تست ۱۴۴ سوالی

[vc_section el_id=”test-enter”][vc_row css=”.vc_custom_1596274550245{padding-right: 150px !important;padding-left: 0px !important;}”][vc_column width=”1/4″][vc_icon icon_fontawesome=”fa fa-clock-o” css=”.vc_custom_1596274401158{padding-left: 300px !important;}”][/vc_column][vc_column width=”1/4″][vc_column_text]

مدت زمان

---

۳۵ دقیقه

[/vc_column_text][/vc_column][vc_column width=”1/4″ css=”.vc_custom_1596274106468{padding-left: 90px !important;}”][vc_icon icon_fontawesome=”fa fa-question-circle” css=”.vc_custom_1596274394504{padding-left: 300px !important;}”][/vc_column][vc_column width=”1/4″][vc_column_text]

تعداد سوالات

---

۱۴۴

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][/vc_section][vc_row][vc_column][vc_column_text]رویکرد شخصیت شناسی انیاگرام و مصطلح به اناگرام نوعی تیپ شناسی در شخصیت افراد در جهان هست که کاملا کاربردی است.

این رویکرد به نه (۹) تیپ شخصیتی می پردازد که کهن الگوست.

شما با شناخت تیپ اصلی شخصیت خود می توانید مسیر تغییر و تحولات خودتان رابه خوبی بشناسید و به بهبود روابط فردی و بین فردی خود در زندگی و کار کمک کنید.

---

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

۱.۱

من فردی رمانتیک و خیالباف هستم.

من فردی عملگرا و واقع بین هستم.

۲.۲

من تمایل دارم تا با کشمکش‌ها و مجادلات روبرو شوم.

من تمایل دارم تا از کشمکش‌ها و مجادلات دوری کنم.

۳.۳

من معمولا موقعیت شناس، جذاب / فریبنده و جاه طلب هستم.

من معمولا راستگو، رسمی و ایده‌آل‌گرا هستم.

۴.۴

من آدم متمرکز و عمیقی هستم.

من آدم غریزی و خوش‌گذران هستم.

۵.۵

من آدمِ مهمان‌نوازی هستم و از ورود دوستان جدید به زندگی‌ام لذت می‌برم.

من آدمِ انزواطلبی هستم و خیلی با دیگران قاطی نمی‌شوم.

۶.۶

برایم سخت است که آرام باشم و درباره‌ی مشکلات بالقوه نگران نباشم.

برایم سخت است که خودم را درگیر مشکلات بالقوه کنم.

۷.۷

من بیشتر مهارت دوام آوردن و تحمل کردن زندگی در مشکلات و خطرات بالقوه را دارم.

من بیشتر فرد ایده‌آل‌گرا دارای اصول اخلاقی قوی هستم.

۸.۸

من نیاز دارم به دیگران ابراز محبت کنم.

من ترجیح می‌دهم تا فاصله‌ام را با دیگران حفظ کنم.

۹.۹

وقتی با تجربه جدیدی روبرو می‌شوم، معمولا از خودم می‌پرسم آیا این تجربه برایم مفید است.

وقتی با تجربه جدیدی روبرو می‌شوم، معمولا از خودم می‌پرسم آیا این تجربه لذتبخش است.

۱۰.۱۰

تا به حال تمایل داشته ام بیشتر روی خودم تمرکز‌ کنم.

تا به حال تمایل داشته ام بیشتر روی دیگران تمرکز ‌کنم.

۱۱.۱۱

دیگران به بینش و دانش من تکیه می‌کنند.

دیگران به قدرت و قاطعیت من تکیه می‌کنند.

۱۲.۱۲

من خیلی نامطمئن به خود به نظر می‌رسم.

من خیلی مطمئن به خود به نظر می‌رسم.

۱۳.۱۳

من بیشتر رابطه مدار هستم تا هدف مدار.

من بیشتر هدف مدار هستم تا رابطه مدار.

۱۴.۱۴

من قادر نیستم خیلی خوب خودم را بازگو کنم.

من فردی صریح و رک و راست هستم- من چیزهایی را می‌گویم که دیگران آرزو می‌کنند ای کاش قدرت بیان آن حرف‌ها را داشتند.

۱۵.۱۵

برایم دشوار است که به گزینه‌های دیگر فکر نکنم و و فقط به یک کار مشخص بپردازم.

برایم دشوار است که سخت گیری نکنم و منعطف باشم.

