به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در بخش اول مقاله چگونه از ضمیر خودآگاه خود برای تمرکز استفاده کنیم، به نقش ضمیر خودآگاه پرداخته شد.
اهمیت این موضوع در راستای توجه و استفاده بهینه ضمیر ناخودآگاه بود.
ارتباط تمرکز و ناخودآگاه ما
اینطور بهنظر میآید که چنانچه ما قادر باشیم از ضمیر خودآگاه خود بهتر بهره ببریم، خواهیم توانست از نیروی فوقالعاده ضمیر ناخودآگاه خود نیز بهره ببریم.
به همین دلیل در مقاله قبل به اهمیت موضوع توجه و تمرکز پرداخته و تفاوت آن مطرح شد.
اهمیت نقش تمرکز بهویژه برای بهرهمندی بیشتر از ضمیر ناخودآگاه مهم است.
برخی مطالعات جالب در طول سالها نشان داده، چگونه یک تغییر ساده در تمرکز خودآگاه میتواند به میزان زیادی بر نتیجه کار تاثیر زیادی داشته باشد.
تحقیقات دکتر گابریل ولف در حوزه ورزش صورت گرفت.
در یک آزمایش او دو گروه را برای پرتاپ گلولههای گلف به داخل هدفی مدور آموزش داد.
کلیه حرکات برای هر دو گروه مانند چگونه ایستادن، گرفتن چوب و … یکسان بود.
اما آموزش نحوه ضربهزدن به توپ، متفاوت بود؛ در یک گروه ضربه زدن همراه با تمرکز بر بازو و نیروی فرد بود و در گروه دیگر هر فرد تمرکزش را روی مسیر چوب نگه میداشت و اجازه میداد تا این حرکت ضربه کاملا مانند یک پاندول باشد.
نتیجه ولف این بود؛ امتیازات گروهی که تمرکز بیرونی به حرکت توپ داشتند بالاتر از گروهی بود که تمرکز درونی و روی بازوی خود داشتند.
ولف این تحقیق را در یک مورد دیگر بر روی دانشجویانی انجام داد تا در آنها تمرکز درونی و بیرونی را بررسی کند.
نتیجه این آزمایش نیز تاییدی بر تحقیق قبلی بود.
این نوع نتایج گابریل ولف نشان میدهد وقتی افراد میتوانند به آسانی و با تغییر تمرکز در حین ورزش نتایج بهتری بهدست آورند، پس احتمالا در فعالیتهای دیگری هم امکان دارد.
تحقیق دیگر ولف روی بیماران پارکینسون و تعادل آنان بود.
نتیجه این تحقیق هم موید تحقیقات قبلی وی بود.
چگونه میتوانیم از این تحقیقات در زندگی روزمره خود بهره ببریم؟
- هنگامی که فردی در موقعیتهای اجتماعی، خجالتی است، میتواند با تمرکز روی افراد دیگر نگرانیهایش را کاهش دهد.
در صورتی که اگر تمرکزش روی گفتوگوهای ذهنی خودش باشد، بسیار خودآگاه و به میزان زیادی مشوش میشود.
- در بسیاری از درمانها تمرکز نقش مهمی در کمک به مراجع دارد. آنچه فرد روی آن تمرکز میکند، بر رفتار و خلق او تاثیر میگذارد.
مثل تمرکز بر امتحان که فرد را بیشتر به هم میریزد، فرد باید تمرکز را از موضوع به یک موضوع بیرونی سوق دهد.
- در تنظیم اهداف نیز موضوع تمرکز نقش دارد. آنچه بر روی آن تمرکز میکنید، چیزی است که بهدست میآورید.
اگر بر آنچه نمیخواهید تمرکز کنید، احتمالا بیشتر آنچه نمیخواهید بهدست خواهید آورد.
اما اگر بر آنچه میخواهید تمرکز کنید، آنگاه بهطور ناخودآگاه آن فرصتها را در دنیایتان پیدا خواهید کرد.
برای مثال برای کم کردن وزن به جای این که بر روی وزن خود تمرکز کنید، بر روی تغذیه سالم فکر کنید تا عزتنفستان آسیب نبیند.
- تمرکز در یک مقیاس بزرگتر هم عمل میکند.
مثلا چنانچه شما یک درمانگر باشید که به خوبی بر کار خود تمرکز میکنید، ضمیر نیمهخودآگاه شما به همه پیامهای مرتبط با کار شما، توجه دارد و این موجب افزایش توانمندی بیشتر شما خواهد شد.
در بررسی تفاوت توجه و تمرکز به این نتیجه رسیدیم که چنانچه به خوبی نیروی تمرکز خود را با ضمیر خودآگاه خود بهکار گیریم، بهخوبی میتوانیم از کار خود نتیجه بگیریم.
البته این تمرکز باید بهصورت بیرونی صورت گیرد.
چرا که تمرکز درونی موجب تشویش و اضطراب بیشتر ما خواهد بود؛
به عبارتی هر چه ما تمرکز را درونی کنیم اضطراب ما ناخودآگاه موجب دفع موضوع خواهد شد.
در صورتی که با تمرکز بر یک موضوع ساده بیرونی، این تشویش از ما دور و در این شرایط انرژی ما بهخوبی روی موضوع اصلی سرمایهگذاری میشود.
ترسها و اضطرابها یا شادی و لذت، هر کدام از آنها که باشد، به تمرکزی بر میگردد که محقق شده است.
نقش ضمیر نیمهخودآگاهتان در این مسیر بسیار مهم است.
اساسا ضمیر نیمهخودآگاه به دنبال شواهدی است تا از افکار خودآگاهتان حمایت و توجه شما را جلب کند؛
بنابراین آن چیزی را که بر آن تمرکز کردید، جذب میکند.
این حالت تاثیر خودش را روی افکار و خلقیات و رفتارتان خواهد داشت.
اگر مصمم هستید تا احساسات بهتری داشته باشید یا نتایج بهتری کسب کنید، پس تمرکزتان را روی یک مورد ساده دیگر قرار دهید.
این روش به شما کمک میکند تا بتوانید به طریقی کاملا متفاوت فکر، احساس و رفتار کنید.
بهترین نوازندگان کسانی هستند که فیالبداهه به نواختن پرداختند و خود را رها کردهاند.
گویی این تمرکز هر چند جدی اما فارغ از آن تمرکز سخت و دشواری است که نوازنده را مضطرب میکند.
و بالاخره توجه داشته باشیم که تمرکز ما به هر نحوی که باشد، ضمیر ناخودآگاه ما را به خدمت میگیرد.
چنانچه با اضطراب به موضوع درونی باشد، اغلب ضعیفتر است تا زمانی که تمرکز به یک موضوع ساده.
ولی موضوع اصلی به یاری پیامهای نیمهخودآگاه ما راه مییابد و نتیجه بهتری حاصل میشود.
دکترمهشید رضویرضوانی
منبع:
Thomas, Jeff (2013) How to Focus Using The Conscious Mind.