loader image
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
  • خانه
  • فرهنگ
  • حکمت؛ معنایی نهفته در جامعه فرهنگی / قسمت دوم

حکمت؛ معنایی نهفته در جامعه فرهنگی / قسمت دوم

حکمت

فهرست مطالب

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماه‌شید خرد، در ادامه مقاله « حکمت ، معنایی نهفته در جامعه فرهنگی »، بدیهی است که در جامعه ایران با پیش‌فرض دینداری آن، به‌مثابه برخورداری از فرهنگ و تمدن به‌گونه دیگری است. این جامعه که پیاپی در معرض هجوم بیگانگان قرار می‌گرفته اما گویی در خود بینش خویش را حکیمانه و توام با تقیه سپری می‌کند.

دوره‌های متعددی در پیش‌روی تاریخ ایران قرار دارد، لیکن اندیشه و حکمت در جامعه ایران گرچه در حاشیه قرار گرفته ولی به‌حمایت از نیروهای اجتماعی حاذق و صاحب‌منصب نگهداری می‌شود. چنانچه در تاریخ می‌بینیم که اوستا توسط خاندان برمکی جمع‌آوری و به تالیف درمی‌آید و اغلب این اندیشمندان به‌نحوی در دولت حاکم قرار دارند و دولت وقت از او بهره می‌برد و یا گرچه در حاشیه قرار دارد ولی به‌ایفای نقش خود به گونه‌ای دیگر می‌پردازد.

بینش و اندیشه ایرانی به‌طور ضمنی و هر چند در حاشیه، اما با دغدغه‌های پیشین خود مسیرش را در پی خط فکری تصوف و عرفان دنبال می‌کند. برای نمونه از صوفیان و جوانمردان خراسان از مردم بوشنج، علی بن احمد بوشنجی که متولد نیمه دوم قرن سوم تا نیمه اول قرن چهارم هجری است. عطار در شرح حال او می‌گوید وقتی علی بن احمد را در بوشنج زندیق قلمداد کردند او به نیشابور آمده و تا پایان عمر در آن‌جا ماند.

علی بن احمد در نیشابور دارالتصوفی را بنا کرد و در آن‌جا به تربیت شاگردان همت گمارد. حاکم وقت نیشابور نیز از مریدان او بود. از بوشنجی حکایاتی به‌ویژه در طریق فتوت و آداب عیاری وجود دارد.

یکی از جملات معروف بوشنجی به‌نقل از ویلیام چیتیک در توضیح تصوف چنین است: «امروزه تصوف اسمی بدون مسمی و تهی از حقیقت است، در حالی که قبلا حقیقتی بود بدون اسم و رسم». در این‌جا لازم است به حوزه تصوف در نگاه ویلیام چیتیک نظری انداخته تا به‌روشنی مفهوم بینش تصوف را در پیش گیریم».

ویلیام چیتیک متولد آمریکا در حین تحصیل رشته تاریخ در آمریکا با دانش تصوف آشنایی پیدا می‌کند. پس از آن، چیتیک برای تحصیل در زبان عربی به دانشگاه آمریکایی به بیروت رفته و در آشنایی با دکترنصر و عرفان شرقی به ایران مراجعت می‌کند. او در دانشگاه تهران به خواندن زبان و ادبیات فارسی می‌پردازد و در طول دوازه سال در ایران حتی به‌تدریس در علوم انسانی در دانشگاه صنعتی شریف نیز می‌پردازد.

رساله دکتری چیتیک کتاب «نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص جامی» یکی از کتاب‌های معتبر در عرفان نظری است که در مکتب شیخ اکبر محیی‌الدین عربی است. چیتیک در یکی از کتاب‌هایش به‌نام «در آمدی در تصوف و عرفان اسلامی» می‌گوید: «زمانی که دانشجوی تاریخ بود، کمتر کسی از تصوف چیزی شنیده بود ولی هم اکنون به‌نظر می‌رسد عموم مردم مطالبی راجع به تصوف شنیده‌اند و آن را از روزنامه‌ها و رمان‌های پرفروش و فیلم‌های پرطرفدار جست‌وجو می‌کنند.

امروز اشعار رومی (مولوی) را در هر کتابخانه‌ای می‌یابند و از سوی چهره‌های سرشناس معرفی و خوانده می‌شود. «درویش‌های چرخان» گزارش مسافران قرن نوزدهم و «رقص صوفیانه» در باشگاه‌های بدن‌سازی و مراکز عصر جدید در این زمینه بسیار قابل تامل است.

چیتیک با اشاره به جمله علی بن احمد بوشنجی در توصیف تصوف به‌نحوی که اشاره شد، ادامه می‌دهد: «آنچه در نظر بوشنجی تا این حد مبهم و دور از جهان اسلام به‌نظر می‌رسید در جهان غرب محتوای آن از این هم ناشناخته‌تر است». او یادآور می‌شود گرچه پدیده‌های گوناگونی به‌نام تصوف در شرف تاثیرگذاری در جامعه بوده ولی با روشی ساده و برای اجتناب از کنکاش در حقیقت تصوف راه‌هایی در پیش گرفته می‌شود و از آن جمله، جایگزین کردن اسم دیگری به جای تصوف بود. مثلا گفته می‌شود که تصوف همان «میستیسیزم» یا «رازورزی» یا «معنویت» است که اغلب با یک پسوند اسلامی همراه می‌شد، ولی در قالب مفهوم تصوف قرار نمی‌گرفت که بوشنجی از آن یاد می‌کرد.

چیتیک ادامه می‌دهد که به‌جای این‌که با جایگزین کردن یک عنوان شناخته شده به‌جای تصوف، برای بومی کردن آن برآییم، بهتر است از همان آغاز بپذیریم که امری در سنت تصوف هست که مانع تعریف و بومی کردن آن می‌شود و ضمنا تصوف شباهتی نسبی با برخی از دیگر سنت‌ها همچون کابالاها، عرفان مسیحی، حکمت ودانتا و ذن دارد ولی از این ارتباط هم نمی‌توان به حقیقت تصوف راه یافت.

چیتیک به نقل از کارل ارنست می‌گوید، این واژه تصوف بیشتر توسط مستشرقین بریتانیایی، در بیان آن جوانب اسلام که مورد مطلوب خود بوده است و درعین‌حال فاقد افکار متحجرانه‌ای است، ترویج داده شده است.

پایان

مهشید رضوی رضوانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 5 =