به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در مقاله قبل سیر آفاق و انفس به این مضمون رسیدیم که رشد هر انسانی با تامل، تفکر، مراقبه و هوشیاری به حالات درونی و بیرونی اوست.
در نهگانه ایرانی، نفس متعالی هر فرد در توجه و ممارست در رسیدن به خویش متعالی محقق میشود.
این مفهوم با عنوان سیر آفاق و انفس بیان شد. سیر و رشد هر فرد، در هر نقطهای که از نماد نهگانه قرار میگیرد، باید پیوسته این توجه درونی و بیرونی را داشته باشد.
تحول و دگرگونی فرد در نهگانه به شیوهای است که فرد پیوسته باید آگاهی نسبت به شدت و ضعف هر سه فضیلت و رذایل مقابل آنها را داشته تا به فضیلت چهارم یعنی عدل و تعادل دست یابد.
این موضوع در نمودار اناگرام آمریکایی، محققین و مشاوران به شیوهای است که رشد و تعالی ذاتی هر فرد با چرخشی کامل بر روی همه تیپها محقق خواهد شد.
اما این سیر آفاق و انفس چیست و به چه صورت محقق میشود؟
در این قسمت به بیان مراحل سیر در بیان حکما که به واقع بازتاب اندیشه و عمل اخلاق و عرفان است، پرداخته میشود.
سیر آفاق و انفس چیست؟
کلمه سیر اغلب با واژه دیگر سفر در ذهن تداعی میشود که گویی هر دو به یک معنا، بیانگر مضمونی از حرکت است. این مضمون را بهویژه در متون ادبی و عرفانی خود به وضوح شاهد هستیم. وقتی در کلام شعرا و ادبای ما، ترغیب به سفر میکنند، تا فرد در طول سفر بر دانش و آگاهی اش بیفزاید.
همچنین در کاربرد کلمه سیر توجهی بر تغییر و تحول درونی در فرد دارند. چنانچه برای فرد سفری امکانپذیر باشد، بر آن پیش میرود و در غیر آن این سیر را بهصورت درونی دنبال کند. اغلب این سفر باطنی، سیر انفسی است که فرد به قصد کمال و تهذیب نفس پیش میگیرد.
اندیشه سفر برای آموختن امکانپذیر نباشد، بهصورت سیر درونی پیش گرفتن، همواره در حوزه اخلاق و عرفان مورد نظر حکما و علما بوده است.
امروز مفهوم سیر و سفر به یک معنا فهمیده میشود. از این رو واژه سفر به سیر در آفاق و سیر انفس بیان میشود. مضمون واژه سفر در کتاب «کشاف اصطلاحات الفنون»، اطلاق به سفرهای چهارگانه است:
سفر اول سیر الیالله، که فرد از نفس خودش آغاز میکند تا به آفاق منتهی شود. در این سفر فرد با قلب و عواطف خود پیش میرود.
در مرحله دوم سفری است که فرد با عنوان سیر فیالله عمل میکند. در این سفر فرد با دست یافتن به صفات حق و محقق گرداندن اسمهای ذات مقدس در خودش صورت میپذیرد. در این سفر فرد به افق اعلی میرسد تا از آن بهره برده و به مرحله اوج دیگر که رسیدن به بارگاه الهی است، دست یابد.
این مرحله سفر سوم در فرد معنوی، عرفا آن را با مقام قاب قوسین بیان میکنند.
مرحله آخر، سفر چهارم یا سیر بالله میگویند که فرد با تحقق صفات متعالی خویش و به تعبیر خداگونه بودنش در اجتماع زندگی میکند و به عدل رفتار میکند.
سفر به دو بخش ظاهری و باطنی، یا آفاقی و انفسی تقسم میشود که سفر باطنی ترجیح بر سفر ظاهری دارد، اما سفر باطنی بسیار دشوار است. از این رو مردمی که در سفر درونی یعنی نیاز به تامل بیشتر بر احوال درونیشان دشوارتر است، بهطور محسوس در سفر به تن بهتر میآموزند.
«هزاران بینی که تن به سفر کند و اندکی بود آن که به دل سفر کند». (رساله قشیری)
در نتیجه مفهوم سیر در آفاق و انفس، بیان دو نوع حرکت و تغییر در دو بخش از فرد ضروری است تا بتواند مراحل رشد و تعالی خویش را پیش ببرد. همچنین در نهگانه ایرانی بهمثابه دانشی که به واقع در تعالیم اهل تصوف و عرفان است، نیز چنین است.
در الگوی نهگانه ایرانی، فرد چنانچه به درون خویش مینگرد و با تفکر و مراقبه به تغییر و دگرگونی میرسد، سیر انفسی داشته و اگر به سیر در عالم بیرون بپردازد، سیر آفاقی کرده است.
دکترمهشید رضویرضوانی