داستان ما ایرانیان و هویت ایرانی ، ویژگی اخلاقی ایرانیان
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری ماهشید خرد، آیا ما مردمی هستیم خردورز، ژرفاندیش، بلندنظر، مقاوم و صبور، ادبورز و میهماننواز و شاداب و یا قانونگریز و قانونشکن، محتاط و پنهان کار، بیاعتماد، واقعیت گریز و رویاپرداز و مستبد و خودرای و فرصتطلب و یا بهطور کل احساساتى و هیجان زده؟
یا جامعهای هستیم با سرشتهای انسانی خود که در طی قرون و اعصار رنگ و بوی خاص خود را یافته است؟
از این دست پرسشها و ویژگی اخلاقی ایرانیان بسیار میتوان فهرست کرد و برشمرد.
هر گوشه از زندگی اجتماعی ما ایرانیان میتواند مصداق و بهانهایی شود برای طرح این قبیل پرسشها؛
بهنظر مىرسد، همیشه ایام در خودآگاه یا ناخودآگاه هر ملتی شناسایی و بازیابی جامعه بهعنوان یکى از موضوعهاى مهم، به یکی از پرسشهای روز هر جامعه تبدیل شده است. این موضوع شدت اهمیت این شناسایى در هر جامعهای را به خودش یادآور مىشود، بهنحوى که اغلب براى این شناخت در یادداشتها، سفرنامهها و گزارشات مختلفى اعم از سفرا و مردمشناسان و گردشگران شاهد آن هستیم.
در این مجال پبش از ورود به موضوع هویت ایرانی یا شخصیت ایرانی به دیدگاههاى مختلفى که در حوزه فرهنگ و جامعه است، اشارهاى خواهد شد. برخى از این یادداشتها بهصورت منسجم و در قالب نظریه شکل گرفته و برخی دیگر در حد گزارش وجود دارد.
از اولین نوشتهها:
– کتاب محمدعلی جمالزاده، در واقع، نخستین اثری بود که میکوشید «هویت ایرانی» را از نگاه یک ایرانی به تحلیل بگیرد. این کتاب به حکم فتح بابی در زمینه مطالعات خویشکاوی ایرانیان بوده است.
– حسن نراقی نیز در کتاب «جامعهشناسی خودمانی»، بهعواملی از جمله با تاریخ بیگانهایم، حقیقت گریز و پنهان کاریم، قهرمانپروری و استبدادزدگی، خودمحوری و برتریجویی، بیبرنامگی، ریاکاری و فرصتطلبی، احساساتی بودن و شعارزدگی، مسئولیتناپذیری، قانونگریزی و میل به تجاوز، توقع و نارضایتی دائمی، حسادت و حسدورزی، عدمصداقت، همه چیزدانی، رودربایستی، مطلق دیدن (سیاه یا سفید دیدن) اشاره کرده است.
– علی محمد ایزدی در کتاب «نجات» عقب افتادگی ما ایرانیان را چنین بر شمرده است: کشورهای استعماری، سیستم سلطنتی، حکومت هزارفامیل، بیسوادی مردم، کمی نزولات آسمانی، نامرغوبی زمینهای زراعتی، از هم پاشیدگی شیرازه جامعه، تمرکز قدرت و پول، تحریکات امپریالیسم، مستضعفان و مستکبران، شخصیت و ویژگی اخلاقی ایرانیان و مواردی دیگر.
– زیبا کلام در کتاب «ما چگونه ما شدیم» خود میگوید که بارزترین عامل توسعه نیافتگی ایران را باید در ویژگیهای شخصیتی ایرانیان جستوجو کرد. در این نگاه بنا بر یافتههای سریعالقلم، برخی از ویژگیهای شخصیتی ایرانیان بهگونهای بوده و هست که روند توسعه را کندوگاه متوقف میکنند.
