به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: آیین رونمایی از کتاب نه گانه ایرانی با همکاری موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد، مجله فرهنگی هنری بخارا و خانه اندیشمندان علوم انسانی، در تالار حافظ واقع در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این مراسم که با حضور فرهیختگان و علاقهمندان به حوزه علوم انسانی برگزار شد؛ ابتدا علی دهباشی درباره اهمیت موضوع و تازگی این مبحث توضیحاتی ارائه دادند.
سپس دکترمهشید رضویرضوانی، بهعنوان مدیر موسسه و مترجم کتاب نه گانه ایرانی به بیان دیدگاههای خود در مورد «نهگانه ایرانی» پرداخت.
او با اشاره به پژوهشهای خود و این که چگونه، با «انیاگرام» و در پی آن، «نهگانه ایرانی» آشنا شده است، توضیحاتی ارائه داد.
دکتررضویرضوانی، با تاکید بر این که «نهگانه ایرانی» کمک میکند تا بسیاری از مباحث انسانی پاسخ داده شود، خاطر نشان کرد اساسا این نگاه، دارای رویکردی میان رشتهای است.
او اشاره کرد امروز بیش از هر زمان نیازمندیم علوم انسانی با نگاهی همدلانه برای سعادت انسان امروزی تلاش کند و افزود: «نهگانه ایرانی» تالیف دکترلاله بختیار معرف ۹ گونه یا ۹ مکان و جایگاه بر اندیشه و احساس و عمل انسانی است که در نماد کهن الگوی آن قرار دارد و ایرانی بودن آن وجه تمایزی است از مدل غربی آن به نام انیاگرام. در این الگوی ایرانی وجوه متنوعی از علوم مختلفی اعم از اخلاق، روانشناسی، عرفان و علوم اجتماعی و…مدنظر است و میتواند پاسخگوی حوزههای مختلفی در انسان باشد.
در این نشست، دکتررضویرضوانی، غربی شدن این علم را حاصل مطالعات گورجیف روسی دانست و افزود: انیاگرام امریکایی دانشی که اساتید این حوزه متفقالقول بر این باور هستند که پیشرفت شگرف آن در جامعه غربی و بهویژه امریکا و عمومی کردن آن مرهون تلاشهای گورجیف روسی است که البته بهصورت کاملتر این دانش را نزد صوفیان آموخت و خود او بر این موضوع صحه گذاشت. این جستوجوگر روسی بیش از دو دهه با سفر به تمدنهای کهنی چون مصر، بیتالمقدس، بابل، بینالنهرین و البته ایران با مردان بزرگی در آیینهای بزرگی آشنا شد که هر کدام به بیان شیوههای تربیت انسان مبنی بر سه قوه ادراکی در انسان اشاره کردهاند که بر دانش او افزود اما صورت کاملتر آن را در نزد صوفیان زمان وقت مییابد که طبق گفته یکی از شاگردانش بر او تکلیف میشود این دانش را به غرب برساند.گورجیف به یکی از شهرهای نزدیک پاریس میرود و بهعنوان راه چهارم نظامند به گسترش این دانش میپردازد.
پس از صحبتهای مدیر موسسه ماهشید خرد، فیلمی از دکترلاله بختیار مولف کتاب نه گانه ایرانی در شرحی کوتاه از زندگی خود و تحقیقاتش برای تالیف کتاب نه گانه ایرانی پخش شد.
او به توضیحات قابل توجهی از نهگانه ایرانی در این فیلم میپردازد و در انتها به مصداقی از داستان مثنوی در تایید نهگانه ایرانی اشاره میکند. (این فیلم را میتوانید در آرشیو فیلمهای موسسه مشاهده کنید).
در این نشست مقصود فراستخواه نیز به ارائه مباحثی در مورد کتاب نه گانه ایرانی و در مورد بحث «انیاگرام» پرداخت.
او گفت: انیاگرام یا نهگانه یک طرحواره برای فهم شخصیت انسان است. گورجیف و آسپنسکی، تحتتاثیر مفاهیم نقشبندیه سخن گفتهاند. صورتبندی انیاگرام معانی عرفانی داشت.