۱۶.۱۶

تا به حال تمایل داشته ام با احتیاط و تامل‌کننده باشم.

تا به حال تمایل داشته ام جسور و سلطه‌جو باشم.

۱۷.۱۷

پرهیز من از درگیر شدن با دیگران موجب شده تا با مردم دچار مشکل شوم.

میل من به تعلق دیگران به من سبب شده با آنها دچار مشکل شوم.

۱۸.۱۸

معمولا من قادرم که احساساتم را در کار دخیل نکنم تا کار انجام شود.

معمولا من نیاز دارم برای کارکردن قبل از هر اقدامی، از نظر احساسی نیز راضی باشم.

۱۹.۱۹

عموما من فردی روشمند و محتاط هستم.

عموما من فردی ماجراجو و ریسک پذیر هستم.

۲۰.۲۰

من دوست دارم حمایت‌گر و پشتیبان باشم، فرد بخشنده‌ای که به دنبال صمیمیت با دیگران است.

من دوست دارم جدی باشم، فرد محافظه‌کاری که به موضوعات بحث انگیز علاقمند است.

۲۱.۲۱

من اغلب احساس می‌کنم که نیاز است تا “ستون قدرت” باشم.

من اغلب احساس می‌کنم که نیاز است تا امور را به طور کامل انجام دهم.

۲۲.۲۲

من معمولا علاقه دارم تا سوالات سختی از من پرسیده شود و از این طریق استقلال خود را حفظ کنم.

من معمولا دوست دارم ثبات و پایداری راکسب کنم و آرامش ذهنی داشته باشم.

۲۳.۲۳

من کمی بدگمان و شکاک هستم.

من کمی احساساتی و نرمخو هستم.

۲۴.۲۴

من اغلب نگرانم که چیزهای بهتر را از دست بدهم.

من اغلب نگرانم که اگر از خودم محافظت نکنم، دیگران از من بهره‌برداری می‌کنند.

۲۵.۲۵

انزوا‌طلبیِ من دیگران را اذیت می‌کند.

این عادت من که به دیگران می‌گویم چه کاری انجام دهند، آنها را اذیت می‌کند.

۲۶.۲۶

من در برابر هیجانات و محرک‌های زیاد، مضطرب می‌شوم.

اگر هیجانات و محرک‌های زیادی وجود نداشته باشد، مضطرب می‌شوم.

۲۷.۲۷

من به دوستانم وابسته‌ام و آنها هم می‌دانند که می‌توانند به من وابسته باشند.

من به کسی وابسته نیستم، من کارها را خودم انجام می‌دهم.

۲۸.۲۸

من اغلب منزوی هستم و ذهن درگیری دارم.

من اغلب دمدمی مزاج و در خود فرو رفته هستم.

۲۹.۲۹

من دوست دارم دیگران را به چالش بکشم و احساساتشان را تحریک کنم.

من دوست دارم دیگران را دلداری دهم و آنها را آرام کنم.

۳۰.۳۰

من کلا برونگرا و اجتماعی هستم.

من کلا جدی و منظم هستم.

۳۱.۳۱

من می‌خواهم “همرنگ” جماعت باشم، احساس راحتی نمی‌کنم اگر خیلی متمایز از دیگران باشم.

من می‌خواهم متمایز از دیگران باشم، احساس راحتی نمی‌کنم وقتی غیرمتمایز از بقیه باشم.

۳۲.۳۲

پیگیری علایق شخصی‌ام برای من مهم‌تر از ثبات و امنیت بوده است.

داشتن ثبات و امنیت برای من مهم‌تر از پیگیری علایق شخصی‌ام بوده است.

۳۳.۳۳

هنگامی که با دیگران کشمکش و ‌مناقشه ای پیدا می‌کنم، تمایل دارم تا آن را رها کرده و عقب نشینی کنم.

هنگامی که با دیگران کشمکش و ‌مناقشه ای پیدا می‌کنم، به ندرت عقب نشینی می‌کنم.

۳۴.۳۴

من خیلی راحت تسلیم شده و اجازه می‌دهم تا دیگران مرا به حاشیه برانند.

من غیرقابل انعطاف و تسلیم ناپذیرم و در رابطه با دیگران سختگیرم.

۳۵.۳۵

مرا برای روحیه تسلیم‌ناپذیری و کاردانی‌ام تحسین می‌کنند.

