«۹ گانه ایرانی»؛ مغفول در خاستگاه خود/ حکمت عملی نوین را دریابیم
قسمت ۵
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در ادامه قسمت چهار مصاحبه خبرگزاری مهر با دکتر مهشید رضویرضوانی:
کمی بیشتر درباره تفاوتهای ۹گانه ایرانی و انیاگرام امریکایی توضیح میدهید؟
در نگاه طوسی، فضایل اخلاقی که پیش از او بر مبنای افراط و تفریط تعریف شده بود تنها بیانگر همان ۶ نقطه چند ضلعی نامنتظم است. اما نقاطی که بیانگر مثلث وسط نماد نهگانه است به کیفیت فضایل میپردازد. همچنین نماد نهگانه ایرانی شامل یک مرکز و نقطه ثقل در دایره است که فرد باید با خروج از نفسانیتش به عدل و عدالت در این مرکز برسد. از این نقطه ثقل هرچه به اطراف حرکت کنیم، حالات نفسانی بیشتر پدیدار میشوند. در نماد نهگانه ایرانی در دایره به نقش نفس اماره و نفس لوامه توجه شده است. ترسیم نماد در نهگانه ایرانی بر مبنای منابع اسلامی و ایرانی توسط دکتربختیار انجام شده و اگرچه به ظاهر شباهتهایی به نمودار انیاگرام امریکایی دارد اما، در اساس با آن متفاوت است. با این حال نقطه مهم اشتراک این دو نماد یا لوگو، همان شکل چند ضلعی است که بر حالت پویایی روح دلالت داشته و به نام خط روح خوانده میشود که معرف یک حرکت ذاتی در تمام انسانها است که دارد اتفاق میافتد. ولی تفاوت بین این دو، برگرفته از نوع جهانبینی بر تبیین این دانش است. بر همین اساس نهگانه ایرانی را میتوان یک حکمت عملی تعبیر کرد که با مبنایی علمی، راهکاری برای تعالی روح انسان ارائه میدهد.
در ادامه صحبتهایمان بگذارید به کاربردهای عملی انیاگرام در جامعه امروزی بپردازیم. همانطور که گفتید اساس این دانش بر مبنای کهنالگو است. اگرچه کهنالگوها در همه انسانها اشتراکاتی دارد ولی قطعا بسته به نوع فرهنگ هر جامعه، تعاریف با هم متفاوت است. چگونه میتوان از انیاگرام در جامعه ایرانی بهره برد؟
در مورد انیاگرام که بهرهمندی آن در پاسخگویی به نیاز فردی کاملا روشن است و بسیار ثمربخش و مفید در زندگی و کار فردی و اجتماعی اوست. در مورد نهگانه ایرانی ببینید یکسری مفاهیم در همه جوامع مشترک است اما تعاریف این مفاهیم وابسته به نوع فرهنگ هر جامعه است. مهمترین ویژگی ۹گانه ایرانی در این است که متناسب با نوع فرهنگ ما و به دست آوردن یک نوع جهانبینی برپایه این دانش است. ۹گانه ایرانی وضعیتی از شما در جهان هستی ارائه میدهد که نگاهی اخلاقی است. در جامعه ما که فرهنگ براساس ارزشهای اخلاقی و پایههای دینی تعریف میشود، هر کدام از ویژگیهای شخصیتی در سطوح مختلف قرار میگیرند و تعادل در هر کدام از این ویژگیها، موجب تعالی روح میشود. مهمترین پرسشی که در شناخت فرد و ویژگیهای شخصی او در ۹گانه ایرانی مطرح است، مطابقت این ویژگی با معیارهای اخلاقی است و میزان انحراف از این معیار، تعادل یا نبود تعادل در فرد را تعریف میکند. در ۹گانه ایرانی مهمترین مسئله، نسبت فرد با جهان هستی است و این که چه موقعیتی نسبت با خود، خود با دیگری، خود با خدا و خود با هستی دارد. برخلاف ۹گانه امریکایی، تنها خوب شدن حال فرد مهم نیست بلکه به فرد نوعی جهانبینی برای درک خود، دیگران و جهان هستی داده میشود.
با این تفاسیر، ۹گانه ایرانی یک تحول عظیم در دانش روانشناسی امروز محسوب میشود که میتوان آن را دانشی کاملا ایرانی- اسلامی دانست. اینطور نیست؟
کاملا درست است. اصلا دغدغه اصلی من و مجموعه ماهشید خرد، کشف سرمایههای فرهنگی نادیده گرفته شده در تمدن غنی جامعه است. دانشی با این قدمت و رشد یافته از سرزمین کهن ایران، وقتی از این محدوده جغرافیایی خارجشده و شکل و شمایلی دیگر به خود میگیرد و جالب است که این همه تاثیرگذار بوده و مبنای بسیاری از تحولات در علم روانشناسی امروزی در امریکا و اروپا قرار گرفته، چرا در خاستگاه خود این همه مغفول مانده است؟ چرا من روانشناس و مشاوری که هر روز با تعداد زیادی مراجع برخورد دارم، یا در سایر حوزهها نباید فهم درستی از داشتههای فرهنگی سرزمینم داشته باشم؟ اینجاست که لازم میشود ریشههای فرهنگی چنین دانشی با جدیت هر چه بیشتر مورد توجه قرار گرفته و همانطور که گفتید، بسط و گسترش آن، موجب بروز تحولی شگرف در جامعه خودمان و همچنین سایر جوامع شود.
دستیابی به دانش ۹گانه ایرانی که به گفته خودتان حکمتی عملی است، چه دستاوردهایی میتواند برای افراد و بهتبع آن جامعه داشته باشد؟
در گذشته پیش از اسلام دو نوع حکمت عام و خاص وجود داشت که حکمت خاص فلسفه شد و حکمت عام آن چیزی بود که میان مردم وجود داشت و به مردم اجازه میداد درستی یا نادرستی رفتارهای خود را متوجه شوند. امروز ۹گانه ایرانی را حکمت عملی مینامیم چون برنامهای به ما میدهد که بتوانیم ویژگیهای شخصیتی خود را شناخته و براساس یک برنامه مدون، به اصلاح شدت و حدت هر رفتار بپردازیم و بهطور کیفی به نیات واقعی خود دست یابیم. مهمترین برنامه و هدف موسسه ما این است که با بهرهگیری از تجارب و دانش اساتید حوزههای مختلف هر رشته و با نگاهی بینرشتهای، به برنامه عملی- اخلاقی واحدی که پایه آن بر مبنای ۹گانه ایرانی است دست پیدا کنیم چرا که امروزه اخلاق و چالشهای پیش روی آن، بزرگترین و مهمترین موضوع جامعه ما و جهان است.
و بیشک رسیدن به چنین نقطهای نیازمند یک نگاه همدلانه بین تمامی رشتههای علوم انسانی است. درست میگویم؟
قطعا همینطور است. پیش از پیشرفت رشتههای علوم انسانی و جدا شدن و تخصصیتر شدن هر رشته، تمامی علوم مربوط به انسان در قالب حکمت با هم در ارتباط بودند اما تخصصیتر شدن رشتهها امروزه این همپوشانی بسیار کمرنگ شده و یا در برخی موارد از نظر دور میماند. ولی باید این مهم را دانست که رسیدن به راهکاری عملی در جامعه امروز که برپایه دانشی کهن است نیازمند نگاهی بینرشتهای است تا بتوان بیشترین استفاده را در مسایل مربوط به انسانشناسی و ارائه پاسخهای مناسب به پرسشهای متعدد در جنبههای مختلف زندگی او به کار گرفت.