او ادامه داد: مردمان در خوابند و وقتی که میمیرند بیدار میشوند و در گیر و دار مصرف بیشتر و تولید بیشترند و در این بین حیات معنوی ماست که فرسوده میشود. لذا ما ربط عمیق خود با هستی را از دست میدهیم.
فراستخواه افزود: زیمل در حیات ذهن و کلانشهر توضیح میدهد که ذهن مردم این روزگار به سبب درگیریهای روزمره آن آرامش و هوشیاری معنوی و ذهن آگاهی را از دست میدهد و ذهن سرشار به ذهن انبار استحاله پیدا میکند.
او گفت: مفهوم انیاگرام از گرجستان تا امریکای لاتین رفت و توسط امثال نارنجو در دلتنگیهای انسان مدرن دنبال شد و در نهایت به بازار اوقات فراغت امریکا وارد شد. از آنجا رونق گرفت و تا درون دانشگاهها نفوذ کرد و کتاب هلن پالمر در نیویورک پرفروش شد.
فراستخواه ادامه داد: فهمیدن خود و فهمیدن دیگری، صلح با خود و صلح با هستی و صلح با دیگران اصل قضیه همین است.
او افزود: ریسو و هادسون انیاگرام را راهنماهایی عملی برای تیپهای شخصیتی کردند و ۹گانه بهوجود آمد. نهگانه یک سازه برای توضیح شخصیت است. این سازه سه مولفه اصلی دارد که شخصیت آدمی با این سه شکل میگیرد. مادی، عاطفی و شناختی یا غریزه، احساس و اندیشه این سه مولفه است و همه ما ترکیبی از این سه هستیم. ترکیبات این سه ۹ تیپ شخصیتی ایجاد میکند.
مقصود فراستخواه گفت: مثلا کمالگرا، دستودل باز، توفیقطلب، هنرمند، پرسشگر، و… از جمله از ۹ تیپ است. هر یک از این ۹ تیپ میتواند موهبتی برای زیستن انسان باشد.
او ادامه داد: ما باید خود و دیگری را همانطور که هستیم بپذیریم و بعد شروع به گفتوگو کنیم و نیمهگمشده خود را در دیگران جستوجو کنیم. همه از یک وحدتی آمدهایم و کثرت پیدا کردهایم و میتوانیم به آن وحدت برگردیم. میتوانیم در یک وحدتی سکنی بگیریم و با خود و دیگران صلح کنیم.
فراستخواه افزود: به عقیده من ۵ جریان اصلی برای توضیح انیاگرام وجود دارد. اول راه مشاهده و روانشناسانه، دوم راه جامعهشناسانه، سوم تعلیم و تربیت، چهارم سنت فتوت ایرانی و پنجم سنت و حکمت و عرفان ایرانی است. کتاب دکترلاله بختیار جز مسیرهای چهارم و پنجم است.
او ادامه داد: نویسنده اول سنت را تعریف میکند که دیگر رسوم گذشته نیست بلکه سنت خزائن اسرار و گنجینه معانی و نمادهاست و برای روی آوردن به سنت باید از زبان نشانهها استفاده شود.
مقصود فراستخواه گفت: اولین نشانه در دایره هستی آن نقطه و مرکز است که نقطه صفر است که در این نقطه هستی با نیستی دیوار به دیوار میشود. پس ابتدا باید صفر شویم یعنی غرق در عدم شویم. انسان مدرن در اینجا دلتنگی بازگشت به اصل دارد.
او ادامه داد: این بهمعنای نفی زندگی و پیشرفت نیست بلکه به معنی دور و پیشرفت است. اینجا زمان دوری با زمان پیشرفت آشنا میشود و دعواهای شرق و غرب باید خاتمه پیدا کند. دایره هستی را میپذیریم اما چشم به مرکز میدوزیم.