مرا برای توجه و مراقبت زیادی که نسبت به اطرافیانم دارم و همینطور بابت خونگرم بودنم، تحسین می‌کنند.

۳۶.۳۶

من می‌خواهم تاثیر مطلوب روی دیگران داشته باشم.

برایم چندان مهم نیست که تاثیر مطلوبی روی دیگران داشته باشم.

۳۷.۳۷

من متکی به پشتکار و عقل و شعورم هستم.

من متکی به قوه تخیل و درک شهودی‌ام هستم.

۳۸.۳۸

اصولا من آسان گیر و همراه هستم.

اصولا من سختکوش و مصمّم و قاطع هستم.

۳۹.۳۹

من خیلی تلاش می‌کنم تا مقبول و محبوب باشم.

برایم چندان مهم نیست که مقبول و محبوب باشم.

۴۰.۴۰

وقتی از طرف دیگران تحت فشار قرار بگیرم، واکنشم انزواطلبی و عقب نشینی بیشتر است.

وقتی از طرف دیگران تحت فشارو قرار بگیرم، قاطعانه‌تر و جسورانه‌تر واکنش نشان می‌دهم.

۴۱.۴۱

دیگران به من علاقمند می‌شوند چون آدمِ صمیمی، جذاب و همدلی هستم.

دیگران به من علاقمند می‌شوند چون من‌آدمِ ساکت، متفاوت و عمیقی هستم.

۴۲.۴۲

وظیفه و مسئولیت ارزش‌های مهمی برایم هستند.

هماهنگی و مقبولیت، ارزش‌های مهمی برایم هستند.

۴۳.۴۳

من تلاش می‌کنم با طرح برنامه‌های بزرگ و وعده‌های بزرگ، در دیگران انگیزه ایجاد کنم.

من به دیگران می‌گویم اگر آنها به نصایح و توصیه‌هایم توجه نکنند چه نتایجی حاصل می‌شود، و از این طریق در آنها ایجاد انگیزه می‌کنم.

۴۴.۴۴

من به ندرت احساسات و عواطفم را نشان می‌دهم.

من اغلب احساسات و عواطفم را نشان می‌دهم.

۴۵.۴۵

من به جزئیات توجهی ندارم و اهمیت نمی‌دهم.

من استعداد خوبی در برخورد با جزئیات دارم. (در برخورد با جزئیات عملکرد خوبی دارم).

۴۶.۴۶

من اغلب به این امر تاکید می‌کنم که تا چه حد متفاوت از اکثر مردم و مخصوصا خانواده‌ام هستم.

من اغلب به این امر تاکید می‌کنم که تا چه حد شبیه اکثر مردم مخصوصا خانواده‌ام هستم.

۴۷.۴۷

وقتی شرایط پرتنش می‌شود، من می‌خواهم در حاشیه باشم.

وقتی شرایط پرتنش می‌شود، من می‌خواهم درست در بطن مسائل باشم.

۴۸.۴۸

من در همه حال پشتیبان دوستانم هستم حتی جاهایی که حق با آنها نباشد.

من هیچ وقت حق و حقیقت را قربانی مصلحت نمی‌کنم، حتی در رابطه با دوستانم.

۴۹.۴۹

من (در زندگی) یک فرد حامی و خوش نیت بوده‌ام.

من یک فرد فعال و زرنگ و پرانگیزه بوده‌ام.

۵۰.۵۰

وقتی با مشکلی برخورد می‌کنم عمیقا درباره مشکلاتم به فکر فرو می‌روم.

وقتی با مشکلی برخورد می‌کنم به دنبال راه فراری هستم که فکرم را از مشکل دور کنم.

۵۱.۵۱

عموما من درباره اینکه مسائل و امور چگونه هستند، عقاید سفت و محکمی دارم.

عموما من درباره اینکه مسائل و امور چگونه به نظر می‌رسند شک و تردیدها و سوالات جدی دارم.

۵۲.۵۲

من به‌خاطر بدبینی و غرغر کردن‌هایم با دیگران دچار مشکل می‌شوم.

من به‌خاطر رفتارهای کنترل‌کننده و ریاست‌مآبانه‌ام با دیگران دچار مشکل می‌شوم.

۵۳.۵۳

من دوست دارم بر پایه احساساتم عمل کنم و می‌گویم “هرچه پیش آید خوش آید”.

من نمی‌خواهم بر پایه احساسات عمل کنم چرا که ممکن است سبب بروز مشکلات بیشتری شود.

