به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد، در مقاله «ما و دیگری» به اهمیت مفهوم «دیگری» و نسبت آن با من و ما توجه شد؛ و اینکه این «دیگری کیست و چگونه در فرایند فرهنگی شدن ما نقش میآفریند».
بهدرستی درک مفهوم دیگری که بدون هیچ فاصلهای از ما فهمیده میشود، درک مفهومی است که منجر بهاهمیت و ضرورت فهم ما از دیگری میشود. ضرورتی که موجب ساختن من، جامعه و تاریخ ما میشود. مفهومی که اهمیت خود را در بیان موضوع فرهنگی شدن از منظر علوم اجتماعی یا بهتعبیر روانشناسان در شکلگیری و رشد شخصیت نشان خواهد داد.
در میان همه نظریهپردازان متعدد در توجه و اهمیت این موضوع ژاک لکان نگاهی بین رشتهای در حوزه فرهنگ و روانشناسی دارد. او روانکاو و فیلسوف و جامعهشناسی است که در هر دو حوزه عمل میکند. بههمیندلیل لکان را یک پسا فرویدی یا پسا یونگی نیز میشناسند. (ایستوپ۱۳۹۲).
مشغله ذهنی و اصلی لکان از اوان جوانی در مفهوم «میل و خواهش» بود. او عناصر اولیه در این زمینه را از هگل وام میگیرد.
هگل «میل» را میل به دیگری تعریف میکند.
مضمون این جمله هگل در توجه به خواستهای در هر یک از موجودات بهویژه انسان است.
هگل معتقد است، «وجود انسانی صورت نمیبندد مگر به موجب آرزویی که موضوعش آرزوی دیگری باشد یعنی به موجب آرزوی شناخته شدن قدر خود از جانب دیگران. پس وجود انسانی صورت نمیبندد مگر آنکه دست کم دو آرزو از چنین آرزوهایی با هم روبهرو شوند.
چون هر یک از دو موجود برخوردار از چنین آرزویی است، در نتیجه آماده است که در طلب برآوردن آرزوی خود تا فرجام کار پیش رود، یعنی آماده است تا جان خود و در نتیجه، جان دیگری را بهخطر اندازد تا قدرتش از جانب دیگری شناخته شود و خویشتن را بهنام برترین ارزش بر دیگری تحمیل کند، برخورد آنان جز نبردی تا پای جان چیز دیگر نتواند بود». (هگل، ۱۳۷۸)
در این بیان هگل به اهمیت نقش دیگری بهنحوی توجه دارد که هر یک از طرفین یک رابطه در پی خواست و آرزویی که در سر دارند، بر آن هستند تا جان خود و مخاطبش را بهخطر بیندازد تا بتواند در این میان نهتنها به شناخت خود رسیده که ارزشمندی خودش را به دیگری بشناساند.
این نبردی است که همواره ادامه دارد و تا پای جان پیش میرود. کافی است به هرگونه ارتباطی در یک رابطه نظر بیندازیم و بهدرک مفهوم پر اهمیت «میل» برسیم؛
رابطهای میان دو دوست، یک زوج، فرزند و والدش تا نسبتی میان دو دولت!
البته این مفهوم حتی در میل فرد نسبت به هر مقصود و شی هم صادق است. همواره این میل در قالب یک محرک بیرونی در فرد موجب واکنش و رفتار او خواهد شد.
این محرکها اعم از اینکه درونی یا بیرون از فرد یا سوژه باشد، بهتعداد فراوان در شکلگیری شخصیت یا بهاصطلاح لکان در فرهنگی شدن فرد تاثیرگذار است. بهنحوی که هگل بهمفهوم میل میپردازد، این میل به کس دیگر و چیز دیگر چیست؟
میلی که در قالب محرکهایی وجود دارد، چیست و چه ضرورتی بر حضورشان وجود دارد؟ و چگونه در زندگی سوژه نقشآفرین میشوند؟ این دستاورد هگلی در آرا لکان و ژیژک از مفاهیم بنیانی و اساسی در نظریهشان است. این دیگری و میل به او از چه زمان در من خود را میشناساند یا بهتعبیری دیگر، من برآن خواهم بود تا خود را بشناسانم؟
دکتر مرجان خودی
دکتر مهشید رضویرضوانی
منابع:
- ایستوپ، آنتونی. (۱۳۹۲) ناخودآگاه. چاپ چهارم. ترجمه شیوا رویگریان. تهران: نشر مرکز.
- اسلاوی، ژیژک. (۱۳۸۸) کژ نگریستن، مازیار اسلامی، صالحی نجفی، تهران:رخداد.
- هگل، ویلهم فریدریش. (۱۳۸۸) مازیار اسلامی، صالح نجفی، تهران: رخداد نو.