loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سفر به پاریس- آوَن

سفر به پاریس- آوَن

فهرست مطالب

سفر به پاریس_آون

 

در برگشت از سفر علمی شیکاگو و با گذراندن دوره اناگرام صوفی(نه گانه ایرانی) و یقین بر نقش حکمای ایرانی در دانش نه گانه مصمم به جستجوهای بعدی شدم. این که دغدغه و اهمیت بر دانش اناگرام امروز، چقدر به جامعه شرقی و تصوف و عرفان آن بستگی دارد، و چطور و چگونه این سرمایه جامعه فرهنگ اسلام و ایران به مثابه سرمایه فرهنگی کشورم تا چه میزان تاثیر گذار در فرهنگ جوامع بوده است؟ مرا راهی سفر به کشور فرانسه کرد. جایی که آغاز گسترش دانش نه گانه با عنوان «نهاد تکامل مردم» شد.

 ج. ا. گورجیف کسی بود که با طرح عمومی  دانش نه گانه با عنوان «راه چهارم» رهبری و هدایت این جریان را به عهده داشت. هم او که در اولین سخنرانی خودش در میان اندیشمندان آمریکایی به صراحت اعلام می کند:

«آن زمان که شما ایرانیان را بربر می شناختید، ایرانیان دانش را در نوردیده بودند».

بدون تردید رشد و پویایی این دانش که از دوره زرتشتیان آغاز شده بود و بعد از آن این دانش شامل همه فرقه های دیگر اخلاق هم می شود، مرهون همه نیاکانی است که دغدغه رشد انسان را داشته اند. این نوع آموزه که از شرق به غرب و بالعکس، مکررا در آموزه های اخلاقی صورت گرفته است. اما مفهوم «راه چهارم» کاملا به فرهنگ اسلام و عرفان و تصوف اختصاص دارد. این دانش با تحقیقات گسترده توسط دکتر لاله بختیار، بر اهمیت نقش حکمای ایرانی آن تأکید دارد.

با ورود به فرانسه از راهنمای خود سراغ کاخ فونتن بلو را گرفته و برای او بسیار جالب و هیجان انگیز بود که به عنوان یک توریست چرا مایل هستم به آن جا بروم، حال آن که این همه کاخ های برجسته و شناخته شده در پاریس وجود دارد و در زیبایی و هنر کم نظیر هستند! راهنمای ایرانی ام، شیدا، که خود ساکن پاریس بود، با آگاهی از مقصود و تلاش هایم بر آن شد تا در این جستجو به اتفاق همسرش حمید همه همت خود را بر این راه بگذارند.

کاخ فونتن بلو کاخ عظیمی  با قدمتی بسیار در طول چند صده امپرطوری، بیرون از پاریس در بیست و پنج کیلومتری آن قرار داشت. مکانی که در نوشته های گورجیف نشان از نزدیکی به شهر کوچک آون می داد. گورجیف توانسته بود با مبلغ ناچیزی بخشی از ساختمان متروکه در آن جا را اجاره کرده و بتواند از فضای دلپذیر آن جا برای نشر این دانش استفاده کند. مکانی وسیع و با آب و هوای بسیار مطبوع که در تعالیم گورجیف برای فعالیت های آرامش و تمرینات موزون اثربخش می نمود.

یافتن اثری از گورجیف در یک روز بارانی در فونتن بلو به راحتی امکان پذیر نبود. اما با روشن شدن انگیزه و مقصودم، حال این دو هموطن ایرانی ام، شیدا و حمید دیگر موضوع را رها نمی کردند. در یک روز بارانی این دو با نهایت علاقه با من همراهی کرده و با پرسش و جستجو موفق به پیدا کردن آرامگاه گورجیف در قبرستانی بزرگ شدیم.

برایم بسیار مطبوع و دلپذیر بود از اینکه در آن ایام تعطیل و شهر دور افتاده از پاریس همه امکانات فراهم شده بود تا با روی خوش شهروندان آونی مواجه شویم و حمید بتواند با خوشرویی و مشتی پسته ایرانی راه بگشاید و آرامگاه را بیابیم.

وقتی به آرامگاه گورجیف نزدیک شدم، برایم بسیار جالب بود از این که می دیدم، هنوز گورجیف در این شهر به قدری آشنا است که برای زیارت او بر سر مزارش آمده و شمع روشن کرده اند.

آرامگاه گورجیف با ویژگی هایی خاصی همچون بزرگتر بودن، رشد گیاهان در کنارش و داشتن تخته سنگ هایی به شیوه خاصی بر آن از سایر قبور متمایز شده بود.

حال برایم روشن شده بود که شخصیت گورجیف آن چنان که گفته می شد در ابهام و هاله نیست و هم او بوده که نه گانه را گسترش داده و بعدها با عنوان اناگرام معرفی شده است. گویی تا چیزی را تا با چشم نبینیم، باور آن دشوار می آید!

زوج راهنمایم، حمید وشیدا که همچون من به وجد آمده بودند، همگی خدا را شاکر بودیم.

این سفر به پاریس_آون به پایان رسیده بود ولیکن راه بسیاری در پیش روی من همچنان باقی مانده بود.

 

دکتر مهشید رضوی رضوانی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شش + هجده =

مقالات مرتبط
مقالات پربازدید​