۵۴.۵۴

معمولا کانون توجه بودن برایم امری عادی است.

معمولا کانون توجه بودن برایم امری غیرعادی است.

۵۵.۵۵

من محتاط هستم و سعی می‌کنم خودم را برای مشکلاتِ پیش بینی نشده هم آماده کنم.

من آدم برنامه ریز و محتاطی نیستم و ترجیح می‌دهم وقتی مشکلات بروز پیدا کنند در وقتش واکنشی فی‌البداهه داشته باشم.

۵۶.۵۶

وقتی کسانی که برایشان کاری انجام داده‌ام به خوبی از من قدردانی نمی‌کنند، عصبانی می‌شوم.

وقتی دیگران به حرفی که بهشان زده‌ام گوش نمی‌کنند، عصبانی می‌شوم.

۵۷.۵۷

مستقل و متکی به ‌خود بودن برایم مهم بوده است.

با ارزش بودن و مورد تحسین بودن برایم بسیار مهم بوده است.

۵۸.۵۸

وقتی با دوستانم بحث می‌کنم، استدلال‌هایم را قویا تحمیل می‌کنم

وقتی با دوستانم بحث می‌کنم اجازه می‌دهم مسائل بگذرد تا احساسات بدی ایجاد نشود.

۵۹.۵۹

من اغلب در رابطه با عزیزانم احساس مالکیت می‌کنم، اگر آنها را به حال خود رها کنم دچار مشکل می‌شوم.

من اغلب عزیزانم را آزمایش می‌کنم تا ببینم آیا در مواقع نیاز کنار من هستند؟

۶۰.۶۰

یکی از توانایی‌های اصلی من سر و سامان دادن به موضوعات مختلف و ظرفیت به انجام رساندن امور است.

مطرح کردن ایده‌های جدید که موجب شگفتی دیگران می‌شود یکی از توانایی‌های اصلی من است.

۶۱.۶۱

من منضبط و قانونمندم و در مورد خودم بسیار سختگیرم.

من خیلی احساساتی‌ام و نسبتا نامرتب هستم.

۶۲.۶۲

من سعی می‌کنم زندگی‌ام با سرعت و شدت و هیجان بالا در جریان باشد.

من سعی می‌کنم زندگی‌ام مرتب و باثبات و آرام در جریان باشد.

۶۳.۶۳

حتی با وجود موفقیت‌هایی که کسب کرده‌ام، در مورد توانایی‌هایم شک می‌کنم.

حتی با وجود شکست‌هایی که خورده‌ام، در مورد توانایی‌هایم بسیار مطمئنم.

۶۴.۶۴

من معمولا به احساساتم بها می‌دهم و آنها را برای مدت طولانی نگه می‌دارم.

من معمولا احساساتم را به حداقل می‌رسانم و خیلی زیاد به آنها توجه نمی‌کنم.

۶۵.۶۵

من با توجه و محبتم دیگران را پشتیبانی می‌کنم.

من با جهت‌دهی و ایجاد انگیزه دیگران را پشتیبانی می‌کنم.

۶۶.۶۶

من کمی جدی و نسبت به خودم سختگیر هستم.

من آزاد و رها زندگی می‌کنم و نسبت به خودم آسان‌گیر هستم.

۶۷.۶۷

من جسور هستم و رو به سوی پیشرفت دارم.

من متواضعم و از اینکه با سرعت خودم پیش بروم خوشحالم.

۶۸.۶۸

من به وضوح وروشنی و عینیت‌گرایی (واقع‌بینی) خودم افتخار می‌کنم.

من به تعهد و قابل اعتماد بودنم افتخار می‌کنم.

۶۹.۶۹

برای توجه به درون خودم زمان زیادی صرف می‌کنم- فهم احساساتم برایم مهم است.

برای توجه به درون خودم زمان زیادی صرف نمی‌کنم- انجام شدن کارها برایم مهم است.

۷۰.۷۰

به‌طورکلی درباره خودم فکر می‌کنم که آدم شاد و راحتی هستم.

به‌طورکلی درباره خودم فکر می‌کنم که آدم جدی و موقری هستم.

۷۱.۷۱

من ذهن چابک و انرژی بی پایانی دارم.

من قلبی مهربان و گذشت فراوانی دارم.

۷۲.۷۲

من فعالیت‌هایی را دنبال کرده‌ام که پتانسیل محکمی برای دریافت پاداش داشته باشند و همچنین موجب تمایز فردی‌ام باشند.

