به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشیدخرد: در سلسله مقالات مدیریت و انیاگرام قصد بر این است که به هر تیپ شخصیتی از دریچه مدیریت نگاه شود. پرسش اصلی این است: هر تیپ شخصیتی در جایگاه مدیریت چه رفتاری دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، باید به دو موضوع بهطور مشخص پرداخته شود: تیپهای شخصیتی و مفهوم مدیریت.
در این مقاله به عنوان بخش اول از سلسله مقالات « مدیریت و انیاگرام »، مفهوم مدیریت باید روشن شود. برای آشنایی با تیپهای شخصیتی لینک مربوطه در زیر قرار دارد.
تیپ ۱ – تیپ ۲ – تیپ ۳ – تیپ ۴ – تیپ ۵ – تیپ ۶ – تیپ ۷ – تیپ ۸ – تیپ ۹
ارائه میشود عبارت است از:
فرایند بهکارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل آنها بهمنظور دستیابی به اهداف سازمانی و براساس نظام ارزشی مورد قبول
اما شاید بتوان گفت، از دید لغوی مدیر به کسی میگوییم که یک مجموعه (سیستم)، بر محور تصمیمات او به کار خود ادامه میدهد. پس مدیریت یعنی پیش بردن مجموعه. اما پرسش اساسی این است: در چه مجموعهای و به چه روشی؟
هر مجموعه با یک هدف معین تشکیل شده است و حتما دارای بخشهایی است. هر بخش دارای هدفی است (که البته در راستای هدف اصلی تعریف شده است) و برای تحقق هدفاش احتمالا بخشهایی را دارد.
پس نتیجهای که میتوان از بحث اخیر داشت، اینکه هر مجموعهای دارای بخشها یا اجزایی است. مدیر باید از هدف هر بخش / جز آگاه باشد، و با توجه به هدف کلان مجموعه به آن(ها) تفویض اختیار کند. به بیان دیگر، روش مدیریت، این است که اجزا را بشناسد، هدف هر جز را بداند، و با توجه به هدف اصلی مجموعه در مورد هر جز تصمیم بگیرد.
در واقع مدیر باید توانایی شناسایی یک مجموعه، اهداف کلان آن، استراتژی کلان آن و تشخیص بخشهای مختلف از یکدیگر را داشته باشد و بتواند در صورت نیاز، اهداف جدیدی را ترسیم کند، استراتژی متناسب با هدف ارائه دهد و بخشبندی مجددی انجام دهد.
توجه: این مجموعه میتواند از دید انسانی در سطوح مختلف بررسی شود. از شخص تا یک جامعه.
در این مقاله در مورد مباحث تخصصی مدیریت بحث نمیشود، از جمله اینکه فرایند شناخت اجزا به چه ترتیب باشد و یا استراتژی با توجه به چه عواملی طراحی شود. هدفم بیشتر توضیح مفهوم مدیریت بود.
طی یک تحقیق بسیار معروف که توسط موسسه گالوپ انجام شد، و بهشکل یک کتاب با عنوان “First, Break All The Rules: What the World’s Greatest Managers Do Differently” به چاپ رسید، از ۸۰۰۰۰ نفر مدیر موفق مصاحبه انجام شد. یکی از نتایجی که حاصل شد، اهمیت شناخت افراد بود.
یک مدیر علاوهبر اینکه باید آگاهی کافی از خودش داشته باشد، بتواند اطرافیان خود را اعم از زیردستان، مدیران هم رده و مدیران بالادستی بشناسد تا بتواند بهخوبی با هر یک از آنها ارتباط موثر برقرار کند. باید حساسیتها و نقاط قوت و ضعف را بداند تا براساس آنها با افراد تعامل کند. یک مدیر با تمام افراد در هر جایگاه سازمانی (بالاتر – پایینتر – برابر) باید بتواند ارتباط موثری برقرار کند تا فرایندها بهینه و سریعتر پیش روند. اما چطور؟
مهمترین عامل در برقراری ارتباط موثر، شناخت شخصیت افراد است. با شناخت شخصیت افراد، میتوان نگرش، انگیزهها و عوامل تحریک آنها را شناخت. اگر از دریچه جایگاه مدیریت به موضوع بنگریم، شناخت این موارد بهخوبی به پیشبرد روابط در یک سازمان کمک میکند.
در این مقاله سعی بر ارائه دلایلی جهت تبیین علل شناخت شخصیت یک مدیر داشتم. اما سئوالاتی که طی مقالات آینده مدیریت و ایناگرام به آن پاسخ میدهم این است:
هر تیپ شخصیتی در جایگاه مدیریت چه رفتاری دارد؟
و شناخت نگرش، انگیزهها و عوامل تحریک سایرین برای هر تیپ شخصیتی به چه شکلی، مفید و موثر میافتد؟
محمدکاظم جاوید- مدرس انیاگرام