به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: کتاب «قدرت خواندن از سقراط تا توییتر» نوشته فرانک فوردی و ترجمه محمد معماریان است که توسط نشر ترجمان علوم انسانی، موضوع طرح یک مسئله ذهنی در حوزه فرهنگ شد.
فرانک فوردی در این کتاب چه می گوید؟
فرانک فوردی جامعهشناس مشهور مجارستانی، در کتاب «قدرت خواندن؛ از سقراط تا توییتر» روایتی تاریخی از خواندن و مخاطرات آن در هر دوره تاریخی ارائه میدهد.
او میگوید کلمات مکتوب، از خاستگاه قدیم خود تاکنون، هم بیانگر و هم تهدیدی علیه هنجارهای اخلاقی بودهاند و امروز، که هواداران سواد مکررا برای زوال عادت کتابخوانی سوگواری میکنند، عجیب بهنظر میرسد که در گذشتهای نه چندان دور درباره مخاطرات مطالعه بیملاحظه هشدار میدادند.
دلواپسیهای امروزی هم پیرامون اثر مضر فناوری دیجیتال و اینترنت بر سواد و افراد کتابخوان نابجاست. زیرا پرورش هویت فردی، از طریق مطالعه، امکانهای بیشماری برای رشد فردی فراهم میسازد.
بنابراین چالش فراروی جامعه امروز فرهنگی و سیاسی است، نه فناورانه. بهنظر او «خواننده بصیری که قادر به قضاوت مستقل است» باید ایدهآل فرهنگی امروز نیز باشد.
در بخشی از سخن ناشر آمده است:
امروزه در نظر اهل فرهنگ و اندیشه، افول کتابخوانی یکی از ملموسترین بحرانهای جامعه ماست. هر روز اخبار و آمار جدید و گاه مبالغهآمیزی درباره بحران کتابخوانی و در صد رو به کاهش کتابخوانها میشنویم. گاهی قیمت کتاب عامل روی گرداندن از کتابخوانی معرفی میشود و گاهی محتوای نامناسب کتابها، ترجمه و تالیفهای بد و شیوع رسانههای دیجیتال.
اما تامل درباره برخی سئوالها شاید نگاه ما را به خواندن و چالش اصلی آن تغییر دهد:
آیا میتوانیم تفاوت بارزی میان خواندن و نخواندن قائل شویم؟
آیا نخواندن، همیشه و در همه حال، آسیب است؟
آیا مشکل بسیاری از خوانندگان بالقوه نیست به جای راهنمایی مخاطبان با رویکردی هنجاری، اشتیاقی برای خواندن مطابق با نگرش شخصی در خوانندگان ایجاد کنیم؟
در مجموعه خواندن، به دنبال نشان دادن جنبههایی از این مسایل هستیم که در بحثهای امروزی ما کمرنگ هستند.
در بخشی از پیشگفتار این کتاب به قلم نویسنده آمده است:
مطالعه آگاهی بشر را دگرگون کرده و دنیا را تغییر داده است. فارغ از نقش آن در مقام یک رسانه قدرتمند ارتباطی و منبع لذت، دریچهای به سوی دانش درباره تقریبا همه چیزهای مبهم باز کرده است. در سراسر جهان انگلیسی ـ آمریکایی، خواندن را با سواد، اشتباه میگیرند.
سواد، مهارتی است برای رمزگشایی از متون مکتوب و در جامعه مدرن که چنین به ارتباطات تکیه دارد، باید این مهارت را داشت، اما خواندن فراتر از سواد است. در مطالعه با تفسیر و تخیل سروکار داریم؛ مطالعه یعنی دستاوردی فرهنگی که معنا از طریق آن بهدست میآید.
با خواندن بین خطوط خواننده میتواند تخیل و دانش خود را برای فهم متن پیش روی خود و دریافت معنایش به کار بگیرد. آنچه که در بیان این کتاب آمده است، این سئوال را به ذهن متبادر میکند، آیا خواندن و مطالعه بهنحوی که ایدهآل فرهنگ و دستاوردی فرهنگی است، همواره مقبول و پذیرفته است؟
بهراستی آنچه پیشتر در نیاکان ما به صورت انتقال دانش و حکمت جریان داشت، آیا صرفا با خواندن و مطالعه صورت میپذیرفت؟
امروز یکی از فاکتورهای بسیار ارزشمند در فهم متون، درکی شهودی و توام با تخیل است که شاید فرانک فوردی به آن اشاره میکند، حال آن که خواندن صرف افزودن انباری از دانش که به نیازهای عالی انسان پاسخ ندهد، میتواند آسیبزا باشد.
البته این نوشتار با دغدغه طرح این موضوع است که خواندن و مطالعه بهمثابه یک دستاورد فرهنگی مهم چگونه بر رشد و تعالی فرهنگی افراد آن جامعه نقشآفرین میتواند باشد، بهنحوی که میزان اطمینان و اعتماد افراد جامعه در سطح عام به نخبه و بالعکس را بیفزاید؟
امروز بیش از هر زمان نیازمندیم تا بتوانیم به دانش و آگاهی با اطمینان بیشتری بپردازیم.
هر چند آغاز آن با سواد همراه و به خواندن برسد، اما چیزی فراتر را نیازمندیم.
دکترمرجان خودی