اگر کاری را انجام دهم که به آن علاقمند باشم، من پاداش و تمایز شخصی را رها می‌کنم.

۷۳.۷۳

انجام تعهدات اجتماعی معمولا از جمله الویت‌های من نبوده است.

من معمولا تعهدات اجتماعی‌ام را جدی می‌گیرم.

۷۴.۷۴

در بیشتر مواقع، ترجیح می‌دهم که من رهبر باشم.

دربیشتر مواقع، ترجیح می‌دهم تا فرد دیگری رهبر باشد.

۷۵.۷۵

در طی سال‌ها، ارزش‌ها و سبک زندگی‌ام بارها تغییر کرده است.

در طی سال‌ها، ارزش‌ها و سبک زندگی‌ام کاملا ثابت باقی مانده‌است.

۷۶.۷۶

معمولا من خیلی با نظم و ترتیب نبوده‌ام.

معمولا من خیلی ارتباط چندانی با مردم نداشته‌ام.

۷۷.۷۷

احساساتم را بروز نمی‌دهم و می‌خواهم که دیگران وارد دنیای من شوند.

احساساتم را خیلی راحت نشان می‌دهم و می‌خواهم خودم را به دیگران ابراز کنم.

۷۸.۷۸

اغلب من به بدترین سناریوهای ممکن فکر می‌کنم.

اغلب من فکر می‌کنم که همه چیز به بهترین شکل ممکن پیش می‌رود.

۷۹.۷۹

مردم به من اعتماد می‌کنند چون من فرد مطمئنی هستم و می‌توانم از آنها مراقبت کنم.

مردم به من اعتماد می‌کنند چرا که من فرد منصفی هستم و آنچه که درست هست انجام می‌دهم.

۸۰.۸۰

اغلب من آنقدر درگیر کارهایم می‌شوم که از دیگران جدا می‌افتم.

اغلب من آنقدر درگیر کارهای دیگران می‌شوم که از کارهای خودم غافل می‌مانم.

۸۱.۸۱

معمولا وقتی با شخص جدیدی دیدار می‌کنم، موقر و خوددار هستم.

معمولا وقتی با شخص جدیدی ملاقات می‌کنم، پرحرف و سرگرم‌کننده هستم.

۸۲.۸۲

به طور کلی من بدبین هستم.

به طور کلی من خوش‌بین هستم.

۸۳.۸۳

من ترجیح می‌دهم در دنیای کوچک خودم زندگی کنم.

من ترجیح می‌دهم تا بگذارم دنیا بداند من اینجا هستم.

۸۴.۸۴

اغلب عصبانیت، عدم امنیت و شک مرا دچار مشکل می‌کند.

اغلب خشم، کمال‌طلبی و ناشکیبایی مرا دچار مشکل می‌کند.

۸۵.۸۵

من متوجه می‌شوم که اغلب خیلی صمیمی و خودمانی هستم.

من متوجه می‌شوم که اغلب خیلی سرد و انزواطلب هستم.

۸۶.۸۶

من شکست‌خورده ام چرا که احساس نمی‌کنم از فرصت‌ها استفاده کرده باشم.

من شکست‌خورده‌ام چرا که به دنبال فرصت های زیادی بوده‌ام.

۸۷.۸۷

زمان زیادی می‌گذرد تا من وارد مرحله عمل شوم.

من خیلی سریع وارد مرحله عمل می‌شوم.

۸۸.۸۸

من معمولا در تصمیم‌گیری دچار مشکل می‌شوم.

من به ندرت در تصمیم‌گیری دچار مشکل می‌شوم.

۸۹.۸۹

تا به حال تمایل داشته ام تا در برابر دیگران تا حد زیادی قوی ظاهر شوم.

تا به حال تمایل نداشته ام که در برابر دیگران خودی نشان دهم.

۹۰.۹۰

من معمولا خونسرد هستم.

من معمولا دمدمی مزاج هستم/ تغییرات خلقی قوی دارم.

۹۱.۹۱

وقتی از انجام کاری مطمئن نیستم، به دنبال نصحیت/ مشورت دیگران هستم.

وقتی از انجام کاری مطمئن نیستم، چیزهای زیادی را امتحان می‌کنم تا ببینم کدام‌شان بهترین جواب را می‌دهد.

۹۲.۹۲

من نگرانم که از فعالیت‌های دیگران کنار گذاشته شوم.

