سرنخهای جدید اعمال درونی ضمیر ناخودآگاه
قسمت دوم
کریستوفر برگلند
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد: در بخش اول این مقاله گفتیم ضمیر ناخودآگاه یک نظام شناختی مجزاست که میتواند بیاموزد و به یادآورد. تحقیقات نشان داده که انسان برخوردار از دو نظام شناختی «تلویحی» و «آشکار» است. برخی یادگیریهای انسان همچون دوچرخهسواری، در آغاز با تمرین و آگاهی همراه است. با گذشت زمان این یادگیری بهشکل شرطی شده در میآید و یادآوری آن با عادت شکل گرفته بهطور ناخودآگاه صورت میپذیرد. این نوع نظام شناختی تلویحی است و به حافظه تلویحی فرد برمیگردد. نوع دیگر یادگیری مانند پاسخ دادن به شماره تلفن منزل، نظام شناختی آشکار است و به پاسخ های آشکار در هر لحظه برمیگردد. همچنین به تحقیقات متخصصان بیهوشی اشاره شد که ضمیر ناخودآگاه فرد اطلاعاتی را در زمان بیهوشی در خود ثبت میکنند. در این مقاله، بهدلایل روشنی از این دو نظام شناختی میپردازیم.
ادله قدرتمند نظامهای شناختی آشکار و تلویحی
در مطالعه دوم مارس ۲۰۱۴ عصبشناسان شناختی، برخی از قویترین ادله تاکنون مبنی بر وجود دو نظام یادگیری شناختی مجزا و متفاوت را یافتند. محقق اصلی و روانشناس شناختی، دکتر دیوید اسمیت از دانشگاه بوفالو میگوید: «یافته ما مبنی بر این که دو نظام متفاوت و مجزا وجود دارد، اشاراتی به حوزه رشد کودک و پیری شناختی دارد». او توضیح میدهد: «این نظامهای مجزا ممکن است در نتیجه بلوغ قشر مخ دورههای رشدی متفاوت داشته باشند. این بدان معنی است که کودکان ممکن است نسبت به بزرگسالان بهگونهای متفاوت طبقهبندی کنند و در سنین متفاوت از نظامهای متفاوت استفاده کنند. این، معانی آموزشی و تعلیمی در موارد ناتوانی رشدی خواهد داشت. اسمیت میگوید، این نظامها همچنین ممکن است دورههای متفاوت کاهش در پیری شناختی داشته باشند که نتایجی برای درمان و اصلاح در «جنون» خواهد داشت.
اسمیت میگوید: «عصبشناسان شناختی اینگونه نظریهپردازی کردهاند که انسانها نظامهای قابل تشخیص برای طبقهبندی موضوعات در دنیایشان دارند- که یکی آشکارتر (یعنی خودآگاه و دردسترس برای خودکاوی) است و یکی کمتر اینچنین است و تلویحیتر است».
او ادامه میدهد: «بهخاطر بحث قابل توجه پیرامون این پرسش که آیا ما بیش از یک نظام شناختی داریم یا خیر، محققان، مدام، مدلهایی را جستوجو میکنند تا فرایندهای یادگیری طبقه آشکار و تلویحی را تمیز میدهند و این مطالعه واضحترین تفاوت که تاکنون بین این نظامها یافت شده، را نشان میدهد».
اسمیت توضیح داده است: «یادگیری طبقهای تلویحی نظامی است که به بازخورد آزمون پس از آزمون درستی و نادرستی پاسخ (واکنش) بستگی دارد؛ تا ارتباطات محرک- پاسخی را پایهریزی کند که اجازه یادگیری و پاسخ تلویحی را میدهند.
او میگوید: «در حقیقت، تکنیک بازخورد بازداشته شده، آموزش طبقه تلویحی را غیرممکن ساخت. ما پس از آن از تحلیلهای آزمون- راهبرد گسترده و مدلسازی رسمی ریاضی استفاده کردیم تا این را بهطرزی قانعکننده نشان دهیم. بنابراین ما قادر بودیم یک نظام آموزش طبقهای- نظام تلویحی- را بهگونهای انتخاب گرانه باز کنیم، اما نظام آشکار و خودآگاه را در حال عمل و دست نخورده رها سازیم».
اسمیت و دیگران حتی یافتند شرکتکنندگان، با بازخورد بازداشته شده، در مواجه با تمرینی که تنها میتواند بهطور تلویحی یاد گرفته شود بهشکلی بیهوده به راهبردهای خودآگاه که ناکافی هستند، باز میگشتند، زیرا وقتی آموزش طبقهای تلویحی با شکست مواجه میشد، این همه آن چیزی بود که میتوانستند انجام دهند.
ادامه دارد…
دکترمهشید رضویرضوانی
منبع: