ترجمه آنرا آغاز کردهایم. من در مورد مقوله ۹ گانه ایرانی در آثار جلاالدین رومی (مولوی) و شاهکار او مثنوی در جلد یک داستانی یافتم که به صورت گفتگوی میان یک زن و شوهر است که نمونه ای از یک روش پویای روانشناسی در زمان مولوی است. همچنین من روانشناسی غزالی و ابن سینا را نگاشتهام. همچنین آخرین اثر من روانشناسی قرآنی است که با مطالعه فلسفه آغاز میگردد و برپایه فلسفه ملاصدرا قرار گرفته است و روانشناسی قرآنی نوعی کتاب درسی درباب روانشناسی محسوب میشود که از فلسفه نیز بهره میگیرد و در نگاه سنتی همان علم نفس است و به تعبیر امروزی ما از روانشناسی میرسد.