به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد، دانش یا بینش یکی از بزرگترین دلمشغولیهای والدین، تربیت صحیح فرزندانشان است.
در روزگار کنونی این والدین شروع بهکسب دانش به طرق مختلف میکنند و گاهی شروع به آموزش به اطرافیان یا والدین دیگر؛ اما چیزی که متخصصان را به تفکر واداشته این است که چرا با وجود این همه دغدغه یادگیری دانش و کسب نظریههای تربیتی کودکان ما به فضیلت نهایی پرورش نائل نمیشوند و روزبهروز جامعه علمی جهانی در حوزه روانپزشکی کودک و نوجوان، اختلالات جدیدی را در منابع علمی عنوان میکنند یا آمار اختلالات هر روز بیشتر گزارش میشود.
پس این کسب دانش چه نتایجی را برای ما داشته است؟
چرا جامعه، والدین، کودکان و نوجوان این عصر ناراضی هستند؟
و چرا از سرزندگی لازم برخوردار نیستند؟
و چرا گاهی برخی روابط به قهقرا میرود؟ و…
برای پاسخگویی به این سئوالات لازم است ابتدا دانش را تعریف کنیم و بهره این دانش را ارزیابی کنیم:
دانش چیست؟
دانش به مجموعهای از اطلاعاتی گفته میشود که از دادهها به دست میآید.
دادهها حقایقی هستند که از طریق مشاهده و تحقیق به دست میآیند.
مواد خامی که هنوز پردازش نشدهاند مانند تاریخ تولد کودک شما.
اطلاعات، دادههای پردازش شده و حقایقی با مفهوم هستند که به توصیف و تعریف دادهها میپردازند و توسط گیرنده پیام درک و تفسیر میشوند؛ مانند محاسبه سن کودک شما بر اساس تاریخ تولد او و قراردادن او در گروه کودک یا نوجوان.
امروزه در منابع علمی معتبر دانش را بهعنوان آمیختهای از نظرات تجربیات، تئوریها، الگوها، مهارت و سرمایههای اطلاعاتی تعریف میکنند.
بهعنوان نمونه دانش فرزندپروری به مجموعه اطلاعاتی است که یک متخصص با رویکرد علمی خاص جمعآوری کرده است و بهعنوان الگویی عملی برای بهرهوری والدین و پرورش بهتر فرزندانشان در اختیار آنها قرار داده است.
با این مسیر پر و پیچ و خم و پر زحمت تدوین دانش و به کارگیری آن توسط والدین، مقصود اصلی یعنی تربیت کودکان مجهز به مهارتهای دهگانه زندگی با سلامت روان حاصل نمیگیرد پس مشکل اساسی چیست؟
آیا نقصانی وجود دارد؟
لازم است با صراحت از نظریهپردازان و متخصصان این علم برای پیمودن این مسیر تشکر شود و این مطلب عنوان شود که این مسیر کاملا صحیح و علمی بوده است اما هنوز کامل نشده است.
پرداختن به دانش صرف در پرورش انسان نتیجهای جز بنبست نیست و هدف اصلی و انسانسازی رخ نخواهد داد.
اما مسیر با واژه بینش ادامه مییابد، بینش در برگیرنده مبانی، اصول و الگوی اولیه برای فهم و به کارگیری دانش مناسب برای یک منظور خاص یا معین است.
دانشی که از تجربههای شخصی یا تخصصی به وجود آمده است؛ یک دانش تک ذهنی است که لازم است به بینش میان ذهنیتی تبدیل شود.
اینجاست که لازم است که ذهن، از خود بگذرد و دیگر خود را نبیند بلکه دیگری را ببیند.
این مرحله در خودسازی سختترین مرحله است و لازمه اساسی فرزندپروری است.
این دانش وقتی میتواند دیگران را ببیند که با حلم آمیخته شود و اینجاست که یک والد با صبر کودک خود را در دانش و ذهن خود راه میدهد و این حلم و بردباری براساس تواضع بهوجود میآید چون والد فروتنی را بهکار میگیرد، از آزادی و فردگرایی میگذرد و نهایت به فهم متقابل یا همدلی میرسد.
اینجاست که والد از کل خصوصیاتی شخصیتی خود، آرزوها و اهداف خود میگذرد و خود را جزیی منفک از کودک خود میپندارد و کودک خود را براساس استعدادهای خود او پرورش میدهد و این مسیر سخت پیمودن فقط با بینش اتفاق میافتد و در نهایت به مقام حکمت وارد میشود.
حکمت بینش محور است که این حکمت را میتوان از دانش انیاگرام به دست آورد.
حکمت انیاگرام به والدین کمک میکند تا مهمترین و سنگینترین گام در فرزندپروری را بردارند؛ یعنی از خود بگذرند و کودک را برای خودش تربیت کنند.
دانش انیاگرام مسیر پیمودن دانش به بینش با حلم و تواضع و نائل شدن به خرد فرزندپروری را برای والدین سهل مینماید.
پس جواب چراهای ما برای محقق نشدن اهداف مجهز شدن به دانش و خرد انیاگرام است و بهره این حکمت سرشار و انسانساز است.
دکتر زهره نصیری