از جمله این ویژگی اخلاقی ایرانیان ، که بهاعتقاد او، در غالب طول تاریخ ما حضور داشتهاند عبارتند از :
استفاده کم از تدبیر و عقلانیت، زندگی کردن با غریزه و مشتقات آن، عدم یادگیری از تجربیات دیگران، ناتوانی در تاسیس سیستم، فقدان اجماع، فردگرایی منفی، جلوگیری از رشد دیگری، تضعیف دیگران، خصوصیات عشیرهای، بیاعتمادی و … .
– اما از نظر مقصود فراستخواه در کتاب «ما ایرانیان» فرهنگ ایرانی از الگوهای آمیختهای بهوجود آمده و رنگینکمانی متنوع است و نمیتوان آن را تنها به خلق و خوها، آن هم با نگاهی صرفا منفی تقلیل داد. فراستخواه «یادگیری» و «کنش» را از جمله عوامل موثر در اصلاح خلقیات ایرانی میداند.
بهزعم او، یادگیری تنها یادگیری فردی نیست؛ بلکه یادگیری گروهی، سازمانی و اجتماعی است. بهتعبیری، او اصلاح خلقیات ایرانی را صرفا به سطحی فردی فرو نمیکاهد و بر این باور است که در یک فرآیند اجتماعی و نهادی باید به اصلاح این خلقیات پرداخت.
– سیدحسین مجتهدی پرسش «من کیستم؟» را یکی از بنیادیترین چالشهای ذهنی و روانی انسان دانست.
بهنظر او، روانپژوهی یکی از مهمترین حوزههایی است که در تاریخ معاصر به این پرسش پرداخته چرا که من در پیوندی با «دیگری» و «دیگریها» لایههای معنایی عمیقتری مییابد.
– در نمونه دیگر، قاضی مرادی در کتاب پیرامون «خودمداری ایرانیان» برای جوامع دو دسته منافع خاص، شخصی و خصوصی و منافع عام، اجتماعی و همگانی و همچنین سه حوزه فعالیت شخصی و خصوصی، حوزه عمومی و حوزه سیاسی یا حکومتی را برمیشمارد.
در این حالت، جامعهای بهوجود میآید که به آن جامعه ذرهای شده میگویند.
بر جامعه ذرهای شده غربی، فردگرایی و بر جامعه ذرهای شده ایران، خودمداری استقرار یافته است. قاضی مرادی خودمداری را به عنوان یک نمونه ذرهای شده مطرح میکند که عواملی در آن تاثیر دارد. عامل دیگر خودمداری ایرانیان، گذر از جامعه سنتی و عدم موفقیت در ورود به جامعه متجدد است.
با این اتفاق از طرفی افراد پایگاهها، دیدگاهها و روشهای سنتی خود را از دست دادهاند و از طرفی موفق به دستیابی تکیهگاههای جدیدی نشدند. بهعبارتی بهعلت فقدان جدایی اجتماعی و ضعف ساختار طبقاتی مشخص در دوران معاصر، تضادها و ستیزهای قومی و مذهبی به روابط شخصی ایرانیان کشیده شد.
سئوال اینجاست، هر یک از ما در تحلیلهای خود کدام دیدگاه را در نظر میگیریم؟
آیا ما ملتی احساسی هستیم که قضاوتهایی سریع داریم؟
آیا از «سطح» مسائل، گریزی به «عمق» میزنیم؟
آیا به نقش خود در ناکامیها، نگاهی افکندهایم؟
آیا در تحلیلهای خود، فردا و فرداها را نیز در نظر میگیریم، یا تنها …
اما کوشش ما این است تا به درک درست و دقیقتری از خود برسیم.
خویشکاوی ایرانیان در مواجه با «دیگری» که یکی از مهمترین شاخصههای دنیای مدرن است و در واقع، مواجه با «دیگری» است، مفهوم «خود» را بهموضوعی برای بررسی بدل کرده است.
دکتر مرجان خودی