به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در مقاله قبلی به برخی از مفاهیم دیدگاه فردمدار راجرز بهطور مختصر پرداخته شد. از این مفاهیم میتوان به نگاه کلنگر این رویکرد، مفهوم خود و خودشکوفایی اشاره کرد.
راجرز بر این باور است که فرد بهطور بالقوه و با وجود دو گرایش تکوینی و خودشکوفایی خواهد توانست تا مشکلات را از پیشرو بردارد. راجرز برخوردار از نگاهی خوشبینانه به فرد است که باور دارد که زندگی اکنون اهمیت دارد. در این قسمت به برخی مفاهیم دیگر در دیدگاه فردمدار راجرز میپردازیم.
دنیای تجربی
راجرز به دنیای تجربی در فرد اهمیت زیادی میدهد. در نظر او موقعیت و محیط فرد بسیار مهم است، زیرا این چارچوب زندگی فرد آمیخته از محرکهای تشویقکننده و تهدیدکننده است و فرد باید بتواند ابعاد متعدد در آن را شناسایی کند.
درک کامل و جامع فرد از این شرایط افق وسیعی به او میدهد تا بهخوبی بتواند همه جهات موضوع را ببیند. البته پیش از راجرز، پدیدارشناسان به اهمیت این موضوع توجه داشتند.
رشد «خود» و توجه مثبت
در رویکرد فردمدار راجرز، رشد «خود» در کودکی اهمیت فراوانی دارد. دوره کودکی فرصت بسیار مغتنمی است تا هر کودک با رشدی کامل بتواند در به کار بردن واژه هایی چون من، مرا، خودم به خود یا خودپنداره مثبتی برسد. راجرز اعتقاد دارد که صورت ایدهآل این خودپنداره به شکلی همسان و یکپارچه است. این یکپارچگی زمانی امکانپذیر خواهد بود که کودکان توجه مثبت را دریافت کنند.
نیاز به توجه مثبت همگانی است و شامل پذیرش، محبت، تاییدشدن از طرف دیگران و بهویژه از جانب مادر است. بدیهی است که این توجه نباید به صورت افراط و تفریط باشد و همچنین این نوع توجه به کودک، توجه مثبت نامشروط است.
توجه مثبت نامشروط، مثل محبت مادر به فرزندش مشروط به رفتار کودک نیست. حرمتنفس، محصول توجه مثبتی است که بهتدریج از دیگران دریافت و در خود درونی کردهایم. حرمتنفس و توجه مثبت، ماهیتی دوجانبه دارند که هم برای خود و هم دیگران بهوجود میآید.
بهعنوان مثال وقتی مردم توجه مثبت بگیرند، بهنوبه خود برای دیگران توجه مثبت خواهند داشت.
شرایط ارزش
شرایط ارزش یکی از دیگر مفاهیم رویکرد فردمدار است. از توالی رشد توجه مثبت که به حرمتنفس مثبت منجر میشود، بهوجود میآید.
اگر کودکی توجه مثبت مشروط دریافت کند، در واقع به رشد فرامن(فراخود) در دید فروید کمک کرده است. شرایطی ارزشمند است که کودک میآموزد تا از برخی رفتارها و نگرشها اجتناب کند.
این انتخاب در کودک منجر به ایجاد شرایط ارزش برای او میشود که توانسته است با اختیار خودش، عمل یا رفتاری را برگزیند که مورد نظر والدینش است و نظر آنها را جلب و درونی کرده است. هر چند که برخی از کودکان اقدام به انکار و تحریف برخی از شیوههای غیرقابل قبول میزنند.
آنها در نتیجه این انکار ممکن است که بهنوعی ناهمخوانی در خود برسند. این ناهمخوانی بین خودپنداره و دنیای تجربی فرد بهوجود آمده است.