من نگرانم از اینکه فعالیت‌های دیگران مرا از انجام کارهایی که باید انجام دهم، دور کند.

۹۳.۹۳

وقتی که عصبانی شوم به دیگران می‌گویم از من دور شوند.

وقتی عصبانی شوم از مردم فاصله می‌گیرم.

۹۴.۹۴

من به سختی خوابم می‌برد.

من خیلی راحت به خواب می‌روم.

۹۵.۹۵

اغلب سعی دارم تصور ‌کنم که چگونه می‌توانم به دیگران نزدیک شوم.

اغلب سعی دارم تصور ‌کنم که دیگران از من چه می‌خواهند.

۹۶.۹۶

اغلب شمرده، صریح و از روی فکر صحبت می‌کنم.

اغلب هیجان‌زده، سریع و طنزآلود صحبت می‌کنم.

۹۷.۹۷

اغلب وقتی می‌بینم دیگران در حال انجام اشتباهی هستند، حرفی نمی‌زنم.

اغلب وقتی می‌بینم دیگران در حال انجام اشتباهی هستند، به آنها کمک می‌کنم.

۹۸.۹۸

در بیشتر مواقع در طول زندگی‌ام، آدم غیرقابل‌پیش ‌بینی بوده‌ام که بارها تغییر مسیر داده‌ام.

در بیشتر مواقع در طول زندگی‌ام، آدم باثبات و آرامی بوده‌ام.

۹۹.۹۹

معمولا وقتی از کسی خوشم نیاید، خیلی تلاش می‌کنم تا رفتارم بر خلاف احساساتم، صمیمانه و دوستانه باشد.

معمولا وقتی از کسی خوشم نیاید، به هر طریقی که شده اجازه می‌دهم تا آنها از این موضوع مطلع شوند.

۱۰۰.۱۰۰

بسیاری از مشکلات با دیگران، ناشی از حساسیتم است و اینکه هر چیزی را خیلی به‌خود می‌گیرم.

بسیاری از مشکلاتم با دیگران ناشی از عدم توجه‌ام به قراردادهای اجتماعی است.

۱۰۱.۱۰۱

رویکرد من این است که به طور ناگهانی وسط پریده و دیگران را نجات بدهم.

رویکرد من این است که به دیگران نشان دهم چطور می‌توانند به خودشان کمک کنند.

۱۰۲.۱۰۲

کلا من از حذف قید و بندها و محدودیت‌ها و رها بودن، لذت می‌برم.

کلا من از اینکه خیلی زیاد کنترل خودم را از دست بدهم، لذت نمی‌برم.

۱۰۳.۱۰۳

بیشتر ذهنم مشغول این بوده که کاری را بهتر از دیگران انجام دهم.

بیشتر ذهنم مشغول این بوده که کارها را برای دیگران سروسامان دهم.

۱۰۴.۱۰۴

عموما افکار من نظری و شامل تخیلات و حس کنجکاوی من هستند.

عموما افکار من عملی بوده و فقط سعی می‌کنم که کارها به روال انجام شوند.

۱۰۵.۱۰۵

یکی از توانمندی‌های اصلی من این است که کنترل شرایط را به دست بگیرم.

یکی از توانمندی‌های اصلی من توصیف حالات درونی است.

۱۰۶.۱۰۶

من برای درست انجام‌شدن کارها به دیگران فشار می‌آورم، حتی اگر سبب ناراحتی‌شان شوم.

من دوست ندارم به من فشار آورده شود، در نتیجه دوست ندارم خود نیز به دیگران فشاری وارد کنم.

۱۰۷.۱۰۷

گاهی احساس غرور می‌کنم از اینکه در زندگی دیگران انقدر مهم هستم.

گاهی احساس غرور می‌کنم از اینکه پذیرای تجربه‌های جدید هستم و برای‌شان شور و شوق دارم

۱۰۸.۱۰۸

من متوجه شده‌ام که درنظر دیگران شایسته و تحسین‌برانگیز هستم.

من متوجه شده‌ام که از نظر دیگران غیرمعمول و یا حتی عجیب هستم.

۱۰۹.۱۰۹

معمولا کاری را انجام می‌دهم که وظیفه دارم آن را انجام دهم.

معمولا کاری را انجام می‌دهم که خودم می‌خواهم آن را انجام دهم.

۱۱۰.۱۱۰

معمولا از قرارگرفتن در شرایط پرفشار و سخت لذت می‌برم.

