به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: جایگاههای شغلی نیاز به افرادی دارد که بتوانند وظایف مربوط به آن را به خوبی انجام دهند و هر چه این توانایی بیشتر باشد، شایستگی فرد برای آن جایگاه بیشتر از قبل، مشخص میشود، اما آیا ما اجازه داریم با صرف ابراز توانایی، یا بزرگنمایی در تواناییهای خود، جایگاهی را تصاحب کنیم؟ هر چند با هر روشی و هر کیفیتی از عهده وظایف –کم یا زیاد- برآییم؟
تفاوت گفتار تا رفتار
آنچه برای افراد مهم است، نقش اجتماعی موثر است، بهنحوی که این نقش در نهایت برای خودشان یا اجتماع اثرگذار باشد. اساسا داشتن نقش اجتماعی بهمعنای پویایی زندگی و افزایش قدرت فرد در پیشبرد اهداف و برآورده کردن نیازهایش تلقی میشود. اما برای کسب نقش اجتماعی موثر، چه تواناییهایی باید داشت؟ با توجه به زمینه کاری، ویژگیها و تواناییهای متفاوت لازم است، اما قطعا فردی که هنوز خود را بهدرستی نشاخته است، برای بهدست آوردن نقش اجتماعی موثر به مشکلات زیادی برخورد میکند، و اگر «عدم خودشناسی» خود را انکار کند دچار بحران میشود. کسی که خودش را نمیشناسد، تواناییها و استعدادهای ذاتیاش را هم نمیشناسد، نمیداند بر روی چه موضوعی باید تمرکز کند، چه نقاط ضعفی دارد که باید تقویت کند، و درعینحال خودش را با پیامهای والدی خطاب میکند که: «چرا در فلان زمینه شایستگی نداری؟» یا «باید از عهده این وظیفه به هر قیمتی برآیی» و عباراتی از این دست که مدام با خود تکرار میکند. در این شرایط، صرفا شانس به کمک فرد میآید: اگر ذاتا تواناییهای لازم برای انتظارات اجتماعی پیرامونی را داشته باشد، پس جنگندگی خوبی از خود نشان داده است! اما اگر این تواناییها را نداشت، باید حلقه تکرار سرکوبی ناشی از پیامهای والدی را تحمل کند. اساسا عدم توانمندی از یکسو و انتظارات اجتماعی از سوی دیگر، بهشرطی که این دو با همدیگر تطابق نداشته باشند، میتواند پدیده شارلاتانیسم را پدیدار نماید.
- کاسبی که استعداد هنریاش و استعداد زیباییشناسیاش به مراتب بیش از تواناییهای مورد نیاز برای کسبوکار است اما به اجبار و انتظار محیط اجتماعیاش خود را بهعنوان کاسب به دیگران معرفی میکند، در نتیجه فقط سرمایه سرمایهگذار را از بین میبرد. (فارغ از اینکه خودش یا دیگری سرمایهگذار باشد)
- نقاشی که با استعداد هنری بسیار کم، با نمونهبرداری از آثار دیگران خود را بهعنوان هنرمندی بزرگ به دیگران معرفی میکند، تا بتواند به کسب درآمد در این حوزه بپردازد یا اعتباری کسب کند، مخاطب خود را فریب میدهد.
- مشاوری که به مراجعاش بهعنوان بسته ۱۰۰ هزار تومانی یا ۲۰۰ هزار تومانی (بسته به میزان دریافتی حق مشاوره برای هر ساعت) نگاه میکند، در حالیکه مراجع نیاز به همدلی دارد.
- روحانیتی که با فروش بهشت در زمین به کسبوکار مشغول میشود.
- دانشمندی که برخلاف ادعایش، مبنی بر ساخت دستگاه فوقالعاده با کیفیت، سهامداران را فریب میدهد در حالیکه هیچ دستگاه با کیفیتی در کار نیست.
هر یک بهنوعی شارلاتانیسم دچار هستند.
شارلاتانیسم؛ از نظر تا عمل
آنچه نامطلوب است، گسترش این پدیده در حوزههای مختلف است بهنحوی که به تدریج تبدیل بهنوعی ارزش در فرهنگ عمومی میشود: «زرنگ بودن». این نشان از پسرفت فرهنگ عمومی دارد که شارلاتانیسم را در حوزه فضایل مورد مدح و تقدیر قرار دهد. ارائه توانمندیها موضوعی مهم است، اما اغراق یا بزرگنمایی در توانمندیها یا اساسا ادعای توانمندی در مهارتی که اصلا هیچ آشنایی با آن وجود ندارد، چه از نگاه عملگرایانه چه از نگاه اخلاقی قابل شماتت است. برای خروج از این اتفاق و تثبیت جایگاه صداقت و درستکاری، نهاد آموزش و نهاد قضایی هر دو باید فعالانه دست بهکار شوند و درعینحال، با استفاده از رسانههای آزاد، ناحیه امن برای شارلاتان های حوزههای مختلف در ابعاد کلان گرفته شود.
محمدکاظم جاوید