فراستخواه افزود: ابتدا باید روزنی در این عالم کثرت ایجاد کرد تا به آن وحدت باطنی و دانش و معرفت باطنی نگریست. این چنین است که چشمان با سرچشمه آشنا میشود و قلب ما عرش ملکوت اعلی میشود. بهتعبیر سهراب سپهری، ریهها از ابدیت پر و خالی میشود.
فراستخواه گفت: اصلا ریشه این همه قضایا و رویدادها چیست؟ ریشه به انتظار بازمیگردد. کسانی از این هستی بیکرانه انتظاری دارند. از اینجا ابنعربی، بایزیدبسطامی و انسانهای بزرگ بهوجود آمدهاند چون انتظاری از این عالم دارند.
او ادامه داد: انتظار راز هستی بیکران است که به ما میگوید باید قدری درنگ کرد تا آن حس حضور دست دهد. این یک ارتعاشی در قلب است که لاله بختیار ریشه این حضور را در قلب مُلهمه انسان مییابد.
فراستخواه افزود: انیاگرام هر لحظه میتواند یک راهی برای ما باشد. این حقیقت را اثباتگرایانه نمیتوان اثبات یا نفی کرد بلکه با تاویل نشانهها باید به آن نگریست. ریتمها، ترنمها و هارمونیهای عالم همه نشان از حقیقت هستند. نویسنده میکوشد این نشانهها را یک یک تاویل کند. لاله بختیار نشانهها را داخل خیابانها و فضای اجتماعی و… نیز نشان میدهد. دروازه، بازار، کاروانسرا، محلهها، خانهها، دیوار اتاقها و تزیینات آن، مدارس، مکانهای حکمروایی، مرکز شهر که مسجد است و گنبدش رو به اوج دارد، شهرهایی که به هم ربط دارند و به کعبه میرسند از این جمله هستند.
او ادامه داد: حتی کار و صنعت سرشار از نشانه است که نشان از هم کرداری انسان و طبیعت دارد. صنعت امروز از تخنه فاصله گرفته است. در تخنه صنعتگر با آب و گِل هم کرداری میکند. وقتی هستی آدمی صیقل پیدا میکند به سطح آیینگی میرسد و آگاهی، نور، خرد و حکمت در ما متجلی میشود و عزتنفس پیدا میکنیم و آرام میشویم. در این حالت ذهن و ضمیر انسان مدام آیینگی بیشتر پیدا میکند و جام جهانبین میشود. یعنی عالم را میفهمد و آن را حس میکند. اگر انسانی نبود و اگر این آیینگی نبود جهان فراخ در «کتم» بیخبری و غفلت فرو میرفت. اگر دل آدمی صاف نبود دیگر تجلی سطوح عالی ممکن نبود این اومانیسم معنوی است، که ارزش انسان را به اوج میبرد.
سپس دکتر فراستخواه در بیان احساسی همدلانه با کتاب لاله بختیار به بیان قطعه ادبی از بخش سرود آفرینش از شاندل پرداخت.
همچنین او در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران، که این دانش چه کاربردی در فرهنگ بومی میتواند داشته باشد؟ گفت: هر دانشی اگر درک و فهم شود، میتواند به ما کمک کند تا بخشی از مسایل را حل کنیم. در هر دانش انواع الگوها وجود دارد که میتواند به فهم مسایل کمک کند. مثلا همین که همسران بتوانند با هم زندگی کنند، شخصیت همدیگر را بفهمند و باهم گفتوگو کنند، مسئله بسیارمهمی است. بسیاری از مشکلات مدیران، کارکنان، همسایهها و همه بهعلت نفهمیدن همدیگر است. در همه سطوح مدیریتی اگر به این دانش و درک برسند میتوانند مردم را بفهمند. در نتیجه هر دانشی اگر فهم و درک شود میتواند کمککننده باشد. باید روابط بین ما بر پایه محبت باشد. مهربان باشید چون هر کس را میبینید درگیر جنگ است. باید مهربان باشیم چون همه گرفتار هستند. این الگو کمک میکند.