معمولا قرار گرفتن در شرایط پرفشار و سخت را دوست ندارم.

۱۱۱.۱۱۱

از قابلیت انعطاف‌پذیری‌ام خوشحالم، اینکه در شرایط مهم و حساس می‌توانم منعطف باشم.

خوشحالم از اینکه در مواضعم سرسخت و ثابت‌قدم هستم و در مورد آنچه که باور دارم تغییر موضع نمی‌دهم.

۱۱۲.۱۱۲

سبک و روش زندگی من در راستای سادگی بیشتر و نیاز کمتر است.

سبک و روش زندگی من در راستای بهره مندی بیشتر در پاسخگویی به خواسته‌هایم است.

۱۱۳.۱۱۳

رفاه و سلامتی‌‌ام به‌خطر می‌افتد چرا که بسیار متمایلم به دیگران کمک کنم.

روابطم به‌خطر می‌افتد چرا که بسیار متمایلم به ‌خواسته‌های شخصی‌ام دست پیدا کنم.

۱۱۴.۱۱۴

به‌طورکلی من خیلی آدم روراست و بی‌تکلفی هستم.

به‌طورکلی من خیلی آدم محتاط و محافظه‌کاری هستم.

۱۱۵.۱۱۵

گاهی با پرخاشگری‌ام دیگران را دور کرده‌ام.

گاهی چهارچوب ها و تقیّدات من دیگران را دور کرده است.

۱۱۶.۱۱۶

خدمت‌رسانی و توجه به نیاز دیگران الویت اصلی‌ من بوده است.

پیداکردن راه‌های جایگزین برای دیدن و انجام‌دادن کارها از الویت‌های مهم من بوده است.

۱۱۷.۱۱۷

من در پیگیری اهدافم باپشتکار و بااراده هستم.

من ترجیح می‌دهم فرصت های گوناگونی را تجربه کنم تا ببینم کار به کجا می‌رسد.

۱۱۸.۱۱۸

من معمولا به موقعیت‌های کشیده می‌شوم که عواطف عمیق و شدید مرا بیدار می‌کند.

من معمولا به موقعیت‌های کشیده می‌شوم که سبب راحتی و آرامش من می‌شود.

۱۱۹.۱۱۹

من بیشتر پیگیر علایقم هستم و کمتر به نتایج عملی توجه می‌کنم.

من عملگرا هستم و انتظار دارم کارم نتایج دقیقی داشته باشد.

۱۲۰.۱۲۰

من عمیقا نیاز دارم که مسیرم را بشناسم.

من عمیقا نیاز دارم تا احساس تعادل/ توازن داشته باشم.

۱۲۱.۱۲۱

در گذشته اصرار به صمیمیت زیاد در دوستی‌هایم داشتم.

در گذشته فاصله زیادی را در دوستی‌هایم حفظ می‌کردم.

۱۲۲.۱۲۲

من به فکر‌کردن درباره مسائل گذشته کشش دارم.

من به پیش بینی کارهایی که قرار است انجام دهم، تمایل دارم.

۱۲۳.۱۲۳

در نظر من مردم مداخله گر و پرتوقع هستند.

در نظر من مردم بی‌نظم و غیرمسئول هستند.

۱۲۴.۱۲۴

به‌طورکلی من خیلی به خودم مطمئن نیستم.

به‌طورکلی من فقط به خودم مطمئن هستم.

۱۲۵.۱۲۵

من خیلی منفعل و رها (بی‌قید) هستم.

من خیلی کنترل‌گر و فریبکار هستم.

۱۲۶.۱۲۶

من معمولا در انجام کارم متوقف می‌شوم به‌خاطر شک به خودم.

من به‌ندرت در کارم شک به خودم راه می‌دهم.

۱۲۷.۱۲۷

برای انتخاب بین یک چیز آشنا و یک چیز جدید، من معمولا چیز جدید را انتخاب می‌کنم.

من معمولا چیزی را انتخاب می‌کنم که از قبل دوست داشته‌ام: چرا باید با انتخاب چیزی که دوست ندارم ناامید شوم؟

۱۲۸.۱۲۸

من معمولا با ارتباط جسمی زیاد دیگران را از چگونگی احساسم درباره‌شان مطمئن می‌کنم.

من معمولا احساس می‌کنم عشق واقعی منوط به ارتباط جسمی نیست.

