loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اسنوب‌ها را بشناسیم

اسنوب ها را بشناسیم

فهرست مطالب

اسنوب‌ها را بشناسیم: اسنوبیسم چه نوع افرادی را به جامعه تحویل می‌دهد؟

 

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد: دلم نمی‌خواهد، اما انجام می‌دهم چون باید پذیرفته شوم تا دیگران مرا این‌گونه ببینند! این یعنی «اسنوب». نوکیسه‌ها این را به‌خوبی می‌دانند که برای چه چیزی و در چه راستایی رفتارهای خود را بروز دهند و تمایلات خود را ابراز کنند:‌ تصویر ذهنی دیگران از من. چسبیدن به ارزش‌هایی که اصلا و به هیچ عنوان نپذیرفته‌ام و در مورد چرایی‌شان اطلاعی ندارم یا اطلاع ناچیزی دارم، اما با تقلید اختیاری و درعین‌حال کورکورانه از دیگری/ دیگران به‌نحو مطلوبی انجام می‌دهم تا تصویر ذهنی دیگران را درباره خودم جهت‌دهی کنم. این پدیده را می‌توان «اسنوبیسم» نامید. در واقع انگیزه من از انجام آن کار، پذیرفته شدن در گروه/ اجتماع مورد نظرم است، اما نه با فهم و درک عمیق از فلسفه و علت اساسی ارزش‌های حاکم بر آن گروه/ اجتماع، بلکه صرفا با پیروی از اعضای آن گروه برای این‌که تظاهر کنم «من عضوی متمایز از گروه مورد نظرم هستم». حتی ممکن است از ابتدا یا به‌تدریج از آن کار بدم بیاید و متنفر شوم اما همچنان انجامش می‌دهم چون می‌خواهم عضو گروه/ طبقه اجتماعی مطلوبم باقی بمانم. با توجه به این معانی، می‌توان مفهوم اسنوبیسم را بهتر درک کرد.

هر فردی به‌دلیل مشخصی در هر گروهی پذیرفته می‌شود: آگاهی از چیستی و چرایی ارزش‌های حاکی بر آن گروه. پس از آن چگونگی‌ها با سرعت می‌توانند شکل بگیرند. ابتدا فرد محتوا را باید بداند سپس به فرم‌دهی بپردازد تا در نتیجه آن رفتارهایی اصیل و با قوام بروز و ظهور پیدا کند.

اسنوب‌ها ادای اصیل‌ها را درمی‌آورند

اسنوبیسم در حقیقت نشان از عدم اصالت دارد، نوعی از بی‌معنایی/ پوچ‌گرایی را می‌رساند که می‌تواند فارغ از هرگونه اصالت و قوامی، به فرد، جایگاهی اجتماعی دهد غافل از این‌که محتوای خاصی در پشت آن فرم وجود ندارد. اگر از نوشته محمد قائد با عنوان «اسنوبیسم چیست؟» وام بگیرم و نقل‌قولی را از او انجام دهم، ریشه این واژه از زبان فرانسوی بوده است: فاقد اصل و نسب و القاب اشرافی (قائد، ۱۳۸۴، ۷). در واقع در آن زمان، این‌ها افرادی بودند که با کمک ابزارهای اقتصادی، دارای ثروت‌های هنگفتی شده بودند اما از القاب و عناوین، طرز بیان و ارزش‌های حاکم بر «طبقه اشراف» بی‌بهره بودند. به‌همین‌دلیل برای پوشش این پدیده نامطلوب اقدام به تظاهر می‌کردند تا خود را جزو طبقه اشراف معرفی کنند.

انیاگرام و اسنوبیسم

در رویکرد انیاگرام، غرایز سه‌گانه توضیحی است بر نیازهای فرد: ۱. غریزه حفاظت از خود، ۲. غریزه یک‌به‌یک، ۳. غریزه اجتماعی. فردی که غریزه «حفاظت از خود» ضعیفی دارد و غریزه اجتماعی بالایی دارد، و درعین‌حال ارزش‌های مشخصی نداشته باشد، ناخودآگاه دچار «اسنوبیسم» شده است. در واقع نیاز فرد به بودن در جمع و دیده شدن در جمع می‌تواند محرکی قوی برای «اسنوب» شدن او باشد. همان‌طور که در مقاله «انیاگرام و غرایز سه‌گانه» اشاره شد، فرد در حالی‌که غریزه اجتماعی قوی داشته باشد، خودش را در چارچوب گروه و اجتماع معنا می‌کند و به نیازهای مرتبط با آن توجه می‌کند. دقیقا «اسنوبیسم» از نیاز ما به بودن در جمع ناشی می‌شود که به‌شکلی نادرست صورت گرفته است.

