loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خلقیات و منش ایرانیان / قسمت دوم

منش ایرانیان

فهرست مطالب

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد، در مقاله قبل خلقیات و منش ایرانیان مقدمه کوتاهی داشتیم در این باره که ما ناخواسته در زندگی و روابط اجتماعی درگیر قضاوت درباره یکدیگر می‌شویم که این موضوع اجتناب‌ناپذیر و البته مهم است و همواره دلایلی برای رد یا قبول‌شان نیز داریم.

سعی ما بر این است که این بحث را به‌نحوی دنبال کنیم که به اجتماعی هر چند ساده برسیم.

وقتی بحث درباره ویژگی‌های ایرانیان است معمولا با چند مفهوم روبه‌رو می‌شویم. گاهی این ویژگی‌ها در قالب و مفهوم «هویت» مطرح می‌شود و گاهی نیز به‌عنوان شخصیت. در این قالب‌ها برای توصیف یک ملت، یک‌سری ویژگی‌هایی درباره خلقیات، شخصیت، هویت و یا منش آن‌ها می‌شناسیم. اما این‌ها چه فرقی با هم دارند؟

این مفاهیم بسته به حوزه‌هایی که یک محقق بررسی می‌کند قابل بحث هستند به‌طوری که در حوزه‌های جامعه‌شناسی، روان‌شناسی یا روان‌شناسی اجتماعی و یا در حوزه انسان‌شناسی و مردم‌شناسی قابل بحث و بررسی است.

این مفاهیم در عین این‌که به یکدیگر نزدیک هستند و وجوه مشترکی با هم دارند اما همچنان از نقطه‌نظرهایی باهم تفاوت دارند.

برای بررسی این مفاهیم از واژه شخصیت شروع می‌کنیم.

در شناخت از واژه «شخصیت» آن چیزی که همه محققان این حوزه در آن اتفاق‌نظر دارند این است از زمانی که به‌طور مشخص در حوزه‌های علمی مورد استفاده قرار گرفته است که در بحث‌های روان‌شناسی نگاه به فرد مورد توجه قرار داشت و «شخصیت» به‌طور جدی مطرح شد.

وقتی می‌خواهیم این واژه را به‌طور علمی بکار ببریم معمولا نگاهی روان‌شناسانه پشت آن وجود دارد اما بدین معنا نیست که دیگران نمی‌توانند از آن استفاده کنند.

در تعریف واژه شخصیت در حوزه روان‌شناسی به‌طور خیلی مشخص در کتاب «نظریه‌های شخصیت» نوشته جس فیست، گری گوری فیست و تامی آن رابرزت آمده است: «شخصیت عبارت است از الگوی نسبتا پایدار صفات، گرایش‌ها و ویژگی‌هایی که تا اندازه‌ای به رفتار فرد دوام می‌بخشد».

در واقع این صفات و گرایش‌ها در طول زمان و با تداوم رفتار در موقعیت‌های گوناگون به‌وجود آمده است.

پس در این نگاه، مفهوم شخصیت برمی‌گردد به ویژگی‌ها، خصوصیات، رفتارها، علائق، انگیزه‌ها و هر آن چیزی که در فرد هست و آن فرد ممکن است در آن‌ها با افراد دیگر مشترک باشد اما در این فرد به‌نحوی است که می‌تواند او را از دیگران متمایز کند.

مثلا اگر شخصی ویژگی‌های شخصیتی مشترکی با شخص دیگری داشته باشد، هم‌چنان با آن شخص متفاوت و متمایز است و هیچ‌گاه ویژگی‌های مشترک باعث نمی‌شود بتوان دو فرد را به یک شکل توصیف کرد.

ما اگرچه واژه شخصیت را به کار می‌بریم اما معمولا ویژگی‌های شخصیتی به‌دلیل ثبات و دوامی که مدت زیادی دارد هر فرد را از افراد دیگر جدا می‌کند.

در واژه «شخصیت ایرانی‌ها» نیز ما به بخشی از خصوصیات و ویژگی‌هایی که همیشه در ایرانی‌ها وجود داشته و دیدیم اشاره می‌کنیم که درون همه ایرانی‌ها ممکن است این ویژگی‌ها به‌طور مداوم و معمول دیده شده باشد و به‌واسطه آن‌ها ایرانی‌ها را از سایر ملل جدا می‌کند.

ویژگی‌های شخصیتی در افراد ثابت نیستند و می‌توانند تغییر کنند. در نگاه انیاگرام نیز می‌بینیم که به‌عنوان مثال، یک فرد با یک تیپ شخصیتی با فرد دیگری با همان تیپ شخصیتی متفاوت باشد.

در سطح وسیع‌تر نیز وقتی می‌خواهیم مفهوم شخصیت را به یک جامعه اطلاق کنیم باز سیال است که این بدان معناست که یک ویژگی حتی در درون خود یک جامعه نیز می‌تواند در بخش‌های مختلف متفاوت دیده شود.

 

ادامه دارد

مهشید رضوی رضوانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − پانزده =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​