۱۲۹.۱۲۹

وقتی نیاز دارم با دیگران مقابله کنم اغلب خیلی خشن و بی‌پرده هستم.

وقتی نیاز دارم با دیگران مقابله کنم اغلب به حواشی موضوع می‌پردازم.

۱۳۰.۱۳۰

من معمولا جذب موضوعاتی می‌شوم که ممکن است دیگران آنها را نگران‌کننده و حتی ترسناک بدانند.

من ترجیح می‌دهم وقتم را صرف مسائل نگران‌کننده و ترسناک نکنم.

۱۳۱.۱۳۱

من به‌خاطر دخالت زیادم، با دیگران دچار مشکل می‌شوم.

من به‌خاطر طفره رفتن و کم‌حرفی زیادم با دیگران دچار مشکل می‌شوم.

۱۳۲.۱۳۲

من نگرانم برای انجام مسئولیت‌هایی که برعهده دارم، منابع و مهارت‌های لازم را نداشته باشم.

من نگرانم برای تمرکز برای آنچه که واقعا مرا اقناع می‌کند، نظم و انضباط لازم را نداشته باشم.

۱۳۳.۱۳۳

به‌طورکلی، من آدمِ بسیار فردگرا و دارای درک شهودی هستم.

به‌طورکلی، من آدمِ بسیار با دقت و مسئولی هستم.

۱۳۴.۱۳۴

غلبه بر تنبلی یکی از اصلی‌ترین مشکلاتم است.

اینکه نمی‌توانم از سرعت و شتاب کار کردنم بکاهم، یکی از اصلی‌ترین مشکلاتم است.

۱۳۵.۱۳۵

وقتی احساس ناامنی کنم، واکنشم متکبرانه و تحقیرآمیز خواهد بود.

وقتی احساس ناامنی کنم، واکنشم تدافعی و جدل‌آمیز خواهد بود.

۱۳۶.۱۳۶

به‌طورکلی من روشنفکر بوده‌ام و دوست داشتم راه‌های جدید را امتحان کنم.

به‌طورکلی من برونگرا بوده‌ام و دوست داشتم احساساتم را با دیگران به اشتراک بگذارم.

۱۳۷.۱۳۷

من خودم را به دیگران قوی‌تر از آنچه که واقعا هستم نشان داده‌ام.

من خودم را به دیگران مهربان‌تر از آنچه واقعا هستم نشان داده‌ام.

۱۳۸.۱۳۸

من معمولا از منطق و آگاهی‌ام پیروی می‌کنم.

من معمولا از احساسات و هیجاناتم پیروی می‌کنم.

۱۳۹.۱۳۹

مشکلات و مشقات جدی در زندگی ، مرا پوست‌کلفت و سرسخت کرده است.

مشکلات و مشقات جدی در زندگی، مرا ناامید و منفعل کرده است.

۱۴۰.۱۴۰

من همیشه مطمئن بوده‌ام که یک نوع “الگوی امنیتی” دارم که بتوانم بر آن تکیه کنم.

من همیشه در حاشیه زندگی می‌کنم و تا جای ممکن به دیگران وابستگی ندارم.

۱۴۱.۱۴۱

من برای دیگران قوی و محکم بوده‌ام، در نتیجه وقت نداشته‌ام به احساسات و ترس‌های خودم بپردازم.

من در رسیدگی به احساسات و ترس‌هایم دچار مشکل هستم، در نتیجه برایم دشوار است تا برای دیگران قوی و محکم باشم.

۱۴۲.۱۴۲

من همیشه تعجب می‌کنم که چرا مردم به نقاط منفی زندگی توجه می‌کنند در‌حالی‌که شگفتی‌های زیادی در زندگی وجود دارد.

من همیشه تعجب می‌کنم که چرا مردم خیلی خوشحالند در‌حالی‌که چیزهای اسفباری در زندگی وجود دارد.

۱۴۳.۱۴۳

من خیلی تلاش می‌کنم که فرد خودخواهی به ‌نظر نرسم.

من خیلی تلاش می‌کنم که فرد خسته‌کننده‌ای به ‌نظر نرسم.

۱۴۴.۱۴۴

من از صمیمیت و نزدیکی اجتناب می‌کنم، وقتی بترسم که نیازها و خواسته‌های دیگران دارد مرا احاطه می‌کند.

من وقتی بترسم قادر نیستم با توقعات دیگران از خودم، کنار بیایم، از صمیمیت و نزدیکی اجتناب می‌کنم.