از یک نگاه، این پدیده نشانه خودفراموشی است. فرد نمی‌داند از زندگی چه می‌خواهد و صرفا می‌خواهد با عضویت در گروه/ اجتماعی مشخص، به خودش معنا ببخشد. از نگاهی دیگر دارای حالات ریاکارانه است به‌نحوی که فرد با کنار زدن موقت ارزش‌هایش، تلاش می‌کند عضویتش را به صورت جدی در گروه/ اجتماع محبوبش  ابراز کند و تاییدیه مربوطه را از جمع و به‌ویژه بزرگان جمع بگیرد.

شناخت دقیق‌تر اسنوب‌ها

اسنوب‌ها کسانی هستند که برای عضویت در گروه/ اجتماع مورد نظرشان، هر «تظاهری» را انجام می‌دهند. برای مثال سازمانی را در نظر بگیرید که به‌دلیل وسعت آن، بسیاری از افراد همدیگر را نمی‌شناسند. در این سازمان گروه‌های رسمی و غیر رسمی مختلفی وجود دارد. اگر گروه مشخصی، اخلاق خاصی داشته باشد، مثلا ‌همگی سیگار می‌کشند و اگر نکشند مشکلی با دود دست دوم آن ندارند، ناهار را زود هنگام می‌خورند و عصرانه را به‌صورت گروهی و قبل از ترک محل کار صرف می‌کنند، پوشش خاصی دارند و … . من به عنوان یک اسنوب که دوست دارم به گروه آن‌ها ملحق شوم و درعین‌حال به‌دلایلی عضوی از آن گروه نیستم، شروع به بروز رفتارهایی می‌کنم که تمایلی به آن‌ها ندارم و اساسا نمی‌دانم چه فایده‌ای دارد: از خوردن ناهار زودتر از ساعت ۱۲ دچار حالت تهوع می‌شوم و نوع پوششی که گروه مذکور دارد را به‌ هیچ‌ عنوان نمی‌پسندم و با برخی دیگر از اخلاق و رفتارها و ارزش‌های حاکم بر گروه آن‌ها سازگاری ندارم، با این حال صرفا با انگیزه این‌که تصویر متفاوتی در چشم همکارانم به دست آورم، رفتار خودم را مطابق با ارزش‌های آن‌ها می‌کنم.

در واقع مسئله اسنوب‌ها این است که تصویر ذهنی من از خودم چقدر برابر با تصویری است که دیگران از من می‌بینند؟ با این‌که توانش بر تغییر یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آدمی است، اما اگر این تغییر نه برای ارائه بهترین نسخه وجود خودم، بلکه برای تصویرسازی و نمایش در نزد دیگران باشد، فایده‌ای ندارد. مشکل «اسنوبیسم» این است که با «خودشناسی» کاری ندارد بلکه صرفا به ایجاد جوی بدون محتوا و البته سطحی می‌پردازد.

من به‌عنوان یک اسنوب صرفا مصرف‌گرایی می‌کنم تا سطح درآمد خودم را به دیگران به‌صورتی غیر واقعی نشان دهم: مسافرت‌های زیاد، خرید اتومبیلی که هزینه نگهداری‌اش برایم سخت است، ازدواج با کسی که از نظر جایگاه اجتماعی از من بالاتر است، و … . هر رفتاری که بدون توجه به نیازهایم باشد و در عین حال صرفا برای تصویرسازی در ذهن دیگری/ دیگران باشد را رفتاری اسنوبی گویند. این دقیقا رفتاری است که نوکیسگان از خود بروز می‌دهند تا وجاهتی عرفی برای خودشان ایجاد کنند.

اساسا انسانی اصیل و شایسته ارزش‌های مشخصی دارد به‌نحوی که از تمام ابعاد آن مجموعه ارزش‌ها آگاه است. ما باید تا جای ممکن بدانیم چه می‌خواهیم تا از سطحی شدن و در نتیجه ابزاری شدن برای شکل‌گیری گروه/ اجتماعی که دقیقا هدف از تشکیل آن معلوم نیست، جلوگیری کنیم.

از نگاه تَکِری، روزنامه‌نگار و نویسنده انگلیسی قرن نوزدهم، برخی اسنوب‌ها نسبی و برخی مطلق هستند. (قائد، ۱۳۸۴، ۶ و ۷). خیلی از ما در حالاتی و در لحظاتی ممکن است اسنوب شویم! مهم آگاهی سریع از آن و خروج از اسنوبیسم است.

 

پ.ن: از جناب آقای محمد قائد، جناب آقای دکتر ناصر فکوهی و از وب‌سایت فوق‌العاده ترجمان علوم انسانی به‌خاطر منابع خوبی که در این زمینه در فضای مجازی در اختیار دیگران قرار داده‌اند تشکر می‌کنم.

 

محمدکاظم جاوید

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده + سیزده =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​